گزارش

گزارش نشست «هم‌اندیشی دربارۀ نوشتار مشارکتی؛ بازشناسی مسئله‌ها» / لیلا باقری

مستند

سومین نشست تخصصی گروه مطالعات بینارشتهای ادبیات پایداری[1] در روز سهشنبه 29 شهریورماه 1401 با موضوع «هماندیشی دربارۀ نوشتار مشارکتی؛ بازشناسی مسئلهها»، با دبیری خانم فرانک جمشیدی برگزار شد. سخنرانهای این نشست بهترتیب ایراد بحث و موضوع سخنرانیشان، به شرح زیر بودند:

احمد شاکری: نوشتار مشارکتی: ایدهای برای ادبیات دوران گذار

محمد قاسمیپور: عوامل مؤثر بر شکلگیری نوشتار مشارکتی در سی سال اخیر

نصــــرتاله صمــــدزاده: آســــیبشناسی شکلگــــیری اصطلاحات از منظر سازماندهی دانش

محمدمهدی شاکری: ترجمه بهمثابه پروژۀ مشارکتی

مرتضی قاضی: سهم راوی و نویسنده در تولید متن کتب خاطرهنگاری در نوشتار مشارکتی

محمدرضا وحیدزاده: تشابهات و تمایزات در آثار مشارکتی

 

هدف از برگزاری این نشست، هماندیشی دربارۀ برخی چالشها و مسئلههای نوشتار مشارکتی بود که پیشتر در نشست 14 شهریورماه 1401 به آنها اشاره و بحث شده بود. در آن نشست با عنوان «جایگاه نوشتار مشارکتی در ادبیات پایداری»، مقرر شد بهطور دقیقتری به تعریف اصطلاح نوشتار مشارکتی، انواع آن، آسیبشناسی ترویج اصطلاحات و ... پرداخته شود.

این گزارش در هشت قسمت و یک کلام آخر تهیه و تنظیم شده است. در هریک از این قسمتها، مطالب مطرحشده توسط سخنرانان با ذکر نام سخنران بهصورت خلاصه اشاره شده است.

 

تعریف نوشتار مشارکتی

در ادبیات پایداری و ویژگیهای آن

احمد شاکری در سخنرانی خود به تعریف نوشتار مشارکتی در قالب مشارکت «دیگری» با «خود»، نقش کنشگر در گذار از خاطره به داستان و سطوح نوشتار مشارکتی اشاره کرد که به شرح زیر است:

مشارکت «دیگری» با «خود» در خاطرهنویسی محدود به حدود نوشتار مشارکتی است. این نوع ادبی در فرایند خاطرهنگاری سیر مشارکت حداقلی به مشارکت حداکثری را تحت ضابطه خاطره
محقق میکند. در این ضابطه بیشترین ظرفیتهای ممکن داستاننویسی به خاطره افزوده میشود. بهتعبیری هر صورت بالقوهای از داستان در خاطره وجود داشته باشد، فعلیت مییابد.

سطوح مشارکت در نوشتار مشارکتی در حوزۀ خاطرهنگاری عبارت است از: اهداف نمایشی، پرداخت، فضاسازی، شخصیتپردازی، پیرنگ، قصه، موضوعیابی.

«دو شیوۀ گذار از خاطره به داستان در ارکان سهگانۀ خاطرهنگاری (خاطره روایت از خود، توسط خود و برای خود) عبارت است از:

کنشگر واحد: «خود» واحد متکفل تأمین ارکان سهگانۀ خاطرهنگاری و همان صاحب خاطره است.

کنشگر ترکیبی: ترکیب دوگانهای از «خود» صاحب خاطره و «دیگری» راوی است.

در حوزۀ خاطره و داستان مشارکت در معنای مختار وجود ندارد و در خاطره مشارکتی و زندگینامۀ داستانی شاهد مشارکت مستقیم هستیم» (احمد شاکری).

مرتضی قاضی تعریف نوشتار مشارکتی را به فصل آخر کتاب «ادبیات من» که دربارۀ شصت ژانر مربوط به خودروایتگری است ـ ارجاع داد. یکی از ژانرهای خودروایتگری، خودزندگینگاری مشارکتی است. این اصطلاح به تولید متن خودزندگینامهای توسط دو نفر یا بیشتر اشاره میکند. از ویژگیهای این نوع نوشتار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:


شخصیتپردازی با همکاری راوی و خاطرهنگار اتفاق میافتد و محصول نهایی، نه دقیقاً همان خاطرات است و نه همان نوشتههایی است که مورد نظر خاطرهنگار بوده بلکه ترکیبی از این دو و متن جدیدی است.

هر دو یک هدف مشترک برای خلق قهرمان دارند با این تفاوت که خاطرهنگار معمار اصلی است و ساختار را شکل میدهد و راوی مواد و مصالح اصلی را تأمین میکند.

این نوع نوشتارها مستلزم انجام تحقیق در شروع و ابتدای کار است.

 ازنظر محمدمهدی شاکری پروژۀ مشارکتی یعنی مساعدت و همکاری همزمان چند نفر بر روی متن واحد در تولید محتوا از ایده تا اثر نهایی.

محمدرضا وحیدزاده نوشتار مشارکتی و ویژگیهای آن را با ارجاع به کتابش با عنوان ای نشسته صف اول: مجموعه 16 مثنوی بلند انتقادی تعریف کرد. در یکی از مقالات این کتاب با عنوان «جمعگرایی در هنر انقلاب اسلامی با زیرعنوان تعاملی در امکان مشارکت چند مؤلف در آفرینش یک اثر هنری» ویژگیهایی درباب مشارکت مطرح شده است. این ویژگیها عبارت است از: کمرنگ شدن فردیت مؤلفان در خلق یک اثر مشارکتی؛ انسجام و یکپارچگی در متن اثر. ازنظر او اصطلاح مشارکتی یا تعاملی را معمولاً به آثاری اطلاق میکنند که یک اتفاق بینابین بین مؤلف و مخاطب رخ میدهد. این پدیده از دهۀ 60 و 70 میلادی به بعد شکل گرفته است. همچنین، هرگاه حاصل گفتوگوها و مباحث دو پژوهشگر یا بیشتر به یک اثر علمی تبدیل شود، و هر دو مدعی حقوق برای این اثر باشند، نوشتار مشارکتی انجام شده است.

تعریف محمد قاسمیپور از نوشتار مشارکتی به این شرح است: نتیجۀ همکاری گروهی شامل مشاور تحقیق، مشاور تألیف، محقق آغازین، و نویسنده است که با همکاری همدیگر اثری را تولید میکنند.

نصرتاله صمدزاده اذعان داشت نوشتار مشارکتی به معنی تشکیل تیم برای نوشتن با رویکرد انتقال دقیق مفهوم به خواننده است.

 

پیشینۀ نوشتار مشارکتی

نوشتار مشارکتی روشی کمکآموزشی است که در مدارس فرانسه بهکار برده میشود؛ به این صورت که پلتفرمهای آموزشی به سبک ویکیپدیا اجرا میشود (محمدمهدی شاکری).

نوشتار مشارکتی برمبنای آموزههای جان دیویی شکل گرفته است. این نوع نوشتار به مخاطب امکان نوشتن میدهد (نصرتاله صمدزاده).

 

ضرورت نوشتار مشارکتی در ایران

چرا ادبیات به گذار نیازمند است؟ ادبیات بهمثابه موجودی حیاتمند به دنبال ارتقای توان، نوآوری، دستیابی به تأثیر حداکثری، دستیابی به مخاطب حداکثری، مناسبسازی خود با نیازهای روز و کمالطلبی است. ادبیات در مراحل گذار ازسوی نقص به کمال است ( احمد شاکری).

 

کارکردهای سازندۀ نوشتار

مشارکتی برای طرفین مشارکت

«کارکرد مشارکت برای طرف نویسنده به این ترتیب است که زمینه را برای مواجهۀ عمیق با تجربهای واقعی و به بلوغ رساندن ظرفیتهای نمایشی آن فراهم میکند. و کارکرد مشارکت برای طرف صاحب خاطره به این شکل است که در فرایندی تجربی او را از تجربهگری صرف به کنشگری فعال در حوزۀ روایت از خود بدل میکند» (احمد شاکری).

نوشتار مشارکتی با نگاه تربیتی در مدارس خارج از کشور کاربرد دارد (نصرتاله صمدزاده).

 

انواع مشارکت در نوشتار

«ساحتهای ورود «دیگری» به «خود» در ارکان سهگانۀ خاطرهنویسی عبارت است از:

ســــاحت ورود «دیگــــری» به «خود» در رکن «روایت از خود» که در توجه به اجزا مغفول، شیوه تفسیری و تحلیلی حوادث، و تکمیل و تعمیق نگاه هنرمندانه نمود دارد.

ساحت ورود «دیگری» به «خود» در رکن «روایت توسط خود» که در ساختاربندی هنــــری، و تــــکمیــــل ارکــــان، جــــوانب، عــــناصــــر و اجــــزا، و ابــــزارهای روایی مشارکت وجود دارد.

ساحــــت ورود «دیگری» به «خود» در رکن «روایت برای خود» که در جانشینی «دیگری» بهعنوان مخاطب مفروض، و ترکیب مخاطب هوشمند بدون ذهنیت با مخاطب اولیه ذهنیتمند مؤثر است» (احمد شاکری).

«تقسیمبندی انواع نوشتار مشارکتی براساس غایت گذار به شرح زیر است:

گذار در نوع که شامل گذار دروننوعی (در حوزۀ ادبیات داستانی و ادبیات مستندنگار) و گذار بینانوعی (از داستان به مستندنگاری و از مستندنگاری به داستان) است.

گذار از قالب که شامل گذار درونقالبی (در ساحت داستان بلند و در ساحت خاطرهنگاری) و گذار بیناقالبی (از ساحت داستان بلند به رمان و یادداشت روزانه به خاطرهنگاری) است» (احمد شاکری).

  پروژۀ مشارکتی در ترجمه: در اینجا کتاب جنگ در دل جنگ بهعنوان نمونهای از نوشتار مشارکتی در ترجمه آورده شده است. این کتاب 450 صفحهای شامل 300 صفحه مقدمه و فصلی دربارۀ شهید آوینی بود و برای مخاطب فرانسوی تألیف شده بود. مترجم با همکاری نویسنده، فصل سوم کتاب را انتخاب کرد و از نویسنده درخواست شد تا فصل اول و دوم کتاب را خلاصه کند و به فصل سوم اضافه شود. محصول جدید کاملاً متفاوت از محصول قبل بود و برای مخاطب ایرانی بازنویسی شده بود. بازنویسی یک اثر با مشارکت نویسنده و مترجم و نظارت ویراستار و سرویراستار در شکلگیری یک پروژۀ متفاوت، مؤثر بود (محمدمهدی شاکری).

  پروژههای غیرمشارکتی: پروژههای مــــارکــــس و انــــگلــــس پــــروژههــــای غیرمشارکتی بودند و بیشتر مشارکت حمایتی و مالی بوده است تا نوشتاری. همچنین در پروژههای دایرهالمعارفی مانند دیدرو، نویسندگان واحدی در متن واحدی کار میکنند، اما پروژۀ مشارکتی تلقی نمیشود. مداخلی تعریف میشود و هر فردی روی یک مدخل کار میکند. بعضی مداخل توسط چند نفر نوشته میشود، اما کار جمعی صورت نمیگیرد، چون چند نفر همزمان روی متن واحدی کار نمیکنند. مشارکت جمعی یا همگانی معادل مفهوم نوشتار مشارکتی نیست که در مشارکت سیاسی نشانۀ بحران یک جامعه است؛ یعنی هر کجا مشارکت سیاسی همگانی یا جمعی زیاد شود، نشانۀ وجود یک بحران است، چون گروههای غیرمرجع و غیرمتخصص مانند سینماگران و هنرمندان در این زمینه فعال میشوند (محمدمهدی
شاکری).

نویسندگان در سایه یا شبح نویسنده، نویسندگانی هستند که در سایۀ افراد مشهور و سلبریتیها و بزرگان سیاسی با قراردادی کاملاً رسمی بدون اینکه نامی از آنها درج شود، کتاب مینویسند (نصرتاله صمدزاده).

انواع مشارکت:

مشارکت مکانیکی غیرخلاقانه: که معمولاً در کارهای پژوهشی و علمی کسی [کسانی] مواد خام را تهیه میکند و فرد [افراد] دیگری از آنها در چیدمان، پیکربندی، ساختاربندی و تحلیل نهایی استفاده میکند.

مشارکت غیرخلاقانۀ مشارکتی: این نوع اثر حاصل مشارکت دو نفر است؛ یعنی مواد خام و ایده و شکلگیری نهایی اثر متعلق به هر دو نفر است.

مشارکت در آثار خلاقه: آثار خلاقانهای که مشارکتکنندگان بهطور مساوی در خلق آن همکاری دارند.

مشارکت در آثار خلاقانهای که مواد خامش را فرد دیگری تهیه میکند و هنرمند، آن را جمعبندی میکند.

کتاب دا وسط این 4 نوع نوشتار یا اثر مشارکتی قرار میگیرد و سهمی از هر کدام از اینها دارد (محمدرضا وحیدزاده).

در خاطرهنگاری، زندگینامۀ مستند، زندگینامۀ داستانی، و آثاری که به نام تاریخ شفاهی منتشر شده است، آثار نوشتار مشارکتی تولید شده است (محمد قاسمیپور).

نوشتار مشارکتی در کتاب ادبیات من، در قالب یکی از این سه فرایند زیر بیان شده است:

یک روایت براساس گفتهها که در آن فرد مطلعی قصه زندگیاش را برای مصاحبهگر تعریف میکند؛

روایت سایهنویس که مصاحبهگر آن را ثبت و ویرایش میکند یا گاهی به آن شاخ و برگ میدهد مانند زندگینامه بسیاری از سیاستمداران؛

روایتهای جمعی یا گروهی که در آن هویت فردی گویندهها مشخص نیست (مرتضی قاضی).

 

آسیبشناسی

علل صیرورت خاطره به داستان شامل این موارد است: ناتمامیت واقعۀ تاریخی ـ عینی در انتقال محتوا؛ بعد زمان، تشدید ازیادرفتگی بهعنوان یکی از موانع پیش روی خاطرهنگاری؛ محدودیت موضوعی، موقعیت واقعه در مقابل نامحدود بودن داستان؛ محدودیتهای ذهنی و عینی در روایت خاطره در مقابل نامحدود بودن این دو در ساحت داستان (احمد شاکری).

روابط قدرت بین گوینده و مصاحبهگر مؤلف و سهمشان در تولید متن نامتقارن است. مسئلۀ اصلی بر سر سهمشان است و معمولاً مؤلف دارای تخصص ادبی است و ترتیب و آرایش مواد خام در روایت فرد مطلع را تعیین میکند (مرتضی قاضی).

در کار حرفهای جایگاه هر نوع همکاری و مشارکتی باید مشخص شود. با پیگیریهایی که چند سال پیش آقای قاسمیپور انجام دادند، نام محقق در شناسنامۀ کتابهای مشارکتی درج شد (مرتضی قاضی).

تعداد انسانهای دوزیست که هم کار تحقیق انجام دهند و هم بنویسند، بسیار اندک است (مرتضی قاضی).

برخی از نویسندگان علایق مشترک، احساسات مشترک، همدل و همحسی ندارند، فقط برای رفع نیاز مالی نوشته مشترک دارند که گاهی هم نام و نشانی از آنها روی کتاب درج نمیشود (محمد قاسمیپور).

از سوی دانشگاهها تعریف وطنی و بومی از نوشتار مشارکتی ارائه نشده و به این بحث ورود نکردهاند (محمد قاسمیپور).

نقشها را به مشــــارکت تبدیل کردیم (نصرتاله صمدزاده).

«آسیبهای حوزۀ نوشتار مشارکتی عبارت است از: نبود نگاه نقادانه و اصلاحگرایانه در میان متخصصان نسبت به بهکارگیری اصطلاحات جدید، بیتوجهی به مبدأ و خاستگاه پیدایش و معادلهای زبانی این اصطلاحات و ... (نصرتاله صمدزاده).

 

راهکارها

دو شیوۀ معهود برای گذار ادبیات داستانی انقلاب اسلامی از داستان به داستان ـ از خاطره به داستان مفروض است:

ادبیات داستانی موجود در نیل به ادبیات داستانی مطلوب باید با الهامگیری، وامگیری و اقتباس صوری و معنایی از ادبیات جهان مسیر خود را کوتاه کند.

ادبیات داستانی موجود برای نیل به ادبیات داستانی مطلوب باید نسخۀ تدریجی و ذومراتبی را طی کند که در آن تجربههای بسیط به تجربههای مرکب و تجربههای غیرمخیل به تجربههای مخیل منجر میشوند. برخی وجوه امتیازبخش این شیوه عبارت است از:

فراهم آوردن زمینۀ تجربه متناسب با عمل و تجربه

کشف و انتزاع قواعد و ساختارهای بومی در ادبیات برخاسته از زیست تجربی

امکان رشد طبیعی و فرایندی انواع و قوالب ادبی

امکان تــــجربهانــــدوزی از انواع و قوالب سادهتر بهسمت قوالب و انواع پیچیدهتر و دشوارتر

توفیق نسبی خاطرهنویسیها در انتقال مفاهیم، پایبندی به تجربه، عمق معنایی و محتوایی نسبت به داستان

توفیق نسبی خاطرهنویسیها در جذب مخاطب نسبت به داستان (احمد شاکری)

تفکیک تدوین و تحقیق در نوشتار مشارکتی بسیار مهم است. تجربۀ افرادی مانند گلعلی بابایی که در نشر بیست و هفت در زمینۀ نوشتار مشارکتی کار میکنند، در این زمینه موفق بوده است (مرتضی قاضی).

 

پیشنهادها

«استفاده از نوشتار مشارکتی در یاددهی مفاهیم ارزشی مانند دفاع مقدس، جنگ، مسائل اجتماعی و ... به کودکان و نوجوانان

آموزش نگاه انتقادی به کودکان و نوجوانان با شیوۀ نوشتار مشارکتی

تأثیرگذاری در تربیت و نزدیکی اذهان نسل آینده در انتقال مفاهیم ارزشی» (نصرتاله صمدزاده).

 

کلام آخر

در پاسخ به این سؤال که تعریف نوشتار مشارکتی چیست و چه ویژگیهایی دارد، میتوان از جمعبندی مباحث مطرحشده، بهطور خلاصه گفت: نوشتار مشارکتی همکاری گروهیِ کنشگرانی است که همزمان بر روی متن واحدی از ایده تا آفرینش یک اثر فعالیت دارند. کمرنگ شدن فردیت مؤلفان، ایجاد هویت گروهی و روح جمعی، انسجام و یکپارچگی محتوای متن، مشخص بودن مالکیت حقوقی و فکری و معنوی اثر، هدف/اهداف مشترک، کار گروهی و تیمی، نزدیکی اذهان مؤلفان، انجام تحقیق از مهمترین ویژگیهای نوشتار مشارکتی است.

کارکردهای نوشتار مشارکتی شامل کارکرد تربیتی و کارکرد مشارکت برای کنشگری فعال و به بلوغ رساندن ظرفیتهای یک اثر است. 

نوشتار مشارکتی را میتوان براساس شاخصهایی تقسیمبندی کرد:

ورود «دیگری» به «خود»: روایت از خود، روایت توسط خود و روایت برای خود

نوع: دروننوعی و بینانوعی

قالب: درونقالبی و بیناقالبی

میزان خلاقیت: غیرخلاقانه با تهیۀ مواد خام توسط دیگری، غیرخلاقانۀ مشارکتی دو نفر، خلاقه با سهم همکاری یکسان و خلاقانه با تهیۀ مواد خام توسط دیگری

انواع نوشتار مشارکتی کتاب ادبیات من: سایهنویس، روایت جمعی با شکلگیری هویت گروهی، همکاری راوی و خاطرهنگار در روایت از داستان زندگی.

آسیبهای نوشتار مشارکتی در ایران به 4 دسته قابل طبقهبندی است:

حقوقی: نامتقارن بودن سهم مؤلف و مصاحبهگر و راوی در تولید متن و مشخص نبودن جایگاه هریک از مشارکتکنندگان، تبدیل نقشها به افراد مشارکتکننده

فردی: عدم برخورداری از مهارتهای مورد نیاز در تحقیق و نویسندگی و ...، محدودیتهای ذهنی و عینی مانند ازیادرفتگی، و کوتاه بودن زمان

مالی: نیاز مالی نویسندگان برای جذب به این عرصه

علمی و ادبی: فقدان تعاریف مشخص و دقیق؛ محددیت موضوعی؛ اجتناب دانشگاهها و مجامع علمی و متخصصان برای تعیین حدود علمی و بومیسازی؛ معادلسازی، نقد و اصلاح مفاهیم جدید علمی و ... .

چه باید کردها و راهکارهایی که ازسوی سخنرانان برای حل مسائل نوشتار مشارکتی ارائه شده، شامل موارد زیر است:

استفاده از تجربۀ ادبیات جهان

استفاده از تجارب افراد صاحبنظر و متخصص داخلی در این زمینه

کشف و انتزاع و تولید قواعد و ساختارهای متناسب

بومیسازی و معادلسازی متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران

بررسی مخاطبان و نیازهای امروز جامعه برای جذب مخاطبان و انتقال صحیح معانی و مفاهیم به آنها.



[1].  دوازدهمين نشست از نشستهاي تخصصي انديشکدة ادبيات پايداري.

 

[2].  اسمیت، سدونی و جولیا واتسون (1401). ادبیات من: راهی به فهم خودزندگینگاری و روایتهای شخصی. ترجمه رویا پورآذر. تهران: نشر اطراف. چاپ دوم