یادداشت

مؤلفه‌های پایداری در کتــاب «زیتــون ســرخ» نوشتۀ سید قاسم یاحسینی افسانه شیرشاهی

مستند

چکیده 

یکی از گونههای ادبی که بیشترین کارکرد را در دوران دفاع مقدس دارد، خاطرهنوشت است. خاطرهنویسی دفاع مقدس سبب شده تا مخاطبان این حوزه دربارۀ اوضاع مختلف دورههای آن اطلاعات بیشتری بهدست آورند و همچنین با مؤلفههای پایداری آشنا شوند. ازسویدیگر، خاطرات زنان نیز جزو اسناد و روایات جنگ تحمیلی است که برخاسته از صبوری و پشتکار و تلاش زنانه در عرصههای انقلاب و دفاع مقدس است. بنابراین، با توجه به نقشآفرینی آنان در این برهۀ تاریخی، ضروری مینماید ضمن بررسی جلوههای پایداری و مقاومت زنان مبارز، جایگاه و عملکردشان نیز تحلیل شود. این پژوهش با رویکرد «توصیفی-تحلیلی» به بررسی نقش زنان در جنگ و مؤلفههای پایداری در خاطرهنوشت زیتون سرخ میپردازد که از بسامد بالایی برخوردار است چنانکه بیگانهستیزی، باورهای دینی و مذهبی، رشادت و دلاوری و شجاعت و مقاومت زنان، مشکلات روحی و روانی ناشی از جنگ، ستایش امام خمینی (ره)، همدلی و کمک مردم نسبت به یکدیگر و انتقاد از غارت بیت المال کارکردی مثبت دارند.

 

کلیدواژهها: زیتون سرخ، خاطرهنوشت، مؤلفههای پایداری، نقش زنان، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی.

 

1. مقدمه

خاطرهنگاری، بهعنوان گونهای از روایت، مفهوم پایداری را در کنار گونههای دیگر تبیین میکند. بههمینجهت، این پژوهش بر آن است تا ضمن نشان دادن نقش زنان در جنگ، مؤلفههای پایداری را در خاطرهنوشت زیتون سرخ بررسی کند. این کار میتواند پژوهشی نو و جدید باشد، زیرا اهمیت و ارزش بازنمایی نقش زنان در ادبیات دفاع مقدس تا حدودی نادیده گرفته شده است و اگر کاری هم در این زمینه صورت گرفته، آنچنان نیست که حق مطلب را ادا کرده باشد. همچنین، نتایج این پژوهش میتواند در دیگر پژوهشهایی که دربارۀ ادبیات دفاع مقدس انجام خواهد شد مؤثر افتد. زیتون سرخ روایتی زنانه از جنگ است، یعنی روایت یکدست مردانه از جنگ را میشکند و با روایتی زنانه تحلیلی متفاوت از آن را ارائه میدهد.

در مورد پیشینۀ پژوهش باید گفت از جمله پژوهشهایی که در مورد بررسی مؤلفههای پایداری صورت گرفته است میتوان به چند مورد اشاره کرد: امیری خراسانی و حسنپور (1389) در پژوهشی، مؤلفههای پایداری را در سیمای شخصیتهای رمان دفاع مقدس بررسی کرده و سطوح فکری و کنش مبارزان را بیانگر دلایل و نوع مقاومت در برابر دشمن دانستهاند و همچنین معتقدند فکر و عمل شخصیتهای رمان زمینههای عقیدتی و اجتماعی و تاریخی مقاومت را بیان میکند. صدقیانزاده و همکاران (1390) در پایاننامهای با عنوان «بررسی مؤلفههای پایداری در شعر دفاع مقدس با تکیه بر شعر قیصر امینپور و سلمان هراتی» تلاش کردهاند بنمایههای اصلی و اساسی پایداری در شعر دفاع مقدس را در آثار امینپور و هراتی بررسی کنند. احمدپور و همکاران (1395) در پایاننامهای با عنوان «بررسی سیمای جامعه در رمان جنگ» (با تکیه بر رمانهای نخلهای بیسر، زمین سوخته و ثریا در اغما) مؤلفههای مثبت و منفی جنگ را در آثار ذکرشده بررسی کردهاند. محمودی و همکاران (1395) نیز مؤلفههای پایداری را در رمان زمین سوخته بررسی کردهاند.

 

1-1. معرفی نویسنده

سید قاسم یاحسینی، متولد سال 1344، یکی از پرکارترین مورخان بوشهری بهشمار میرود و از سال 1370 نزدیک به هفتاد جلد کتاب در زمینههای مختلف منتشر کرده است. عضویت در هیئت علمی و طراحی سه کنگره رئیسعلی دلواری (1373)، فایز (1381)، آیتالله بلادی (1382) و کنگرۀ بینالمللی سیراف (1384)، نگارش مدخلی از دایرهالمعارف جهان اسلام و دانشنامۀ بزرگ اسلامی ثمره تلاشهای مستمر ایشان در طول زندگیاش است. (شریفپور، 1389: 61)

 

1-2. معرفی زیتون سرخ

خواندن خاطرات همسران شهدا که سالها در کنار این اسوههای مقاومت زندگی کردهاند برای بسیاری از مخاطبان ادبیات پایداری قابل توجه است و این نوع آثار معمولاً با استقبال خوب خوانندگان مواجه بوده و هست. حال اگر یک همسر شهید علاوهبر داشتن ویژگی همسر شهید بودن، خود، از چهرههای برتر علوم هستهای هم باشد، بیان خاطرات او بهمراتب خواندنیتر خواهد بود. روایت زندگی ناهید یوسفیان (همسر شهید علی امینی)، که به اولین زن اتمی ایران معروف شده است، چنین ویژگیهایی دارد. زیتون سرخ، دربرگیرندۀ خاطرات ناهید یوسفیان، به قلم سید قاسم یاحسینی به رشتۀ تحریر درآمده است که بهدلیل تلفیق عناصر داستان با خاطره، توجه خوانندگان و منتقدان بسیاری را به خود جلب کرده است. تاریخی که کتاب به آن پرداخته است تقریباً از سالهای 1331 تا 1385 را دربر میگیرد. اوج حوادث وقایع این کتاب، دوران هشتسالۀ دفاع مقدس یعنی از سال 1359 تا سال 1367 است، مصادف با دوران جوانی راوی.

اکنون با توجه به توضیحات مذکور، به بررسی مؤلفههای پایداری در اثر پرداخته میشود.[2]

 

2. بررسی مؤلفههای پایداری

در کتاب زیتون سرخ

2-1. مؤلفههایی بر بنیان

تبیین هویّت

2-1-1. میهندوستی و ملیّت

وطندوستی مسئلهای است که در طول تاریخ ایران از ابتدا وجود داشته و این امر مانع از دستدرازی بیگانه و اجنبی به این مرزوبوم بوده است. همچنین، براساس برخی احادیث و روایات، وطندوستی نشانهای از ایمان افراد است. بنابراین، عشق به میهن در کنار عشق به انقلاب و آرمانهای شیعی و رهبر انقلاب در طول جنگ سبب شد رزمندگان هشت سال به مقاومت و مبارزه بپردازند و هرگز تسلیم نشوند. در زیتون سرخ نیز وطندوستی انگیزۀ اصلی خیلی از جوانان مبارز دفاع از خاک و وطنشان است:

اوایل مهرماه بود که علی و دوستانش به ایران برگشتند، علی ماجرای «جمعه سیاه» و میدان ژاله را در ایتالیا شنیده بود و خیلی ناراحت شده بود. شاه را عامل دیــکتاتـــوری و اســتبــداد در ایـــران میدانست. میگفت «هر طور شده باید شاه و رژیم وابسته به امپریالیسم او را سرنگون کرد». (115)

علی بهعلت عشقی که به وطن دارد، حاضر نیست ایران را ترک کند: «علی حاضر نبود ایران را ترک کند و با من به خارج بیاید. چندبار هم به او اصرار کردم، اما گفت من نمیآیم. پدرم به من گفت غلط میکنی باید بروی .../خلاصه هر اندازه پدرم اصرار کرد، من زیر بار نرفتم.» (101)

ناهید و علی و دیگر دوستانش نسبت به وطنشان حس مقدسی دارند. این حس تقدیس و ارزش از مقاومت مردم اهواز با دست خالی در برابر دشمن قدرتمند و مسلح بهخوبی مشخص است. ناهید در این مسیر علی را اسوۀ خود قرار می دهد و همواره پابهپای همسرش در مسیر حملات متعدد رژیم بعثی به دفاع از آن میپردازد و این عشق آنچنان در وجودش تنیده شده که حتی قبل از شروع جنگ تحمیلی با آن استعداد ژرف و تلاش علمی پیدرپی حاضر به ترک وطن و قبول دعوتنامههای کشورهای بیگانه نمیشود و برای ارتقای علمی میهن خود تلاش میکند تا در عرصههای علمی حرفی برای گفتن داشته باشد.

2-1-2. بیان عواطف و احساسات مختلف

حاصل از جنگ و مقاومت

ازآنجاکه زنان عاطفیتر از مردان هستند، در آثارشان عواطف و احساسات بیشتری به چشم میخورد. راوی زیتون سرخ، که یک زن است، هرجا که نیاز است عواطف و احساسات خود را به تصویر میکشد، چه در کودکی، چه شهادت علی و چه زمانیکه بعد از او در دو نقش ظاهر میشود. نمونههایی از کاربست این مؤلفه در زیتون سرخ: «برای لحظهای همۀ دنیا در ذهنم ایستاد. یعنی چه؟ خوابم یا بیدار؟ علی من مرده؟ شوهر عزیزم دیگر نیست؟... مگر میشود؟ او خیلی جوان بود نباید به این زودی میمرد... .» (148)

از دیگر نمونههای بارز عواطف و احساسات زنانه بیان ناراحتیهای روحی ناشی از جنگ است که در این خاطرهنوشت، نشان میدهد راوی ماهها با خود و حالتهای عجیبوغریب روحی و روانی میجنگد تا اینکه دوباره به زندگی برمیگردد:

«...در تابستان این سال دچار ناراحتی شدید روحی شدم. یک روز رخت میشستم که ناگهان احساس کردم دارم گُر میگیرم. به محمد گفتم: دارم خفه میشوم. چند ساعت بعد آرام گرفتم. این آغاز ناراحتی روحیام بود. نزد روانپزشک رفتم. گفت دو راه داری. یا با خودت و ناراحتی روانیات مبارزه میکنی و یا تا آخر عمرت قرص میخوری. من راه اول را انتخاب کردم و ماهها با خودم و حالتهای عجیبوغریب روحی و روانیام جنگیدم. در این راه کتاب آیین زندگی تألیف دیل کارنگی، خیلی به کارم آمد و کمکم کرد تا به زندگی عادیام بازگردم.» (221-222).

 

2-1-3. دین و باورهای مذهبی

از خلقت حضرت آدم (ع) تابهحال، باورهای دینی و مذهبی قویترین عاملی بوده که به انسانها در برابر مشکلات روحیۀ مقاومت و ایستادگی میبخشد، زیرا ایمان به خدا و باورهای مذهبی سبب میشود مردم حماسهساز شوند. به تعبیری دیگر، «شیعه براساس تعالیم قرآنی و سخنان و دستورهای برجامانده از پیشوایان دین و مهمتر از آن، سیرۀ عملی معصومین در جهت مقابله با ظلم و جور، حرکت توفندۀ خود را در گسترۀ تاریخ ادامه داده است.» (امیری خراسانی، 1378: 68) در زیتون سرخ، یکی از پررنگترین مؤلفههای پایداری، باورهای دینی و مذهبی است که در همهجای کتاب انعکاس یافته است:

  عزاداری محرم و صفر: «پدرم هیچوقت پا به مسجد نمیگذاشت. تنها یکبار به مسجد آمد. ماه محرم بود و در مسجد عزاداری برپا بود... طبقۀ دوم نرده داشت. من برای آنکه مراسم سینهزنی و عزاداری را ببینم، رفتم جلو و کنار نرده نشستم.» (24)

  نماز خواندن: «مادرِ پدرم، که ما به او ننهآغا میگفتیم، زنی مذهبی بود. همو بود که به من نماز خواندن یاد داد... در سرتاسر دوران دبیرستان تحتتأثیر شخصیت ننهآغا نماز میخواندم. مقید بودم حتماً نمازم را در مسجد بخوانم.» (15)

  روزه گرفتن: «من از پنج سالگی تحتتأثیر شخصیت مادربزرگم روزه میگرفتم. تحمل روزه آن هم در تابستان برای من خیلی دشوار بود.» (16)

 نذر کردن و نذری دادن: «مسجدی در اراک داشتیم که به آن مسجد سیدها میگفتند. نذر میکردم که اگر شاگرد اول شوم، یک یا دو تومان شمع بخرم و در مسجد سیدها روشن کنم.» (49)

  استخاره گرفتن: «قرآنی داشتیم که بالای صفحههای آن «خوب» و «بد» نوشته بود. گاهی با آن نمرۀ امتحانم را پیشبینی میکردم.» (50)

2-1-4. تکریم مظاهر و شخصیتهای دینی یا آرمانی

ستایش امام خمینی (ره) و پیروی از او: با شروع جنگ ایران و عراق، مردم با حکم جهاد امام خمینی (ره)در جبههها حضور یافتند و به مبارزه با دشمن برخاستند. در زیتون سرخ، به محوری بودن نقش امام خمینی (ره) و همچنین محبوبیت ایشان نیز اشاره شده است. نمونۀ برجستۀ آن، روز 12 بهمن و پیروزی انقلاب اسلامی ایران است:

روز 12 بهمن 1357 ورود امام خمینی (ره) به ایران یکی از روزهای ماندگار زندگیام است. گروه ما امام خمینی (ره) را یک رهبر مذهبی سالم و صادق میدانست که سخت مخالف استبداد پهلوی و استعمار و امپریالیسم آمریکاست و حرکتی مترقی و رو به جلو دارد... بههرحال مردم در آن مقطع عاشقانه امام را دوست داشتند و بحثهای نظری و تئوریک گروهها بر آنها تأثیری
نداشت.» (119)

هر خیزش و نهضتی ممکن است نامورانی داشته باشد که اندیشۀ انقلابی را پایهریزی کرده باشند. ادبیات پایداری بر بنیان همگرایی فکری از پیروان نهضت میخواهد تا با الگوپذیری از این پیشروان، نهضت را در مسیر صحیح آن ادامه دهند:

«روز نوزدهم شهریور بود که رادیو اعلام کرد آیتالله سید محمود طالقانی دیشب بر اثر سکتۀ قلبی وفات کرده است. من هرگز ایشان را ندیــده بــودم، امــا از حــرفهـا و موضعگیریهایش معلوم بود روحانی دموکرات و آزادیخواهی است، انحصارطلب نبود، به همۀ گروهها توجه میکرد و همه را فرزند خود میدانست... خبر فوت آیتالله طالقانی مثل پتک بر سرم فرود آمد.» (126)

علاوهبر امام خمینی (ره)، در کتاب زیتون سرخ بارها از شخصیتهای آرمانی و انقلابی کشورهای دیگر، که الگوی «ناهید» و دوستانش در مبارزه علیه رژیم شاه هستند، یاد شده است:

«این عده [چریکهای فدایی خلق] به من کتابهایی از مارکس، انگلس، لنین، استالین، چگوارا، کاسترو و هوشیمینه دادند. خواندن آن کتابها دگرگونی فکری خاصی در من ایجاد کرد... همچنین کتاب اصول فلسفه تالیف ژرژ پولیستر را خواندم. رمانهای سیاسی نیز از دیگر منابع مطالعاتی ما بود... .» (73)

 

2-1-5. سرزنش استحاله فرهنگی

یکی از مظاهر فرهنگ غرب در دوران پهلوی انتخاب دختر شایسته بود که البته برمبنای ظواهر و نمایش بدن دختران صورت میگرفت و راوی در خاطرات خود نیز به این مسئله اشاره میکند. هنگامیکه ناهید در دورۀ دبیرستان بهعنوان دختر شایسته انتخاب میشود و همراه با چند دختر دیگر به تهران میرود، در آنجا احساس میکند که شرکت در مراسم مناسبِ او نیست و از طرفی هم نامهای ناشناس به دستش میرسد که او را از شرکت در مراسم دلزده میکند:

«در تهران ما را به یک جمع دانشجویی نیز بردند. آنجا برخی از دانشـــجویـــان پسر و دختــر با حالت خاصی به ما نگاه میکردند. از نگاهشان تحقیر میبارید. البته من بعدها متوجه شدم مدتی بعد چند نامۀ ناشناس از تهران به دستم رسید. در آن به من تذکر داده بودند که بهجای نمایش تن و بدن بهتر است افکار و اندیشهام را به نمایش بگذارم. این نامهها ضربۀ مناسبی بود که مرا هوشیار کرده و فهمیدم که رژیم شاه چه دام هولناکی پیش پای ما پهن کرده
است... .» (59)

2-2. مؤلفههایی بر بنیان سلحشوری

2-2-1. شهادتطلبی

شهادت در راه اهداف والا و ارزشهای انسانی زیباترین و با ارزشترین نوع مرگ و راه رسیدن به وصال حق است. شهادتطلبی در دوران دفاع مقدس با الگوپذیری از سالار شهیدان امام حسین (ع) درنهایت آرزوی رزمندگان و مجاهدان بود، زیرا «در فرهنگ قرآنی مصداق حیات جاوید است و در معارف نظری دین بهخصوص در عرفان اسلامی آخرین مرحلۀ سلوک و شهود عینی محسوب میشود.» (صنعتی، 1389: 25). در زیتون سرخ نیز افرادی هستند که حاضر به ترک شهر و دیار خود نیستند و در این راه جان خود را فدا میکنند، مانند علی. هنگامیکه راوی با توجه به وضعیت خطرناک اهواز از او میخواهد که در تهران بماند، در جوابش میگوید: «بیا کارت را در اهواز رها کن، دوتایی در تهران کار میکنیم/ اهواز خطرناک است نرو!/ نمیتوانم/ چرا /نامردی است! در خوشیها در اهواز بودهام، در ناخوشی و بدبختی آنها هم باید همانجا باشم!/ پس من هم با تو میآیم / -الان بمان میآیم و تو را میبرم.» (143)

 

2-2-2. صیانت از بیتالمال و مبارزه با فساد

انتقاد از سوءاستفادۀ کمکهای مردمی و غارت اموال آنها جزو مؤلفههای جوانمردی است. چنانکه ناهید از خانمی که همۀ پولهای کمکهای مردمی را خرج خود میکرد بهشدت انتقاد میکند، ولی چنین جوابی میگیرد:

«نه اول خودمان باید بخوریم و سیر شویم بعد به دیگران کمک کنیم»/ «بعد هم با خنده گفت باید به خودمان برسیم تا توان کمک به خلق را داشته باشیم»/ همانجا متوجه شدم پولهایی را که هواداران صادق و ساده با مشقت جمعآوری میکنند و به تشکیلات میدهند، صرف چه کارهایی میشود. از این رفتار خیلی سرخورده شدم و هر رابطهای را با تشکیلات قطع کردم و دیگر یک ریال هم به آنها کمک مالی نکردم.» (125)

2-3. مؤلفههایی بر بنیان ستمستیزی و طرد بیگانه 

2-3-1. ستمستیزی

ادبیات پایداری پیوند عمیقی با مردم دارد و دغدغهمندی آن، غمخوار مردم بودن و ستیز با ستمی است که بر تودههای ضعیف روا داشته میشود. «بیشک یکی از مهمترین علل انقلابها ستمگری و ستمستیزی است. ازاینرو، در ادبیات پایداری تحریض بر ستمستیزی و البته طرد و رد بیگانگان از جایگاه والایی برخوردار است.» (کافی،1400: 147) یکی از مظاهر این ستمستیزی، انتقاد از اصلاحات ارضی پهلوی است که سبب بیکار و آواره شدن روستاییان شده است:

«در دبیرستان که بودیم، یک واحد درسی داشتیم به نام «انقلاب سفید» که در آن کتاب انقلاب سفید نوشتۀ محمدرضا شاه پهلوی را به ما درس میدادند. معلم این درس چپی و مخالف شاه و رژیم پهلوی بود. در کلاس بهجای انقلاب سفید میگفت: انقلاب سیاه و سیاستهای غلط شاه را افشا میکرد. همان روزها برخی از روستاییانی را که برای کار به اراک میآمدند میدیدم. آنان تعریف میکردند که چگونه زمینهایشان غصب شده است و دربهدر شدهاند و به روز سیاه نشستهاند. آن معلم انقلابی ما را با بسیاری از مظالم رژیم شاه آشنا کرد.» (61)

 

2-3-2. نکوهش حاکمان جور و مقابله با استبداد

معمولاً نکوهش حاکمان جور و استبداد با توصیف جنایات آنها همراه است. این کتاب به دو برهۀ قبل از انقلاب و بعد از انقلاب اختصاص دارد که راوی به توصیف جنایات رژیم پهلوی در کشتار مردم در طول تظاهرات میپردازد. چنانکه کشتار مردم توسط ساواک را در روزهای تظاهرات با تمام جزئیاتش بیان میدارد:

«روزی با هم در ضلع جنوبی خیابان 24 اسفند در تظاهرات بودیم. یکی از مقرهای ساواک آنجا بود. مردم برای تصرف آنجا هجوم بردند. تیراندازی شد. گارد حمله کرد... من و علی همینطور که داشتیم میدویدیم، صدای شلیک تیر بلند شد. در حال دویدن به عقب نگاه کردم. نوجوانی که پشت سرم در حال دویدن بود تیر به سرش خورد و مغزش جلوی چشمان حیرتزدهام متلاشی شد و تکهای از آن جلوی پایم افتاد. بر خود لرزیدم. جای درنگ نبود. منظرۀ متلاشی شدن مغز آن نوجوان در خاطرم مانده و از یادم نرفته است.» (117)

 

2-3-3. توصیف جنایات دشمن بعثی

توصیف صحنههای بمباران شهرها از دیگر نقاط مشترک خاطرات کسانی است که در آن روزها شاهد ویرانی شهرها و کشته شدن مردمان بیدفاع بسیاری بودند. راوی همواره به توصیف بمباران اهواز و شرح پریشانی مردم و فقدان کالاهای ضروری میپردازد:

«جنگ شروع شد، هواپیماهای عراقی مرتب اهواز را بمباران میکردند. هر روز ناحیه یا محلهای را میزدند و عدهای زن و مرد و کودک زیر آوار میرفتند. مردم شروع به تخلیۀ شهر کردند. شهر خلوت شده بود و بسیاری از کالاهای مصرفی و ضروری پیدا نمیشد. روزبه هم غذا نمیخورد. شیر خودم هم کفایت نمیکرد. اغلب اوقات روز و شب از ترس بمبهای دشمن در سنگر بودیم. از هول شب تا صبح خوابم نمیبرد، همهاش میترسیدم برای علی یا بچهام اتفاقی بیفتد. هواپیماهای عراقی به هیچکس و هیچجا رحم نمیکردند و مراکز نظامی و غیرنظامی برایشان یکسان بود. همۀ نقاط شهر اهواز را میزدند و هیچجا امن نبود.» (137)

2-4. مؤلفههایی بر بنیان بصیرت و بینش

2-4-1. بصیرت و دشمنشناسی

ناهید در دوران دانشجویی با وجود نیاز مالی که دارد و علی رغم اینکه میداند از همکاری با ساواک منفعتی میبرد، اما از این کار صرفنظر میکند. وقتی هنگامی شوهرخالهاش، که ساواکی است، از او میخواهد در ازای همکاری با ساواک پول بگیرد، ناهید خودداری
میکند:

«مضحک آنکه در همین مقطع شوهرخالهام، که ساواکی بود، به من پیشنهاد داد تا خبرچین ساواک در دانشگاه شوم و اخبار را به ساواک اهواز گزارش بدهم. در مقابل، آنها به من پول بدهند... بدون آنکه حساسیت شوهرخالهام را برانگیزم، پیشنهاد او را رد کردم. گفتم درسهایم خیلی سنگین است... .» (74-75)


2-4-2. شجاعت و مقاومت زنان

از نمودهای پایداری در این اثر شجاعت و مقاومت راوی است که همواره با تغییراتی در وجود او همراه است. درحقیقت، کارکردی که مخاطب را به زننگاشته بودن اثر رهنمون میسازد، تغییر در زنانگی راوی اثر است. ابتدا برخی دوستان ناهید بهصراحت میگویند که اخلاق و ظرافتهای دخترانه را ندارد و اخلاق ناهید را به «لات»، که در عرف به جنس مذکر گفته میشود، تشبیه میکنند: «بدنی ورزشکار و چابک داشتم و اجازه نمیدادم کسی به من تعرض کند یا حتی حرف ناخوشایندی بزند. اگر جوانی به من متلک میانداخت، با او برخورد فیزیکی میکردم. برخی دوستانم میگفتند: اخلاقت مثل لاتهاست! ظرافتهای دخترانه نداری!» ( 58)

دومین مورد را باید از لابهلای خاطراتش بعد از شهادت علی جست. هنگام شهادت علی، روزبه پایش قطع میشود و ناهید باردار است که چند ماه بعد فرزند دومش لاله به دنیا میآید. او میماند و بار سنگینی که جنگ با شهادت همسرش بر روی شانههایش میگذارد. وی در قبال فرزندانش مردانه عمل میکند، هم جای خالی پدر را برایشان پر میکند، هم مسئولیتهای مادرانه را برعهده میگیرد:

«از نوروز سال 1360 بدبختیها و دربهدریهای من تازه شروع شدند. روزبه نیاز به مراقبت دائم داشت و هر روز باید پانسمان پایش را عوض میکردند. خودم خانه و کاشانهای نداشتم و نمیخواستم سربار خواهرم باشم. سهماهه باردار بودم. فرزندی که هنوز به دنیا نیامده یتیم بود. همۀ عوامل دست به دست هم داده بودند تا مرا از پا بیندازند. اما من باید به نام زندگی و برای زندگی، با همۀ این سختیها و مصیبتها مبارزه
میکردم.» (153)

«هفتهای چند روز باید روزبه را به هلال احمر میبردم تا برای پای قطعشدۀ او بهاصطلاح خودشان «پروتز» درست کنند. روزبه کودک بود و هفته به هفته پایش رشد میکرد و بزرگ میشد و همین امر ساخت پروتز را مشکل میکرد. هفتههای زیادی با تحمل سختیهای فراوان به هلال احمر رفتم تا بالاخره برای روزبه پای مصنوعی درست کردند.» (155)

 

3. نتیجه

 با به بار نشستن انقلاب اسلامی، روحیۀ پایداری و ظلمستیزی در مردم بهشدت تقویت شد. کتاب زیتون ســــرخ شــــرح مبــــارزات مــــردمی و تــــظاهرات آنها در دوران انقــــلاب و سپس حمله نیروهای عراقی به خاک ایران و دفاع ایرانیان از کشور و انقلاب اسلامی در دوران جنگ تحمیلی است.

از همینرو، اصلیترین مشخصۀ ادبیات پایداری را داراست. نویسنده در درجۀ اول روایتگر اولین بانوی اتمی ایران است که با سیاست درگیر شده و کارکرد خانواده را نیز پررنگ مینمایاند و نشان میدهد که اگرچه آتش شعلۀ جنگ به خانهها زبانه کشیده ولی هنوز توجه به متن زندگی در آن نمایان است. نقطۀ قوت اثر قلم جزئینگر و توصیفگر نویسندۀ آن است با همۀ تلخیها و شیرینیهایی که جزئیات و توصیفات این آثار دارد، اما استفادۀ بجای این مؤلفه یکی از ویژگیهایی است که مخاطب را بهصراحت به زننگاشته بودن اثر رهنمون میسازد. این مؤلفه جذابیت و گیرایی خاصی نیز دارد. راوی این اثر قدمبهقدم مخاطبان را با خود همراه میکند، گویی دست مخاطب را گرفته و آنها را به گوشهگوشه زندگیاش راه میدهد و مخاطب را محرم اسرار خود میداند.

در کتاب زیتون سرخ مؤلفههایی چون بیگانهستیزی، باورهای دینی و مذهبی، رشادت و مقاومت زنان، بمباران، مشکلات روحی و روانی ناشی از جنگ بهترتیب از بسامد بیشتری برخوردار هستند. مؤلفههایی چون ستایش امام خمینی (ره)، همدلی و کمک مردم نسبت به یکدیگر و انتقاد از غارت کارکردی مثبت دارند. دیگر اینکه این نتیجه حاصل شد که راوی در خانوادهای فقیر ولی آبرومند و زحمتکش بزرگ شده و از کودکی هم با کار و تلاش و استقامت آشنایی داشته است و ناملایمات زندگی روحیۀ او را سختکوش و مقاوم ساخته بود.

 

منابع

1. احمدپور بیرانوند، زلیخا (1395). «بررسی سیمای جامعه در رمان جنگ (با تکیه بر رمانهای نخلهای بی سر، زمین سوخته و ثریا در اغما». پایاننامه کارشناسی ارشد. راهـــنما: امیــرعباس عـــزیزیفــر. کرمانشاه: دانشگاه رازی.

2. امیری خراسانی، احمد و حسنپور، عسگر (1389). «مؤلفههای پایداری در سیمای شخصیتهای رمان دفاع مقدس». نشریه ادبیات پایداری. 1(2). صص 31-42.

3. شریفپور، عنایتالله و لشکری، فاطمه (1389). «بررسی نقش زنان در چند داستان کوتاه دفاع مقدس». نشریه ادبیات پایداری. 1(2). صص 169-188.

4. صدقیانزاده، قاسم (1390). «بررسی مؤلفههای پایداری در شعر دفاع مقدس با تکیه بر شعر قیصر امینپور و سلمان هراتی». پایاننامه کارشناسی ارشد. استاد راهنما: احمد امیری خراسانی. کرمان: دانشگاه شهید باهنر کرمان.

5. صنعتی، محمدحسین (1389). آشنایی با ادبیات دفاع مقدس. تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس.

6. کافی، غلامرضا (1400). «پیشنهادی برای رجبندی گروه-مؤلفههای ادبیات پایداری». نشریه ادبیات پایداری، (24)13. 139-165.

7. محمودی، اعظم؛ ظهیرناو، بیژن و صلاحی، عسگر (1395). «بررسی مؤلفههای پایداری در رمان زمین سوخته». مطالعات ادبیات عرفان و فلسفه. 2(3). صص 364-378.

8. یاحسینی، سید قاسم (1387). زیتون سرخ (خاطرات ناهید یوسفیان). تهران: سوره مهر.


[1].  دکترای زبان و ادبیات فارسی.

[2]. مبنای دستهبندی مؤلفهها براساس مقالۀ «پیشنهادی برای رجبندی گروه-مؤلفههای ادبیات پایداری» از غلامرضا کافی با کمی اختلاف است.