گزارش

روایت فتح؛ راوی فتوحات انقلاب اسلامی گفت‌وگو با مهدی محمدخانی مدیر انتشارات روایت فتح / فاطمه سنگری

مستند

»روایت فتح« یکی از درخشانترین ثمرات فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی است که بهعنوان یک طرح و یک تجربه، وامدار نگاه و قلم شهید آوینی است. اهمیت این نگاه و جایگاه مهم روایت انقلاب و دفاع مقدس ما را بر آن داشت به مناسبت موضوع این شمارۀ نشریه، با مدیر انتشارات روایت فتح به گفتوگو بنشینیم. انتشارات روایت فتح، بهسبب پرداختن به روایت دفاع مقدس و در کنار آن روایت پایداری در فضای امروز، یکی از مراکز عمده و مهم در ادبیات مستند پایداری است که از زمان تأسیس در سال 1376 توانسته است در عرصۀ ادبیات پایداری جریانساز باشد. کسب افتخارات و انتخاب این مجموعه بهعنوان ناشر برتر سال 1381 عرصۀ ادبیات پایداری، ناشر برگزیده سومین دوره انتخابات بهترین ناشر دفاع مقدس، ناشر برگزیدۀ نخستین جشنوارۀ ملی ترجمان فتح، ناشر »ویرایش‌‌دوست« از نظر انجمن ویرایش و درستنویسی خانۀ کتاب و ادبیات ایران، ناشر برگزیدۀ جشنواره پاسداران اهل قلم، ناشر فعال در نشر مکتب سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در سالهای اخیر، گواه موفقیت این مجموعه است. گفتوگوی حاضر با جناب آقای مهدی محمدخانی مدیر انتشارات روایت فتح است که در 16 مهر 1401 صورت گرفته است.


ابتدا تشکر میکنم از اینکه زمانی را برای گفتوگو اختصاص دادید و اگر اجازه بفرمایید از اینجا شروع کنیم که انتشارات روایت فتح چگونه و با چه هدفی شکل گرفت؟

انتشارات روایت فتح از 26 مهر سال 1376 شروع به فعالیت کرد. پس از شهادت شهید آوینی و فضای خاصی که پس از شهادت ایشان ایجاد شد، این مجموعه گسترش پیدا کرد و علاوهبر عرصۀ مستند، به فضای مکتوب هم وارد شد و از آن زمان، تولید آثار متعددی مانند مجموعۀ «یادگاران» و «روزگاران» شروع شد. هدف اولیۀ مجموعه، مکتوب کردن خاطرات جمعآوریشده و استفاده از مواد خام و دستاوردهای گروه مستند بود تا ماندگاری آثار ازطریق ثبت بر کاغذ افزایش یابد و همچنین مخاطبان خاص خود را بهدست آورد. حین تولید همین دو مجموعه، انتشارات کمکم به این فکر افتاد که به تدوین چه آثاری بپردازد و چه کار باید بکند و گامبهگام جلو آمد و شروع کرد به طراحی مجموعههای مختلف. ابتدای کار بهسبب نحلۀ فکری شهید آوینی، یک نگاه سینمایی، دفاع مقدسی وجود داشت که بعدها این فکر پرورش یافت و مسیر، مشخصتر شد. مثلاً در مقطعی در قسمت رسانه هم فعال شدیم. دیویدی و سیدیهایی از فیلمهای مستند تولید شد که میتوانست هم برای آموزش مستندسازان مفید باشد و هم اینکه مخاطب عام داشته باشد. حتی وارد ژانرهای دیگر دفاع مقدس شدیم و فقط نخواستیم از محصولات گروه مستند استفاده شود. در آن زمان مجلهای به نام «مستند» با نگاهی به اتفاقات سیاسی و اجتماعی روز مثلاً در مورد انتخابات، جهان اسلام، اسرائیل، هنر اسلامی، سینما و دفاع مقدس منتشر شد. همچنین، گروه تحقیق و پژوهش تشکیل شد تا نشر ارزشها و استفاده از گنجینۀ دفاع مقدس که از اهداف اولیۀ نشر بود با هدفگذاری ویژه نسبت به جوانان پیگیری شود.

 

 جریانی که در آغاز شکل گرفت، چگونه ادامه یافت و درحالحاضر محور فعالیتها و موضوعاتی که به آنها میپردازید چیست؟

انتشارات روایت فتح طی 25 سال، بدون انقطاع فعالیت داشته است. هرچند همواره با فرازوفرودهایی مواجه بوده است. اگر بخواهیم عنوانی برای آثار این مجموعه در این سالها انتخاب کنیم، میتوانیم عنوان راوی فتوحات انقلاب اسلامی را بر آن بگذاریم.

 

 مروری بر آثار مجموعه نشان میدهد که در ابتدای کار تمرکز بر خاطرات و روایت دوران دفاع مقدس بود، اما گویا کمکم به اینجا رسیدید که باید کمی به عقب برگردید و به ثبت خاطرات انقلاب هم بپردازید. سؤال اینجاست که شما چطور و از چه زمانی به این نقطه رسیدید و در نگاهی کلانتر، مسئلهیابی شما در ادوار مختلف چگونه است؟ روند یافتن موضوعات و پرداختن به آنها چیست؟

این اتفاق زمانی افتاد که ما در حین کار، وقتی به سراغ خانوادۀ شهدا رفتیم و جنگ از زاویه دید همسران و مادران روایت شد، بخشی از این روایتها به عقبۀ زندگی شهدا و شکلگیری آنها در دوران قبل از انقلاب برمیگشت. بهاینترتیب، بخشی از خیلی از کتابها به روایت زندگی شهید قبل از انقلاب و فعالیتهای او در زمان انقلاب میپرداخت. اما با دورتر شدن از پایان جنگ، انتشارات روایت فتح این وظیفه را احساس کرد که علاوهبر روایت زندگی شهدای دفاع مقدس، باید بخشی را به شهدای انقلاب اسلامی و بخشی را به جانبازان و بخـــشی را بــه نــهضــت مقاومت اختصــاص بدهــد و به جــریانهای مختلفی که در این ایام بهخصوص در دهۀ 90 شکل گرفت هم بپردازد. جریانهایی مثل مدافعان حرم، باعث شد که بخش زیادی از کتابها به این موضوع بپردازد. همچنین، دربارۀ حوادثی مثل شهدای امنیت، شهدای فاطمیون، شهدای مقاومت در سایر کشورها، فعالیتهایی شروع شد و بهاینترتیب گسترۀ موضوعات فقط به بازۀ زمانی جنگ تحمیلی محدود نشد.

 

 نام انتشارات روایت فتح با نام شهید آوینی گره خورده و بهنظر میرسد همچنان هدف و رویکرد اصلی شما در انتشارات، تمرکز بر روایت است. آیا شما هنوز قایل به این رسالت هستید یا اینکه اهداف جدیدی برای انتشارات تعریف شده و مثلاً جایی برای طرحهای پژوهشی در حوزۀ ادبیات پایداری و ادبیات جنگ برای شما وجود دارد؟

قطعاً روایت هدف اصلی ماست. البته در چند سال اخیر سعی شد که بهسمت کارهای پژوهشی برویم، اما کار اصلی انتشارات، با توجه به ظرفیتها، چاپ کتاب پس از کارشناسی است و ورود به حوزۀ پژوهش، کاری تخصصی است. کار ما این است که به مخاطب متصل باشیم و کتابی را تولید کنیم که در جامعه علاقهمند پیدا کند. از ابتدا هم هدفگذاری اصلی ما، مخاطبان جوان بودهاند. در سالهای اخیر هم به دنبال گسترش جامعۀ مخاطبان هستیم که درحالحاضر طیف 17 تا 25 سال را شامل میشود. ما میخواهیم به سراغ مخاطبان نوجوان و کودک و مخاطبان بالای 25، 30 سال برویم که مخاطب اندیشهورزتر و دانشگاهیتری است. برای رسیدن به این هدف، باید تولیداتی داشته باشیم که برای آن مخاطبان ارزشمند و قابل استفاده باشد.

 

 الان ارتباط و تعامل شما با مخاطب و مخاطبیابی شما به چه صورت است؟ آیا به شیوۀ دقیق و علمی و مثلاً ازطریق یک کار آماری_تحلیلی مخاطبشناسی و مخاطبسنجی اتفاق افتاده است؟

تعامل ما با مخاطب دو وجه دارد. یکی ورودی اطلاعات است. یعنی درخواست مخاطب برای تألیف کتب متفاوت که این ورودی ازطریق سایت حتی در اقصی نقاط کشور صورت میگیرد و مخاطبان موضوعاتشان را از این طریق اطلاع میدهند. بهاینترتیب، در دو سه سال اخیر، فضای ورودی اطلاعات مقداری بازتر شده و از سطوح مختلف جامعه صورت میگیرد. موضوعات پیشنهادشده در شورای سیاستگذاری طرح و دربارۀ آنها با توجه به سنجش نیاز بازار تصمیمگیری میشود. چون برای ما که بهسمت خصوصی شدن حرکت میکنیم، تولید کتابی که قطعاً به فروش برسد اهمیت دارد. بههمیندلیل باید مراقب باشیم چون فضای جامعه امروز، فضای مجازی و بحث کرونا بر مخاطبان تأثیر گذاشته است. جامعۀ امروز، کمی بهسمت کمحوصله شدن، بهسمت اینکه بیشتر دوست دارد داستان بشنود و فرار از استنادات متمایل شده است. مخاطب دوست دارد استنادات را در لایۀ دوم بشنود. ما باید همۀ این موارد را در انتخاب و انتشار کتاب لحاظ کنیم. البته این یک ارزیابی مقطعی است و ارزیابی کلان، یـــک کار پژوهشی خارج از توان یک نشر است و نهادها و مجموعههای بالادستی مثل حوزۀ هنـــری، وزارت فـــرهـــنـــگ و ارشـــاد اســـلامی میتـــواننـــد فـــعالیتهایی از ایـــندســـت انـــجام بـــدهنـــد و اطلاعاتشان را در اختیار ما بگذارند. البته شورای سیاستگذاری ما، افراد توانمند و چیرهدستی در حوزۀ کتاب و کتابخوانی هستند که از مخاطب دور نیستند.

یکی از جایگاههای مؤثر و مهم برای شناسایی مخاطب، نمایشگاه کتاب است که ما این دو سه سال نمایشگاهها را از دست داده بودیم. به غیر از نمایشگاه، سایت و فضای مجازی خودمان را برای ارتباط مستقیم با مخاطب فعال کردیم. فضای سنتی تلفن و نامه هم وجود دارد ولی بیشترین ارتباط ما در نمایشگاهها شکل میگیرد. البته بحث جمعآوری و استحصال اطلاعات یک بحث است و استفاده از آن اطلاعات بحث دیگری است که حلقۀ مفقوده بسیاری از نشرهاست. ما یک بانک اطلاعاتی مخاطبان داریم که بهشکل پیامکی با آنها در ارتباط هستیم و ازطریق سایت و اینستاگرام هم نظرات را دریافت میکنیم. البته بهتازگی در انتهای کتاب یک QR کد گنجانده شده تا مخاطب ازطریق آن نظر خود را به ما منتقل کند. ضمناً برخی از پیوستهای کتاب مثل عکسها را دیگر چاپ نمیکنیم و این عکسها و حتی بخشهایی از مصاحبه را بهصورت صوت با QR کد به کتاب الحاق میکنیم. الان کتابهایی از روایت فتح منتشر شده که مخاطبان میتوانند بخشهایی از مصاحبهها را گوش بدهند که این کار تأثیر مضاعفی بر احساس مـــخاطـــب مـــیگـــذارد و هـــمچنیـــن استناد اثر را افزایش میدهد.

کار دیگری که انجام میدهیم، رصد تعداد فروش یک کتاب است که میتواند نشاندهندۀ حوزۀ علاقهمندی مخاطب باشد. بـــرهمـــیناســـاس، در تـــولیـــد آثار سعی کردیم فقط به یکی از وجوه زندگی شهدا توجه نکنیم و چون در انتشارات روایت فتح، بیشتر به روایت زندگی شهدا، از زاویه دید همسران و مادران تمایل داریم، سعی کردیم فقط در این فضا نمانیم و به بخشهای دیگر زندگی رزمی شهید، جنگ و دفاع شهید هم بپردازیم. حتی در این چند سال به این سمت رفتیم که از زبان مادر، آن بخشها را هم ارائه کنیم یا با انتخاب زاویۀ دانای کل این بخشها را از زبان همسر شهید بشنویم.

 

 شما میفرمایید موضوعات در شورای سیاستگذاری مطرح و طبق ذائقه جامعه مخاطبان و فضای جامعه انتخاب میشود. آن بخش فعالی که شما خودتان مســـئله را در جـــامعــه دریــافت میکنید که تازگی دارد و یا اینکه موضوع ناگفتهای وجود دارد که باید به آن پرداخت، کجای کار شما قرار میگیرد؟ بهعبارتی شما برای جریانسازی و جریانشناسی چه تلاشهایی داشتهاید و نتایج آنچه بوده است؟

فکر میکنم در همان شورای سیاستگذاری این اتفاق میافتد. یعنی ما براساس اهداف قبلی و سابقۀ انتشارات و هدفگذاری آیندهای که داریم برنامهریزی میکنیم. مثل اینکه میخواهیم در حوزۀ مدافعان حرم، جانبازان و اسرا در سال چند کتاب تولید کنیم و چه برنامهای داریم. فرضاً برنامۀ ما در سال جاری تولید بیست عنوان کتاب است و برمبنای آن بین طرحها و سوژهها انتخاب اتفاق میافتد و نیاز بازار را میسنجیم و جامعۀ مخاطبان را رصد میکنیم. بعضی وقتها خودمان را از ورود به حوزۀ پرفروش منع میکنیم. سعی میکنیم موجز صحبت کنیم و اصل ماجرا را برای مخاطب بگوییم. امروز سیاستگذاری ما چاپ کتابهایی بین 150 تا 200 صفحه است تا قیمت کتابها کاهش و تعداد مخاطبان افزایش پیدا کند. سعی میکنیم تعدد تولیدات را بالا ببریم و قایل به این هستیم که یک کتاب راجعبه یک شهید کفایت نمیکند. ما میتوانیم برای یک شهید چندین اثر در چندین نشر تولید کنیم. یک اثر میتواند بخشهایی از زندگی یک شهید را روایت کند، بنابراین لزومی ندارد در یک کتاب، همۀ ابعادی وجودی یک شهید روایت شود. اصلاً امکانپذیر نیست. مثلاً ما دربارۀ شهید محمدخانی و شهید صدرزاده دو اثر و دربارۀ شهید چمران و شهید بروجردی چند اثر داریم. علاوهبراین، ممانعتی نداریم که در سایر نشرها هم به همین شهدا پرداخته شود. ممکن است چند کتاب، از چند نشر وجود داشته باشد.

اما دربارۀ جریانسازی، شاید از سال 76 که انتشارات راه افتاد، تلاش برای جریانسازی هم شروع شد که خودش را در نگارش کتابها، نوع کتابها و نوع نوشتن مستندات و حـــتی در شـــکل ویـــراستـــاری و رسمالخط نشان داد و واقعاً در دهۀ 80 جریانساز بود. در آن سالها، روایت فتح جریانی را در ادبیات راه انداخت؛ مثل خاطرات مینیمالی که در مجموعههای یادگاران و روزگاران چاپ شد. حتی برخی موضوعات که ورود به آنها جرئت میخواست و با بحثها و مخالفتهایی مواجه شد. امروز هم تلاش برای جریانسازی همچـــنان وجـــود دارد، امـــا شاید بـــهدلیـــل وجـــود دیـــگر انتشـــارات کمرنگتر دیده شود و درحالحاضر، ادعای جریانسازی، ادعای بزرگی است. اما آنچه در طول این سالها با وجود فرازوفرودها، نسبت به آن سعی داشتهایم، تثبیت اوضاع بوده است تا هر سال در برنامهای منظم، حدود 20 تا 30 کتاب به چاپ برسانیم. این نظم، اولین چیزی است که در چند سال گذشته موفق به حفظ آن شدیم، طوریکه حتی ورودی کتابمان به بازار با یک نظمی
مواجه شود.

ازطــرفدیگر، انتشــارات روایـت فتح با مجموعههایی مثل «نیمه پنهان ماه»، «یادگاران»، «روزگاران»، «مادران»، «مدافعان حرم»، «اینک شوکران»، «از چشمها»، «دوره درهای بسته»، «روایت نزدیک» شناخته شده است. در این سالها سعی کردیم به موضوع جانبازان و حتی داستان زندگی علما هم بپردازیم و سبک زندگی علما را برای مخاطب نوجوان، در حجم کم و با روایتی جذاب ترویج بدهیم. ما علاوهبر شهدای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، خودمان را متعهد میدانیم فرزند زمان خود باشیم. فضای جامعه ما را بهسمت چاپ کتابهایی میبرد که امروز نیازشان در جامعه دیده میشود. مثلاً دربارۀ شهدای امنیت، شهدای مرزبانی و شهدای پرواز اوکراین آثاری منتشر کردیم. البته هنوز دربارۀ فضای کرونا و شهدای سلامت کاری به پررنگی آثار مربوط به مدافعان حرم و دفاع مقدس صورت نگرفته است.

 

 حیــن صــحبتهــایی که میفرمــودید به یکسری از مشکلات اشاره شد، لطفاً مشخصاً دربارۀ مشکلات و موانعی توضیح بدهید که در نشر و توزیع پیش روی شماست.

در بسیاری از مواقع، مشکلات و موانعی در مسیر انتشار کتاب وجود دارد که بیشتر به سختی تحقیق و تأمین منابع مالی پروژههاست.گاهی هم تحقیقات صورت میگیرد و حتی کار تا مراحل پایانی پیش میرود اما درنهایت بهدلایل مختلف آرشیو شده و بهصورت کتاب چاپ نمیشود. چون مثلاً رضایت خانواده وجود ندارد. در مجموعه روایت فتح، رضایت خانوادۀ شهدا بسیار اهمیت دارد و تمامی آثار با رضایت (رضایتنامۀ کتبی) خانواده شهدا چاپ میشود.

 

 با توجه به اینکه اطلاعات شما در بستر تاریـــخ شـــفاهی و ازطـــریـــق گفتوگو گرفته میشود و همچنین با توجه به دقتی که در رعایت استناد و تحریف نشدن اصل روایت وجود دارد، وقتی این روایتها، به گفتۀ شما بهدلیل ذائقۀ مخاطب امروزی، شکل داستانی میگیرند، زاویه دیدی برای آنها مشخص میشود، شخصیتها بالا و پایین و روایتها پس و پیش میشوند، در این حرکت مستند به داستان چقدر شما مراقب تحریفها هستید؟

در بحث تاریخ شفاهی سعی میکنیم روایت راویان مختلف از یک اتفاق را جمعآوری کنیم که این کار به مرحلۀ تحقیق برمیگردد. در گذشته، تحقیقاتمان نسبت به الان گستردهتر بود. گروهی بهعنوان گروه تحقیق و پژوهش داشتیم که به آنها برای این مواظبتها و مراقبتها آموزش میدادیم، ولی باید قبول کنیم در بحث تاریخ شفاهی ممکن است یک خطای موردی پیش بیاید که سعی میکنیم بعد از مصاحبه دوباره به راوی مراجعه و نواقص را برطرف کنیم. همچنین برای بررسی وجوه نظامی، موارد توسط کارشناس نظامی صحتسنجی میشود. بههمیندلیل معمولاً کمتر چنین مشکلی پیش میآید که اگر باشد موردی است و ما میتوانیم در تجدید چاپ کتاب را اصلاح کنیم.

 

 بر سر این قضیه چالشهای زیادی وجود دارد. برخی معتقدند داستانی کردن روایتها، آنها را از دایرۀ استناد خارج میکند و زمینهساز تحریف روایتهاست.

بیش از نود درصد آثار ما مستند هستند و هرچند بهسمت داستانی شدن حرکت کرده اما هنوز داستانی نشده است و استناد در آنها اهمیت دارد. ما در گفتوگوی اولیه با نویسنده، مقرر میکنیم که به غیر از جزئیات فضاسازیهای زمانی و مکانی یا جزئیاتی شبیه به این، دخلوتصرفی صورت نگیرد و حفظ استناد بسیار اهمیت دارد. البته به دنبال راهاندازی بخشی تحت عنوان رمان هستیم تا مخاطب بهوضوح بداند که با یک رمان مواجه است. چون در رمان فضا متفاوت است و مخاطبان و علاقهمندان خاص خودش را دارد.

 

 خوشبختانه یکی از اتفاقات خوبی که در انتشارات روایت فتح افتاده پرداختن به شهدای مدافع حرم است. پرداختن به موضوعات جدید اینچنینی چه جایگاهی در برنامهها و اولویتهای موضوعی شما دارد؟

قطعاً یکی از اولویتهای کار انتشارات، پرداختن به اتفاقات روز در کنار کار دفاع مقدس است. بههمیندلیل، اولین کاری که نشر کرد، پرتعداد کار کردن دربارۀ این موضوع است. البته تعداد شهدای مدافع حرم نسبت به جنگ بسیار پایینتر است و الحمدلله تعداد ناشران علاقهمند در این زمینه هم بیشتر است. علاوهبراین، فضای جمعآوری اطلاعات مهیاتر و علاقهمندان هم بیشترند. بههمیندلیل، فکر میکنم خطر فراموشی و تحریف نسبت به دفاع مقدس کمتر اتفاق میافتد. تا الان نزدیک به چهل عنوان از کتابهایمان مرتبط با موضوع مدافعان حرم بوده است. اولویتمان همسران و خانوادههای شهدای مدافع حرم بوده ولی غیر از آن مواردی چون روایت زندگی، روایت یک عملیات یا واقعه را هم در فعالیتمان داشتهایم. ما دربارۀ جانبازان مدافع حرم و اسرای فاطمیون هم کار کردیم و با استقبال مخاطبان مواجه شدیم؛ مثلاً کتاب قصه دلبری بیش از 55 بار تجدید چاپ شد درحالیکه چاپ این کتاب دقیقاً با اوج گرانی کاغذ و شیوع کرونا همزمان شد.

 

 این خیلی مهم است که شما مسئلهها را بشناسید و به آنها وارد شوید چون بعدها باز هم همین خاطرات در معرض خطر فراموشی یا تحریف قرار میگیرند.

اتفاقاً ما اینجا چند کتاب از شهدایی داریم که کتابشان را خودشان نوشتند و این ویژگی جذابی است. کتاب روزی که شهید شدم روایت خود شهید است که با ما مصاحبه کرده ولی موقع چاپ کتاب به شهادت رسیده بود. یا مثلاً کتاب دفترچه نیمسوخته دستنوشتههای شهید مرتضی قربانی است. هرچند ما ازنظر سازمانی زیرمجموعۀ سازمان بسیج محسوب میشویم ولی خودمان را در چارچوب قرار ندادیم که فقط در مورد شهدای سپاه و بسیج کار کنیم و 24 عنوان کتاب در رابطه با شهدا، اسرا و جانبازان ارتش و دو کتاب دربارۀ شهدا، اسرا و جانبازان نیروی انتظامی داشتهایم و از این نظر یک ویژگی محسوب میشود.

 

 در حـــوزۀ تـــرجـــمـــه و ادبیات مقاومت بینالملل چه کاری کردید؟ آیا آثاری از ادبیات مقاومت را به فارسی ترجمه کردهاید و یا آثار شما به سایر زبانها ترجمه شده است؟

در ادبیات مقاومت بین‌‌الملل، در رابطه با فلسطین، چند اثر به زبان فارسی ترجـــمه شد که متأسفانه در این حوزه با استقبال مخاطب مواجه نشدیم و این دسته از آثار، زود به دست فـــراموشـــی سپرده شد. تابهحال بیش از 20 اثر از آثار تولیدی انتشارات ترجمه شده است. اما متأسفانه فضای ارتباطی بین ما و مجموعههای خارج از اینجا وجود ندارد و یا کمتر وجود داشته است. ما بهتازگی بهسمت ترجمه آثار به زبانهای فرانسوی، روسی، انگلیسی، عربی و اسپانیایی رفتهایم ولی برای برقراری ارتباط با خارج از کشور ازطریق نهادها و مجموعههای خصوصی و دولتی، در حال مراودهایم که بتوانیم این فضا را فراهم کنیم. البته برای ترجمۀ آثار، نکاتی وجود دارد که در طول این 25 سال به آن کمتر فکر شده است. اینکه کتابی با زبان بینالمللی تولید کنیم، یعنی زبانی که مترجم بتواند ازنظر نگارش، نوع بیان و محتوای اطلاعات آن را ترجمه کند. حتی نویسنده از قبل بداند تا موقع نوشتن اصطلاحاتی را بهکار نبرد که فقط در جغرافیای ما کارکرد دارد. این اتفاق نیفتاده و یکی از آسیبهاست. شاید امروز با این مواجهیم که کتابها از این منظر باید بازخوانی و اصلاح شوند. غیر از این موارد، برای آمادهسازی و ارائه به مخاطب خارج از کشور، باید قراردادهای لازم با مجموعهها و نهادهای مرتبط انجام شود تا کتاب بتواند به مقصد برسد. هم اصطلاحات قابل ترجمه باشد، هم محتوای کتاب مناسب باشد و هم رایزنی فرهنگی انجام شود که کتاب در آنسو بهخوبی معرفی شود و مخاطب خودش را پیدا کند. چند مورد از مشکلات اساسی ما همینها هستند.

بهطـــورکلی، در تـــرجمۀ کتاب باید فضای اقتصادی تعریف شود. کتابی باید برای ترجمه انتخاب شود که با مخاطب خارج از مرزهای ایران همخوانی داشته باشد. در کتابهای شهدای مدافع حرم، این ظرفیت نسبت به کتابهای دوران دفاع مقدس بیشتر است؛ مثلاً برای کسانیکه در سوریه یا لبنان زندگی میکند این علاقه وجود دارد که ببیند کسی که به آنجا آمده و جنگیده، چه زندگی داشته است و چه اتفاقی برای او و خانوادهاش افتاده، با چه موانعی مواجه بوده و چطور دل کنده است. شاید این جذابیت وجود داشته باشد و باید کارشناسی بیشتری روی این موضوع انجام شود. دربارۀ دفاع مقدس هم ظرفیت بسیار زیادی وجود دارد، اما برای اینکه بتوانیم این ظرفیت را برای مخاطب خارج از کشور بیان کنیم، باید پرداختهایی بر روی آن انجام بدهیم که از بومی بودن فاصله بگیرد و زبان بینالمللی پیدا کند. چون الان در بسیاری از کتابهایمان، مواردی هست که اصلاً برای مخاطب خارجی قابل درک نیست و متوجه نمیشود که معنی آن چیست. او اصلاً این فضا را درک نمیکند و متأسفانه ما چون مستندنگاری کردیم و از اول فقط قایل به این بودیم که حقیقت را نگه داریم، روی کار پرداخت انجام ندادهایم و چون این پرداخت انجام نشده با درک مخاطب خارجی فاصله زیادی دارد.

 

 بـــرنامـــههای جـــانبـــی انتشارات چیست؟ آیا به غیر از تولید کتاب کاغذی به دنبال تولیدات مجازی، برگزاری دورههای آموزشی، جلسات نقد و ... هستید؟

الان روی برنامههای جانبی خیلی کار میکنیم و برای ما خیلی اهمیت پیدا کرده است. تولید کتاب رادیویی و کتاب صوتی از اولین کارهایی است که باید حتماً باشتاب و پرقدرت انجام شود. تفاوت کتاب رادیویی با کتاب صوتی این است که در کتاب رادیویی، مجری یا گوینده کتاب را برای شما تعریف میکند بدون آنکه از روی آن بخواند یا فقط بخشهای کوتاهی را میخواند. این کار باعث معرفی کتاب میشود تا مخاطبِ علاقهمند کتاب را تهیه کند. بنابراین، کمک مضاعفی به کتاب و کتابخوانی میکند. درحالحاضر، علاوهبر کتابهای رادیویی، 16 اثر بهصورت کتاب صوتی در اپلیکیشن نوار، طاقچه و فیدیبو در اختیار مخاطبان قرار گرفته و هدفمان این است که در آینده همۀ کتابهای مجموعه، بهصورت رادیویی و صوتی هم
عرضه شوند.

غیر از این هم ما دربارۀ پویشها و فضای مسابقات برنامهریزی کردیم. الان کتاب دلتنگ نباش در حال پویش است. تا پایان سال جاری، برای پویش دو کتاب دیگر هم برنامهریزی کردهایم که تبلیغ آن ازطریق زیرنویس تلویزیون و تیزرهای مختلف در فضای مجازی پخش میشود. روی سایت خودمان بهعنوان یک سایت تعاملی برای ارتباط با مخاطبمان، هم ازنظر فروش هم ازنظر ارتباطی، کار کردیم که بتوانیم با مخاطب خودمان نزدیکتر ارتباط برقرار کنیم.

مـــا در بحث آموزش بهعنوان یک بـــخش، طـــراحیهـــایی انجام دادیـــم چـــون قبـــلاً در انتـــشارات دورههایی برگزار شد و پس از بررسی و آسیبشناسی دورههای گذشته، طراحی اولیه برای برگزاری دورههای جدید در آینده انجام شده است. اما پیش از آن، در حال آمادهسازی کتابهای آموزشی در رابطه با حوزۀ ادبیات پایداری و تحقیق و پژوهش هستیم که ماحصل زحمات و تلاش عزیزانی است که در این حوزه، تحقیق و پژوهش کردند و از اینطریق آن را به مخاطب منتقل میکنند و در مرحلۀ بعد برمبنای این آثار میتوانیم این دورهها را برگزار کنیم.

 

 سپاسگزارم. امیدوارم در کار و راهتان موفق باشید.