مقدّمه
با ورود به دهۀ هفتم انقلاب اسلامی و دهۀ پنجم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نیاز به تبیین و تحلیل و نقد «راه آمده» احساس میشود. در این چند دهه، هم به اعتبار فرآوردههای ادبی متکثّر و متنوّع، و هم به اعتبار دگردیسیها و اوج و فرودها و نسلهای چندگانه، تأمل و درنگ و مطالعه و پژوهش، بایسته و گریزناپذیر است. چندین هزار اثر ادبی از شعر و داستان و خاطره و سفرنامه و زندگینامه و دلنوشته و گونههای نوپدید ادبی مانند پیامک، رایانامه و وصیتنامه، ما را وامیدارد که در باب هر یک به پژوهشهای مستقل بپردازیم و ابعاد و اضلاع و درستیها و درشتیهای این راه را روشن سازیم. یکی از شاخههای گسترده و گشن ادبیات عصر انقلاب اسلامی، ادبیات داستانی است که بیش از شاخههای دیگر ادبی مطمح نظر و نقد و حساسیت جامعۀ ادبی _ هنری قرار دارد.
شناخت ادبیات داستانی انقلاب اسلامی، بیشناخت پیشینه و پشتوانۀ آن در دوران پیش از انقلاب ممکن و میسّر نیست؛ همین است که مروری اجمالی بر ادبیات داستانی قبل از انقلاب اسلامی، یاریگر ما در شناخت چند و چون ادبیات داستانی انقلاب اسلامی خواهد بود.
ادبیات داستانی قبل از انقلاب اسلامی
پیش از وقوع انقلاب اسلامی شاهد چند جریان در حوزۀ ادبیات داستانی هستیم؛ نخستین جریان، ادبیات داستانی ترجمهای است که نه تنها فضای فکری، فرهنگی و سیاسی جامعه که ادبیات داستانی را سخت در کمند جذبۀ خویش قرار میدهد.
آثار ترجمهای به دو اردوگاه فکری _ فرهنگی تعلق دارند؛ نخست، اردوگاه روشنفکری غربی است و دوم آثار متعلق به اردوگاه شرق (تفکر مارکسیستی) است. نمیتوان سیاحتنامۀ ابراهیمبیک را متأثر از رمان نفوسمرده نیکولای گوگول ندانست و آثار صادق هدایت و غلامحسین ساعدی را متأثر از ژان پل سارتر، آلبر کامو و سال بلو.
ترجمۀ دونکیشوت سروانتس، رابینسون کروزوئه، دانیل دوفو، آرزوهای بر باد رفته، باباگوریو و اوژنی گرانده از انوره دو بالزاک، آرزوهای بزرگ، اولیور تویست، خانۀ قانونزده و داستان دو شهر چارلز دیکنز انگلیسی و آثار داستاننویسان و نویسندگانی چون گی دوموپاسان، امیل زولا، مارسل پروست، جیمز جویس ایرلندی، فرانتس فانون، فرانتس کافکا، جان اشتاین بک، لیلیان وینیچ (نویسندۀ رمان خرمگس)، جورج اورول (نویسندۀ قلعۀ حیوانات)، ارنست همینگوی و دهها نویسندۀ دیگر هم در ساخت و شکل (فُرم) و هم درونمایه و محتوای ادبیات داستانی بهشدت تأثیرگذار بوده است؛ حتی در نخستین داستانهای سدۀ گذشته مانند ستارگان فریبخوردۀ فتحعلی آخوندزاده، مسالکالمحسنین عبدالرحیم طالبوف، سیاحتنامۀ ابراهیمبیک حاج زینالعابدین مراغهای و خوابنامۀ اعتمادالسلطنه میتوان این تأثیرپذیری از آثار ترجمهای را دریافت. هرچند این آثار در برزخ میان داستانها و افسانههای گذشتۀ ایران و ادبیات داستانی جدید شناورند.
جریان دوم، جریان ادبیات مارکسیستی است. این جریان هم در حوزۀ ادبیات داستانی کودک و نوجوان به ترجمه و تولید میپردازد و هم در حوزۀ بزرگسال که «نه تنها به شکل اندیشههای مارکسیستی که در قالب ادبیات رئالیسم سوسیالیستی رخ مینماید.» اوج فعالیتهای این جریان در دهۀ چهل و پنجاه است.
جریان سوم، جریان فکری ملیگرایانه (ناسیونالیستی) افراطی است که به احیای اسطورههای ایرانی و با رویکرد باستانگرایانه و اومانیستی و گاه با خلق داستانهای بومی و منطقهای در عرصۀ ادبیات داستانی فعالیت میکرد. مجموعه داستانهای ماه نخشب از سعید نفیسی و تنگسیر صادق چوبک از آن جمله است.
جریان چهارمی که کمرنگ و آرام در این فضا سر برآورد و بهتدریج به سمت بالندگی پیش رفت، ادبیات داستانی دینی است که تحتتأثیر نهضت امام خمینی، معترض و ستیهنده و ملهم از فرهنگ شیعی بود. بارزترین چهرۀ این جریان محمود حکیمی است که نخست در مجلۀ مکتب اسلام و سپس با چاپ آثاری چون سوگند مقدس، دلاوران عصر شب و اشرافزادۀ قهرمان در تهییج احساسات انقلابی در نسل نوجوان و جوان و حتی بزرگسال تأثیر ژرف بر جای نهاد. داستان راستان شهید مرتضی مطهری، کودک نیل از مصطفی زمانی از نمونههای این جریان داستانی هستند.
جریان پنجم داستاننویسی در این روزگار، جریان داستانهای عامهپسند عشقی و عاطفی است که گاه بیپروا و بیپرده به طرح مسائل اروتیک و جنسی اختصاص دارد. در کنار این داستانها، داستانهای پلیسی و طنز عامهپسند (عمدتاً ترجمهای) نیز دیده میشود. معروفترین نویسندۀ عامهپسند قبل از انقلاب ر.اعتمادی (رجبعلی اعتمادی، 1312 _) است که داستانهایی چون تویست داغم کن، جسور، شاهد در آسمان و کفشهای غمگین عشق از آثار اوست.
پاورقیهای پلیسی جنایی امیر عشیری (1303 _ 1395) از نمونههای دیگر ادبیات داستانی قبل از انقلاب است. امیر عشیری با رمان اعدام یک جوان ایرانی در آلمان به شهرت رسید. از عشیری رمانهایی چون جاسوسۀ چشم آبی، نبرد در ظلمات، سیاه خان، چکمه زرد، راهی در تاریکی، تسمۀ چرمی، خط قرمز و سحرگاه خونین بهیادگار مانده است.
وجه مشترک همۀ این جریانها _ جز جریان ادبیات داستانی دینی _ گسست از هویت و بنیانهای اصیل فرهنگ ایرانی و بارزتر از آن، ستیز با مظاهر و شعائر و ارزشها و نمودهای دینی است. تقلید از ادبیات غرب و شرق وجه دیگر این جریانهای ادبیات داستانی است.
با به بار نشستن نهضت امام خمینی (ره)، در سال 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی، بهسبب صبغۀ دینی و مذهبی انقلاب، ادبیاتی زاده شد که بیدادستیز، عدالتخواه، آرمانطلب، سرشار از نمودها و نمادهای دینی، پویا و تحولخواه و مردمگرا بود. جز داستاننویسانی که در سالهای قبل از انقلاب، رویاروی استبداد حاکم قلم زده بودند، داستاننویسانی به میدان آمدند که در چند حوزه شروع به داستاننویسی کردند.
حوزۀ نخست، تحت تأثیر آثار نویسندگانی چون علی شریعتی، محمود حکیمی، محمدرضا حکیمی و پرویز خرسند، به شناساندن شخصیتهای مبارز و مجاهد تاریخ اسلام بهویژه عاشورا پرداختند؛ شخصیتهایی چون مقداد، عمار یاسر، ابوذر غفاری، مالک اشتر، سلمان فارسی، بلال حبشی، حرّ بن یزید ریاحی، حبیب بن مظاهر و عابس بن ابیشبیب شاکری، از جمله چهرههایی بودند که نویسندگان کودک و نوجوان دربارۀ آنها قلم زدند.
مفاهیم دینی و انقلابی چون اتحاد و همبستگی، آزادیخواهی و حرّیت، استقلالطلبی و بیگانهستیزی، مردمدوستی، فداکاری و از خودگذشتگی، نماز، شهادت و ایثار، مقولهها و موضوعات دیگری بودند که محور داستانهای نویسندگان نوپدید انقلاب اسلامی قرار میگرفتند.
شخصیتهای انقلابی و مبارز _ عمدتاً چهرههای معاصر _ مانند میرزا کوچک خان، ستارخان و باقرخان، سیدعلی اندرزگو، مدرّس، طیّب حاج رضایی، نواب صفوی، آیتالله سعیدی، شیخ فضلالله نوری، علی شریعتی، سیدمصطفی خمینی، سیدمحمود طالقانی، طیف دیگر از شخصیتهایی بودند که در مرکز توجه داستاننویسان بودند.
بسیاری از این آثار، سطحی، شتابزده و از ویژگیهای داستانهای ترازمند و فرازمند کمتر نشان داشتند اما بهسبب استقبال در شمارگان گاه تا صدهزار به چاپ میرسیدند. در کنار این کتابهای داستان، نشریاتی که در آنها داستانهایی با رنگ و بوی فرهنگ انقلابی و دینی چاپ میشد کم نبود. نسل به میدان آمده بیشتر مشق داستان میکرد و تا رسیدن به پختگی، به توان و زمان بیشتر نیاز داشت. برخی از نویسندگان نوپا که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان نویسندگان انقلاب اسلامی معرفی شدند عبارت بودند از: محمدرضا سرشار (رهگذر)، سیدمهدی شجاعی، محسن مخملباف، فیروز زنوزی جلالی، قاسمعلی فراست، راضیه تجّار، منیژه آرمین، امیرحسین فردی، سمیرا اصلانپور، میر ابوالفتح دعوتی، حسین فتاحی، علیاکبر خلیلی و حمید گروگان.
هنوز نوزده ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که جنگی ناخواسته (تحمیلی) با هجوم ارتش عراق به ایران آغاز شد که هشت سال همۀ قلمروهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و از جمله ادبیات داستانی را در چنبرۀ تأثیر خویش قرار داد.
ادبیات داستانی در فاصلۀ پانزده ماه دوران اوجگیری مبارزه تا پیروزی در بهمن 1357 و نوزده ماه پس از پیروزی (بهمن 1357 تا پایان شهریور 1359) و در مجموع سی و چهار ماه را به چند دسته میتوان تقسیم کرد:
داستانهایی که آبشخور اصلی آنها فرهنگ و ارزشهای انقلاب اسلامی، رویدادهای تاریخی منجر به وقوع و پیروزی انقلاب اسلامی، توصیف و تصویر اختناق، فساد اخلاقی، مالی و سیاسی حکومت پهلوی، وابستگی نظام پهلوی و بازتاب حرکت و اندیشۀ امام خمینی در متن جامعه و بازتاب آن بود.
ایــــن داستانهــــا عمــــدتاً دارای هویت و رویــــکرد دینی _ انقلابی بودند. آثار نویسندگانی چون محمدرضا سرشار، امیرحسین فردی، محسن مؤمنیشریف، ابراهیم حسنبیگی، یوسف قوجق، مهدی افهمی، قاسمعلی فراست، استاد حسن معمار، محسن پرویز، بهناز ضرابیزاده، محمدعلی گودینی، محمدرضا محمــــدیپاشاک، ســــیدمهدی شجــــاعی، مرضیه فعلهگری، رفیع افتخار، سیدحسن حسینیارسنجانی، عذرا موسوی، میر ابوالفتح دعوتی، فرهاد کوهپیما و چندین نویسندۀ دیگر در این طیف قرار میگیرند. نمادها و مظـــــاهر دینـــــی در ایـــــنگونـــــه داستـــــانها چشمگیـــــر است. این طیف داستانی از اقبال و استقبال قابل اعتنا بهویژه در میان جوانان برخوردار بود.
داســـــتانهایی که متـــــعلق به گروههـــــای چـــــپ با اندیشـــه و جهـــــانبیـــــنی مـــــارکسیستی _ سوسیالیستی بود که هرچند شباهتهایی به داستانهای گروه اول فقط از جهت توصیف استبداد و اختناق و فساد و وابستگی حکومت پهلوی داشتند اما روح حاکم و جهتگیری آنها اندیشه و جهانبینی مارکسیستی بود. حزب توده و چریکهای فدایی خلق و دیگر گروههای چپ، فعالترین گروهها در تولید اینگونه داستانها بودند.
محور اینگونه داستانها، مبارزات نیروهای چپ حول محور دستگیری، زندان و شکنجه، تبعید و اختفای نیروهای درگیر با نظام سلطنتی، مبارزۀ مسلحانه و طرح و القای ایدئولوژی و سازههای فکری بهویژه اندیشۀ اقتصادی مارکسیستی بود. در این آثار معمولاً از نهضت و حرکت امام و قیام مردم و شعارها و اندیشههای دینی و مذهبی نشانی نیست یا بسیار کمرنگ و حاشیهای و گاه تحریفی است. قدسی قاضی نور، منصور یاقوتی، احمد محمود، علیاشرف درویشیان، امیرحسین چهلتن، نسیم خاکسار، محمود دولتآبادی از مشهورترین نویسندگان اینگونه داستانها هستند.
داســـــتانهایی کـــــه تا حـــــدی بیطرفانه _ نه جانبدارانۀ چپ و نه مذهبی انقلابی _ به تخطئۀ حکـــــومت سلـــــطنتـــــی و نظـــــام شاهنشاهی گذشته میپرداختند. در این آثار، هرچند گاه گریزهای ناگزیر به برخی شخصیتهای دینی یا رویدادها و مظاهر دینی _ انقلابی میشود، ولی «محور» و «کانون» داستان قرار نمیگیرند. به دیگر زبان، نه دین نوپدید انقلابی و نمودهای آن محور و مرکز توجه است، نه اندیشههای چپ و مارکســـــیستی. ســـــیمین دانـــــشور، رضا رئیسی، میثـــــاق امیرفجر، محمـــــدکاظم مزینانی، علیاصغر شیرزادی و رضا براهنی در این گروه قرار میگیرند.
جـــــریان چهــارمی نیـــــز فارغ از
فضای پدید آمدۀ ناشی از انقلاب اسلامی، به نگارش داستانهایی میپرداختند که هرچند تأثیر کمرنگ فضای انقلاب در آنها پیداست، اما مسائل انقلاب محور و مرکز توجه نیست و به موضوعات اجتماعی، عاطفی و فرهنگی عام توجه دارند.
برخی از این داستاننویسان به همان چهرهها و شخصیتهای تاریخی، اسطورهای میپردازند و تقریباً شبیه به جریان داستاننویسی پیش از انقلاب اسلامی را پی میگیرند.
ابعاد و ویژگیهای
ادبیات داستانی انقلاب اسلامی (قبل از وقوع جنگ)
فضای جامعۀ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، لبریز التهابات، رویدادها و فراز و فرودها و اتفاقاتی بود که در ادبیات و از جمله ادبیات داستانی بازتاب مییافت. ادبیات داستانی این دوره را از چند منظر میتوان تحلیل و تبیین کرد. نخستین ویژگی درونمایه و محتوای ادبیات این دوره است.
الف) درونمایه و محتوا
ادبیات داستانی انقلاب اسلامی در این فاصلۀ زمانی با محور قرار دادن حوادث و رویدادهای برجسته بهویژه در قرن اخیر، به توصیف فجایع، جنایات، غارتگریها، مفاسد، دینستیزی، فقر و فحشا، وابستگی حکومتها به بیگانگان، بیتدبیری، مردمستیزی، عیّاشی و خوشگذرانیهای وابستگان حکومت _ دوران قاجار و پهلوی _ میپرداخت.
یکی دیگر از محورها و موضوعات در داستانهای این دوره طرح مبارزۀ گروههای مبارز و گاه مسلح، شعارها، تکثیر و توزیع اعلامیهها _ به ویژه اعلامیهها و سخنرانیهای امام خمینی (ره) _ طرح مکانها و مخفیگاههای مبارزان، کانونهای مبارزه بهویژه مسجد، بازار، دانشگاهها، مدارس، حسینیهها، خیابانها و... بود. در داستانهای این دوره که عمدتاً کوتاه و ناپختگی در آن محسوس بود، نام و حضور امام چشمنواز است.
ب) زمان و دورههای زمانی مطرح در ادبیات داستانی
از منظر دورههای تاریخی چندگانهای که در داستانهای انقلاب اسلامی در این برش زمانی دیده میشد، دورههای تاریخی زیر مطرح یا به این دورهها ارجاع داده میشد:
دوران صدر اسلام؛ پیوستگی انقلاب اسلامی به مبانی، ارزشها و اصالتهای دینی سبب میشد تا نویسندگان به صدر اسلام و رویدادها و شخصیتهای آن دوره توجه ویژه بیابند. در آثار داستانی نویسندگانی چون امیرحسین فردی، حسین فتاحی، محمدرضا سرشار و محسن مؤمنی مصادیقی از این اشارات و برگشتها میتوان یافت.
عصر قاجار؛ دوران حکومت قاجار، عصر تحولات ژرف و شگرف در ایران بوده است. این دوره به اعتبارهایی چند مورد توجه قرار میگرفت:
به اعتبار جنگها و حوادثی که منجر به جدایی بخشهایی از ایران و تحقیر ایران و ایرانی شد، مانند: عهدنامههای ترکمانچای و گلستان؛
به اعتبار بیکفایتی برخی پادشاهان و هرج و مرج و بههمریختگی کشور؛
به اعتبار دخالت و حضور بیگانگان و فرهنگ بیگانه در ایران، مانند حضور روس، انگلیس، آلمان، فرانسه و حضور اندیشهها و نحلههای فکری و تغییرات فرهنگی و ایجاد مشربها و فرقههای انحرافی؛
به اعتبار اختناق، استبداد، قانونستیزی و قانونگریزی و سیطرۀ شاهزادگان و خوانین و عناصر وابسته به حکومت در مناطق مختلف کشور و برخورد با آزادیخواهان از جمله به توپ بستن مجلس؛
به اعتبار جایگاه روحانیت، نقش روحانیت در مبارزه با استبداد داخلی و سلطۀ بیگانه و تبعات حضور روحانیت در عرصۀ مبارزات در عراق و ایران و پیامدهای آن.
عصر پهلوی اول؛ عمدهترین مسائل مربوط به این دوره که در ادبیات داستانی بازتاب مییابد عبارتند از: شیوۀ به قدرت رسیدن (رساندن) رضاخان و کودتای سوم اسفند 1299، وقایع و رویدادهای عصر پهلوی اول، حوادثی مانند: قتلعام مسجد گوهرشاد، شهادت آیتالله مدرس، کشف حجاب، برخورد با مظاهر و شعائر دینی، تصویر و ترسیم روشهای مستبدانۀ رضاخانی تا تبعید و مرگ و جانشینی فرزندش محمدرضا پهلوی.
عصر پهلوی دوم؛ نحوۀ به قدرت رسیدن (رساندن) محمدرضا پهلوی، به قدرت رسیدن آمریکا، دخالتهای قدرتهای سهگانۀ روس، انگلیس و آمریکا، تأسیس ساواک، اختناق و استبداد پهلوی دوم، عیّاشی و خوشگذرانی و ثروتاندوزی و غارت بیتالمال توسط خاندان پهلوی، از عمده مسائلی هستند که در داستانهای عصر انقلاب _ در این مقطع خاص _ بدانها پرداخته میشد. محوریترین مسائل در ادبیات داستانی مربوط به عصر پهلوی دوم به حوادث سالهای چندگانۀ زیر بازمیگشت:
حوادث آغاز حکومت پهلوی دوم 25 شهریور 1320؛
حوادث کودتای 28 مرداد 1332؛
حوادث سالهای 1340 تا 1342، بهویژه قیام 15 خرداد 1342 و نقش و جایگاه روحانیت بهویژه نقش امام
خمینی (ره)؛
جریانهای مبارزاتی گروهها در سالهای دهۀ سی و چهل و بهویژه دهۀ پنجاه و اوج اقتدار حکومت شاه در سالهای آغازین دهۀ پنجاه؛
حرکتهای مردمی در سال 1356 تا 1357؛
فرار شاه در 26 دی ماه 1357؛
آمدن (بازگشت) امام خمینی (ره) در 12 بهمن به ایران و پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57.
برخی از کتابهای داستانی که به موضوعات و مسائل پیشگفته پرداختهاند عبارتند از:
لحظههای انقلاب از محمود گلابدرهای که به گزارش لحظه به لحظه پرداخته است؛
گرگ سالی از امیرحسین فردی و رمان اسماعیل از همین نویسنده؛
داستان شاه بیشین از محمد کاظم مزینانی؛
داستان لحظهها جا میمانند از یوسف قوجق؛
داستان پسر خانم آقا از محسن مؤمنیشریف؛
ســــالهــای بـــنفـش از ابـــراهیـــم حسنبیگی.
ج) شخصیتها
در ادبیات داستانی عصر انقلاب
از منظر شخصیتشناسی در ادبیات داستانی عصر انقلاب اسلامی جز شخصیتهای استعاری، عمدۀ شخصیتها عبارتند از:
مردم؛ در داستانها، حضور مردم
کوچه و بازار، پیر و جوان و زن و مرد چشمگیر است که این امر بهسبب مردمی بودن انقلاب اسلامی و حضور گستردۀ مردم، امری طبیعی به نظر میرسد.
روحانیت؛ محوریترین شخصیت در داستانها امام خمینی (ره) است، شخصیتهای دیگر چون آخوند خراسانی، میرزای شیرازی، شیخ فضلالله نوری، مدرس، سعیدی و طالقانی نیز مطرح میشوند.
مبـــارزان و مجاهــدان؛ عناصر گــروههای مبارزاتی مسلمان، چپ و عناصر روشنفکر مبارز و شخصیتهای دانشگاهی و غیر دانشگاهی مانند: دکتر شریعتی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی و...
شخصیتهای حکومت پهلوی، مانند: فرح، اشرف، شمس، سران ارتش، سران ساواک، شکنجهگران، وزرا و دیگر عناصر دستگاه سلطنتی.
در سالهای دهۀ هفتاد و هشتاد، بسیاری از شخصیتهای حکومت پهلوی به نگارش خاطرات و دیدگاههای خود پرداختند که خاطرات شاه (پهلوی دوم)، فرح، ملکه دیبا (مادر فرح)، اسدالله علم (وزیر دربار)، برخی از سران ارتش و ساواک از آن جمله است. این خاطرات دستمایۀ داستاننویسان در همین دههها قرار گرفت.
د) ادبی و فنّی
از منظر ادبی و فنّی و بهرهگیری از فنون داستاننویسی و شگردهای پرداخت داستان، در نخستین داستانها، نارسایی و ضعفهایی دیده میشود. در آغاز راه بهرهگیری از ظرفیتهای فنی و ادبی داستان چندان بارز و برجسته نیست. وجه گزارشی و گاه شبهخاطرهنگاری در آثار سالهای 1356 تا 1358 بسیار محسوس و ملموس است. با این همه کششهای نسبی برای خواندن داستانها احساس میشود. در دورههای بعد بهویژه دهههای هفتاد و هشتاد، بهسبب آشنایی نویسندگان با عناصر داستان و روشهای داستاننویسی به لحاظ فنّی و ادبی، داستانها، ساختارهای پیچیدهتر و قویتر مییابند. برای مثال داستان لحظههای انقلاب سیدمحمود گلابدرهای بیش از آنکه داستان باشد، به گزارش شبیه است. اما رمان قاعدۀ بازی فیروز زنوزی جلالی که در سال 1386 انتشار مییابد، یا رمان گرگ سالی امیرحسین فردی که در سال 1392 منتشر میشود و شاه بیشین محمدکاظم مزینانی در سال 1390، پختگیها و ویژگیهای رمانهای سازمند و مقبول، به لحاظ فنّی و ادبی را دارا هستند.
نویســــندگانی که پیش از انقــــلاب، تجــــربههــــای داستاننویسی داشتهاند، پس از انقلاب و در همان سالهای آغاز انقلاب اسلامی، داستانهایشان به لحاظ فنّی، از سختگی و پختگی قابل اعتنایی برخوردار است. زنده باد مرگ ناصر ایرانی، به کی سلام کنم از سیمین دانشور که فضای اختناق سیاسی و اجتماعی دهۀ پنجاه را بیان میکند، از این نمونهها است. این داستانها و داستانهای دیگر از نویسندگانی که پیش از انقلاب آوازه و عنوان داستاننویسی داشتهاند، بهلحاظ فنی _ نه الزاماً همخوانی با گفتمان انقلاب اسلامی _ قابل اعتنا هستند. این داستانها به مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و استبداد و اختناق عصر پهلوی پرداختهاند؛ برخی از این آثار
عبارتند از:
آتش در کتابخانه بچهها / علیاشرف درویشیان / 1358: وصف حضور مردم در تظاهرات؛
سلول 18 / علیاشرف درویشیان / 1358: وصف زندانهای حکومت پهلوی؛
دهقانان / منصور یاقوتی / 1358: وضع خوانین و کشاورزان در دورۀ پهلوی؛
جای خالی سلوچ / محمود دولتآبادی / 1358: توصیف درد و رنج روستاییان در عصر پهلوی؛
خان و دیگران / عبدالحسین نوشین / 1359: وضعیت روستاها و خانزدگی؛
داستان جاوید / اسماعیل فصیح / 1359: فساد و تباهی عصر پهلوی و اواخر دورۀ قاجار؛
حسین آهنی / سیدمحمود گلابدرهای / 1359: آتش زدن سینما رکس آبادان و وقوع انقلاب.
با شروع جنگ هشتساله در 31 شهریور 1359، بابی تازه در ادبیات داستانی ایران گشوده شد که به آن ادبیات داستانی دفاع مقدس/ ادبیات داستانی جنگ تحمیلی و ادبیات جنگ اطلاق میشود که خود به تبیین، تحلیل و بررسی گسترده و ژرف دیگر نیازمند است.