معرفی

راه یار/ ناشر فرهنگ ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی/ گفت و گو با یاسر عسگری مدیر انتشارات راه یار

ادبیات داستانی پایداری

گفت‌وگو با یاسر عسگری، مدیر انتشارات راه‌یار

قدسیه پایینی


 چگونگی شکل‌گیری و شروع به کار انتشارات «راه‌یار» و برنامه‌ها، اهداف اولیه و چشم‌انداز تأسیس انتشارات را شرح دهید؟ 

دفتر مطالعات جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی در سال 1386 توسط تحریریۀ دورۀ چهارم ماهنامۀ سوره با محوریت آقای وحید جلیلی تأسیس شده است. این دفتر پیشتر با عنوان دفتر «راه» و اخیراً مجموعۀ «حسینیۀ هنر» شناخته می‌شود. دفتر مطالعات جبهۀ فرهنگی دارای بخش‌ها و واحد‌های تخصصی از جمله: تاریخ شفاهی، جشنوارۀ مردمی فیلم عمار، خانۀ همبازی، انتشارات «راه‌یار»، پژوهش و رصد، باشگاه طنز انقلاب، مدرسۀ راه، ماهنامۀ راه، باشگاه موسیقی راه‌نوا، نوشت‌افزار ایام، پوشاک ردا و... است. دفتر ما غیر از مجموعۀ جبهۀ فرهنگی وابسته به بنیاد خاتم الاوصیاء(ص) است که پس از فتنۀ انتخاباتی سال 1388 و با محوریت حاج حسین یکتا، در استان‌های کشور شکل گرفته است و بیشتر امور ستادی، هماهنگی و هم‌افزایی فعالان فرهنگی و هنری شهرستان‌ها را انجام می‌دهد. این توضیحات به این دلیل است که شاید برخی تفاوت این دو مجموعه را به‌وضوح ندانند.

واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهۀ فرهنگی در سال 1388 شکل گرفت و تولیدات اولیۀ این واحد، از سال 1390 تا 1397، با همین اسم و شکل و لوگوی «گنج»، از طریق دفتر نشر معارف (وابسته به نهاد رهبری در دانشگاه‌ها) منتشر می‌شد. در این مدت، حدود 35 عنوان از تولیدات دفتر با همکاری و حمایت دفتر نشر معارف منتشر شد، ولی به دلایلی از جمله: حجم بالای تولیدات مجموعه، تغییر سیاست‌ها و اولویت‌های محتوایی دفتر نشر معارف، گرانی کاغذ، افزایش هزینه‌های چاپ، برآوردهای نشر معارف از کم‌فروش بودن و کم‌مخاطب بودن کتاب‌های تاریخ شفاهی جبهۀ فرهنگی انقلاب و... این همکاری‌ کمتر و کمتر شد و مسئولان دفتر مطالعات را به این نتیجه رساند که انتشارات مستقلی را راه‌اندازی کنند. مجوز انتشارات «راه‌یار»، در 15 مهر 1397 صادر شد و شروع فعالیت‌های آن با نمایشگاه کتاب تهران (اردیبهشت 1398) و چهار عنوان کتاب آرزوهای دست‌ساز، دختر تبریز، آقای کتاب و مربای گل‌محمدی بود.

انتشارات «راه‌یار» با هدف اولیۀ انتشار آثار مکتوب دفتر مطالعات جبهۀ فرهنگی انقلاب شروع به کار کرد تا به‌طور ویژه به نقش مردم در حوزۀ تاریخ، فرهنگ و هنر انقلاب و تحولات کنونی جامعه بپردازد.


 رابطۀ انتشارت «راه‌یار» به‌عنوان ارگانی در جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی چگونه تعریف می‌شود و در این تعیین نسبت، جبهۀ فرهنگی انقلاب به چه معناست؟

انتشارات «راه‌یار» یکی از واحدهای اصلی دفتر مطالعات جبهۀ فرهنگی انقلاب و خروجی مکتوب ایده‌ها و محصولات واحدهای دفتر مطالعات است. برای فهم دقیق‌تر باید گفت که رابطۀ انتشارات «راه‌یار» با دفتر مطالعات، شبیه رابطۀ انتشارات سورۀ مهر، به‌ویژه در یک - دو دهۀ اولیۀ فعالیتش، با حوزۀ هنری است؛ یعنی واحدهای مختلف حوزۀ هنری (مانند: دفتر هنر و ادبیات انقلاب، ادبیات پایداری، مرکز آفرینش‌های ادبی، شعر، هنرهای تجسمی و پژوهشکدۀ فرهنگ و هنر اسلامی و...) به عنوان مراکز تولید محتوای انتشارات سورۀ مهر فعالیت می‌کردند و کتاب‌های سورۀ مهر تولید یا محصول واحدهای تخصصی حوزۀ هنری بود. به‌مرور زمان، به‌ویژه در دو دهۀ اخیر، انتشارات سورۀ مهر به جذب آثاری در بیرون از مجموعۀ حوزۀ هنری پرداخت.

در حال حاضر بنا به سیاستگذاری اولیۀ انتشارات «راه‌یار»، آثار خارج از مجموعۀ دفتر مطالعات پذیرفته نمی‌شوند. کتاب‌هایی که جهت چاپ به انتشارات پیشنهاد می‌شود ابتدا در واحدهای تخصصی دفتر مطالعات بررسی و ارزیابی شده و در صورت تأیید، تحت عنوان اثر آن واحد، به انتشارات سپرده می‌شود. بدین ترتیب رویکردهای دفتر مطالعات و انتشارات «راه‌یار» درهم تنیده شده است و به‌طور خلاصه، عبارت است از: چاپ و انتشار بخش مکتوب فعالیت‌های متنوع دفتر مطالعات جبهۀ فرهنگی انقلاب.


 دربارۀ شعار مجموعه با عنوان «ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربۀ انقلاب اسلامی» توضیح دهید.

در سال‌های مبارزه و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، هزاران نفر در مساجد، مدارس، هیأت‌ها، دانشگاه‌ها، گروه‌های سرود و تئاتر، هنرهای تجسمی، کمیتۀ امداد، جهاد سازندگی و... به فعالیت‌های فرهنگی، هنری و تربیتی در راستای اهداف انقلاب پرداختند و نیروهای انقلابی در چندین عرصه یا جبهه فعالیت می‌کردند، از جمله جبهۀ سیاسی، نظامی، فرهنگی، سازندگی، خدماتی و... اما در تاریخ ثبت‌شدۀ انقلاب، بیشتر با تاریخ جبهۀ سیاسی و نظامی آشنا شده و از مجموعه فعالیت‌هایی که در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی، سازندگی و... به‌دست مردم انجام شده، غافل شده‌ایم.

در دهه‌های اخیر، مراکز تاریخ‌نگاری و اسنادی به مباحث سیاسی و نظامی انقلاب و خاطرات فعالان سیاسی و فرماندهان دفاع مقدس ورود کرده اما کمتر به نقش مردم در مبارزات انقلابی و فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و تربیتی آن‌ها و تجربۀ نهادسازی امام (ره) و گفتمان انقلاب پرداخته‌اند. بنابراین دفتر مطالعات تمرکز خود را بر نقش مردم و مسائل مغفول‌ماندۀ انقلاب و دفاع مقدس گذاشته است. ما به لطف و عنایت پروردگار و تدابیر امام (ره) و نقش‌آفرینی انقلابیون و احساس مسئولیت همگانی، در انقلاب اسلامی نهادسازی‌ها و تجربیات مختلفی را شاهد بوده‌ایم، نهادهایی مانند جهاد سازندگی، سپاه پاسداران، بسیج مستضعفین، کمیتۀ انقلاب اسلامی، حوزۀ هنری، کمیتۀ امداد امام خمینی، امور تربیتی، نهضت سوادآموزی، سازمان تبلیغات اسلامی، جهاد دانشگاهی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و... که متأسفانه تاریخ و چگونگی شکل‌گیری، ادوار، تحولات و تطورات اکثر آن‌ها ثبت و ضبط نشده است. بازیابی و ثبت این اطلاعات، به شکل‌گیری ایده و الگو در فعالان و دلسوزان انقلاب، مدیران و سیاستگذاران کمک کرده و به بدنۀ آن‌ها هویت و انگیزه می‌بخشد. علاوه بر این، با بررسی گفتمان انقلاب اسلامی و ایده‌های امام (ره) در دهه‌های پنجاه و شصت و تبیین، ترویج و نهادینه شدن آن‌ها در جامعه و بین مردم عادی، اقشار و اصناف مختلف، شهری و روستایی، دانشگاهی و بی‌سواد، معلمان و دانش‌آموزان، هنرمندان و... می‌توان درس‌ها و تجربیاتی برای جامعۀ امروز گرفت.واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات با چهارده، پانزده سال فعالیت و تحقیق به‌عنوان مرکز اصلی تولیدات انتشارات، رفته‌رفته به قوام رویکردی و موضوعی و سبک خاص خود رسیده است. در فعالیت‌های اولیۀ واحد تاریخ شفاهی تمرکز اصلی در زمینۀ ثبت خاطرات و تجربیات هنرمندان انقلابی، فعالان فرهنگی و مربیان پرورشی بود؛ به مرور زمان، دامنۀ این فعالیت‌ها گسترش یافت که تجربیات انقلاب اسلامی در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی، علمی و بین‌المللی را شامل شد. با نگاهی به چندین سال فعالیت واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات و بررسی موضوعات و محصولات آن درمی‌یابیم که مجموعۀ این آثار به‌نوعی تجربه‌نگاری فعالیت‌های انقلابیون و تجربۀ زیستۀ آن‌ها و متأثر از فضای انقلاب اسلامی بوده است؛ بنابراین شعار «ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربۀ انقلاب اسلامی» را برای آن برگزیدیم که می‌تواند بیانگر رویکرد و اهداف مجموعه و انتشارات باشد. در اوایل فعالیت‌های واحد تاریخ شفاهی و محققان دفاتر استانی، هیچ‌گاه گمان نمی‌کردیم که با مجموعه‌ای گسترده و متنوع از کار روبرو شویم اما امروز با جرأت می‌توانیم بگوییم که لازم است ده‌ها مجموعه و انتشارات تنها در حوزۀ تجربیات انقلاب اسلامی و انقلابیون و عظمت تحولی که امام خمینی(ره) در جامعه و مردم ایجاد کردند، کار کنند. هر کدام از این تجربیات، نیازمند یک گروه و مجموعۀ تخصصی و مستقل است. ما در مجموعۀ دفتر مطالعات تنها توانسته‌ایم در این زمینه افق‌گشایی کنیم. به تعبیر دیگر، تنها مَعبر یا روزنه‌ای باز ‌کرده‌ایم که نشان می‌دهد چنین موضوعات، تجــــربیات و تجــــربۀ زیسته‌ای است کــــه باید دیــــده و 

ثبت شوند. 


 اهداف و محور فعلی فعالیت‌های انتشارات چیست؟ مهم‌ترین محورها و موضوعاتی که به آن‌ها پرداخته‌اید، به‌ویژه در یکی دو سال اخیر، کدام است؟

اهداف و فعالیت‌های انتشارات «راه‌یار» در راستای اهداف دفتر مطالعات در عرصۀ نشر آثار مکتوب است. این رابطه‌ای دوطرفه و دوسویه است. انتشارات خلأها و نیازهای مخاطبان را شناسایی و اطلاع‌رسانی می‌کند و سعی می‌کند تولیداتش متناسب با فضای عمومی و مخاطب‌پسندتر باشد. 

محورهای اصلی و موضوعاتی که انتشارات به آن‌ها می‌پردازد به پنج محور تقسیم می‌شود: کتاب‌های تاریخ شفاهی، تجربه‌نگاری و روایت مردمی (حدوداً 80 تا 85 درصد)، کتاب‌های خانۀ همبازی که عمدتاً در حوزۀ تربیت و کودک و نوجوان و اصلاح سبک زندگی است (حدوداً 10 درصد)؛ و سایر کتاب‌ها نیز که مربوط به جشنوارۀ مردمی عمار و آثار واحد‌های دیگر دفتر مطالعات جبهۀ فرهنگی است. در حال حاضر، بیشتر تمرکز انتشارات بر روی فعالیت‌های واحد تاریخ شفاهی دفتر است. موضوعات در دست تحقیق واحد تاریخ شفاهی گسترده است و شامل موضوعاتی مانند: جهاد سازندگی، پشتیبانی جنگ، زنان انقلاب، مدارس انقلاب، هنر انقلاب، مربیان پرورشی، نهضت سوادآموزی، دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم، مدافعان سلامت، مقاومت فرهنگی، آیین‌های انقلاب، مجلات انقلاب، مساجد انقلاب، جنبش دانشجویی، اماکن انقلاب، پیشرفت، بین‌الملل، جبهۀ مقاومت و... می‌باشد. مجموعه‌ای هم به نام‌ «ایام انقلاب اسلامی» و «اطلس اماکن» در دست تولید داریم که خود ابرپروژۀ تاریخ‌نگاری است. در این ابرپروژه کوشیده‌ایم حوادث فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... پنجاه یا هشتاد سال یک منطقه یا شهر آورده شود. این کتاب‌ها را می‌توان کتاب کار یا کتاب مهارت فعالان و مدیران آن منطقه و شهر قلمداد کرد.

بر اساس سیر زمانی می‌توان گفت که تمرکز فعالیت‌های دفتر مطالعات و آثار منتشر شدۀ انتشارات بدین صورت بوده است: سال‌های اولیۀ فعالیت و اولین کتاب‌های منتشر شده متمرکز بر هنر انقلاب و مربیان پرورشی بوده، سال‌های میانی، موضوع پشتیبانی جنگ، شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم پُررنگ‌تر شده و در سال‌های اخیر موضوع زنان انقلاب و پیشرفت مورد توجه قرار گرفته است. 

 خروجی و داده‌های آماری انتشارات (چه تعداد اثر و با چه تقسیم‌بندی محتوایی) و کارنامۀ نشر چیست؟ تازه‌ترین و مهم‌ترین‌ آثار منتشر شده را معرفی کنید. مقایسۀ کمی و کیفی آثار از ابتدای شروع به فعالیت انتشارات تاکنون گویای چیست؟

تعداد کتاب‌های منتشر شده حدود 200 عنوان است که بیش از 160 جلد آن تاریخ شفاهی و حدود 15 جلد کتاب‌های خانۀ همبازی و بقیه نیز کتاب‌های واحدهای دیگر است. در سال‌های اولیه، انتشارات به‌طور متوسط بین 20 تا 30 عنوان کتاب چاپ اول داشت و ‌اکنون به‌طور متوسط در سال 55 تا 60 عنوان کتاب چاپ اول دارد. تقریباً حدود دو یا سه برابر همین تعداد عنوان، کتاب‌های تجدیدچاپ داریم؛ یعنی حدود یک‌سوم فعالیت‌های انتشارات در هر سال، کتب چاپ اول و بقیه تجدید چاپ است.

مهــــم‌ترین آثار منتــــشر شده بر اساس مــــوضوع عبارتند‌ از: حوزۀ دفاع مقدس کتاب آقا سعید؛ حوزۀ پشتیبانی جنگ کتاب حوض خون، که مورد تقدیر و تقریظ رهبر معظم انقلاب قرار گرفت؛ در حوزۀ پیشرفت، اکثر آثار مــــؤثر و جریــــان‌ساز بودند مثــــل کتاب‌های سلول‌های بهاری، جولان جوانمرد، زادۀ زابل، داستان رویان و آرزوهای دست‌ساز؛ حوزۀ مسجدنگاری و مساجد انقلاب، کتاب مسجد رهبر: تاریخ شفاهی مسجد کرامت مشهد کتابی جامع، مرجع، ماندگار و کاربردی است؛ در حوزۀ زنان انقلاب، کتاب مادر ایران اثری خاص و ممتاز است؛ در حوزۀ مربیان پرورشی کتاب‌های خانم مربی و مربای گل‌محمدی و در حوزۀ جهاد سازندگی کتاب‌های رسم جهاد 1 و 2 (خاطرات و تجربیات مهندس حسینعلی عظیمی و عبدالرحمن جزایری) از آثار پرمخاطب هستند؛ در حوزۀ شهدای مدافع حرم، کتاب سرباز روز نهم که دربارۀ زندگی و فعالیت‌های شهید صدرزاده است و اخیراً مورد توجه و تقریظ رهبر انقلاب هم قرار گرفته و از این جهت برای این مجموعه ارزشمند و قوت‌قلب بوده است. در حوزۀ بین‌الملل و جبهۀ مقاومت اسلامی، دو کتاب اینجا سوریه است: صدای زنان راوی جنگ و از دشت لیلی تا جزیرۀ مجنون: خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس، کتاب‌هایی خواندنی و راهبردی هستند؛ در حوزۀ کتب تاریخ مقاومت مردمی دوران پهلوی، کتاب خانه تاب اثری تاریخی، هویت‌ساز و مردم‌پسند است؛ در حوزۀ هنر انقلاب، کتاب بانگ آزادی: خاطرات شفاهی احمدعلی راغب اثری جامع و خواندنی است. انتخاب یک یا چند کتاب از بین کتاب‌های واحد تاریخ شفاهی دشوار است و هر کس با توجه به زمینۀ علاقه‌اش می‌تواند انتخاب کند.

مقایسۀ کمّی و آماری کتاب‌های منتشر شده نشان می‌دهد این آثار در دو حوزه پرمخاطب‌تر هستند: حوزۀ تاریخ شفاهی پیشرفت و حوزۀ تاریخ شفاهی زنان. بیشتر کتاب‌های حوزۀ پیشرفت حداقل ده بار و حوزۀ زنان هم حداقل چهار بار تجدید چاپ شده‌اند. تجربه‌نگاری در حوزۀ تربیت و جهاد سازندگی هم جزو آثار پُرمخاطبند. به‌عبارت دیگر می‌توان گفت که مخاطبان انتشارات ـ که عمدتاً جزو طیف‌های مذهبی، انقلابی و جوان جامعۀ کتابخوان کشور محسوب می‌شوند ـ از کتاب‌های حوزۀ پیشرفت و روایتِ پیشرفت گفتمان انقلاب اسلامی بیشتر استقبال کرده‌اند، شاید به این دلیل باشد که آثار این حوزه انگیزه‌بخش و امیدآفرین است و می‌تواند مانع یأس و ناامیدی در میان جوانان به‌ویژه دانشجویان شود. از سویی دیگر آثار حوزۀ زنان هم به دلیل این‌که محدود به زنان جنگ و پشتیبانی جنگ نیست و دامنۀ گسترده‌تری دارد، مورد استقبال قرار گرفته است. این نشان می‌دهد که زنان و دختران جوان ما به دنبال تنوع و تکثر الگوهای زنانه در جامعه هستند و اگر برای سنین و اقشار مختلف زنان، الگوهای امروزی معرفی کنیم و در نقش‌آفرینی زنان دهۀ شصت متوقف نشویم، جامعۀ مخاطب از آن‌ها استقبال می‌کند. به‌نظر می‌رسد با انتشار آثار حوزۀ زنانِ پیشرفت نیز استقبال خوبی از آن‌ها شود.

استقبال از دو کتاب رسم جهاد 1 و 2 و تجربه‌نگاری تربیتی مادران نشان می‌دهد که مقولۀ تربیت و اصلاح سبک زندگی و تجربیات تربیتی برای مخاطبان اهمیت فراوانی دارد. همچنین آشنایی با تجربیات فعالیت‌های مردمی، مشارکتی و غیردولتی مورد نیاز فعالان فرهنگی است؛ ما در کارهای خود علاوه بر ثبت خاطرات و تجربۀ زیسته، هر چقدر عینی‌تر و ملموس‌تر به ثبت تجربیات موفق و ناموفق، شکست‌ها و پیروزی‌ها بپردازیم، رغبت مخاطبان به این آثار بیشتر می‌شود.

به‌طور طبیعی استقبال مخاطب از کتاب‌هایی با قلم روان‌تر و ادبیات مناسب‌تر بیشتر است، بنابراین، این موضوع نباید نادیده گرفته شود. برای مثال در میان آثار منتشر شده کتاب‌هایی با موضوعات ناب و خاصی وجود داشت که به دلیل قلم معمولی نویسنده، آن‌چنان که انتظار می‌رفت از آن استقبال نشد. چنان‌چه بین نویسندگان و مراکز تاریــــخ‌نگاری تعــــاملات دوســــویه و دائمی برقرار باشد، سوژه‌های ناب با ادبیات قوی‌تر و قلمی روان‌تر و روایتی جذاب‌تر عرضه خواهد شد که مخاطبان گسترده‌تری را پیدا خواهد کرد.

از سویی باید قدردان توجهات ویژۀ مقام معظّم رهبری به حوزۀ کتاب و کتابخوانی بود؛ زیرا کتب تقریظی و مورد توجه ایشان، با استقبال مخاطبان و فعالان فرهنگی مواجه می‌شود. نباید نقش ایشان در ترویج کتابخوانی و حتی توزیع کتاب در کشور را نادیده گرفت. برای نمونه نقش ایشان در استقبال خوانندگان از دو کتاب حوض خون و سرباز روز نهم و معرفی شخصیت دکتر کاظمی آشتیانی به‌خوبی مشهود است. همچنین نقش مهم و انکارناپذیر مقام معظّم رهبری در پیشرفت و گسترش ادبیات پایداری، دفاع مقدس و ادبیات انقلاب اسلامی تا به امروز را نمی‌توان نادیده گرفت. از این‌رو، برای فعالان فرهنگی و حوزۀ نشر و کتاب، مایۀ مباهات است که رهبر انقلاب فردی کتابخوان، فرهنگ‌دوست و فرهنگ‌پرور است که علاوه بر توجه به کلیات و راهبردهای تولیدات فرهنگی، جزئیات آن را نیز بادقت و سرعت، رصد و تحلیل می‌کنند.


 شناسایی محورها و موضوعات جدید و مسئله‌یابی در انتشارات راه‌یار چگونه است؟ زیرا موضوع‌یابی و کارشناسی مسائل از نقاط قوت یک مجموعۀ انتشاراتی است که نبض زمانه و شرایط فرهنگی جامعه را می‌شناسد و به موضوعات تازه و به‌روز می‌پردازد. 

شــــاید بتوان گفــــت رویکرد اصلی مجموعۀ واحد تاریخ شفاهی دفتر به عنوان مهم‌ترین منبع تولید محتوای کتاب‌های انتشارات «راه‌یار»، عمل به نامۀ امام خمینی (ره) به آقای سید حمید روحانی و توجه به روایت مردم است. امام (ره) در آن نامۀ مشهور، که منشور تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی به‌حساب می‌آید، به آقای روحانی می‌نویسند: اگر شما می‌توانستید تاریخ را به‌صورت مستند و به زبان تودۀ مردم رنجدیده درآورید، کار خوب و شایسته‌ای در تاریخ ایران انجام داده‌اید. ایشان به‌صراحت بیان می‌کنند که «باید پایه‌های تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب، بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها باشد». (25 دی 1367)

توجه تاریخ‌نگاران و مراکز تاریخ‌نگاری ما تا به امروز بیشتر به نخبگان سیاسی، فرماندهان نظامی رده بالا، مدیران و افراد صاحب‌نام بوده است، و نسبت به عموم مردم، علی‌رغم حضور پُررنگشان بی‌تفاوت و کم‌تفاوت بوده‌اند؛ در حالی که از مهم‌ترین ویژگی‌های انقلاب اسلامی، حضور طبقات و سنین مختلف مردم در رخدادهای قبل و بعد از انقلاب بوده است؛ انسان‌هایی که با توانایی‌های متفاوت، نسبت به تحولات جامعه و نقش‌آفرینی افراد احساس مسئولیت کردند و به اندازۀ توان خود به تکلیف دینی و ملّی‌شان عمل کردند. آن‌ها در معرفی انقلاب، عمل به دستورات امام (ره) و برطرف کردن موانع و مشکلاتِ پیش روی انقلاب کوشیدند و مروج فرهنگ، اندیشه و روحیۀ انقلاب در جای‌جای کشور شدند.

با آسیب‌شناسی رویکردها در فضای تاریخ‌نگاری و تاریخ شفاهی کشور، درمی‌یابیم که کم‌کاری‌ها و گاهی غفلت در زمینۀ روایت‌های مردمی و نقش مردم در تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور، به‌ویژه انقلاب و دفاع مقدس صورت گرفته است؛ توجه به این نگاه و زاویۀ دید، باعث می‌شود که صحنۀ عمل یا میدان بهتر دیده شود و بتوان دقیق‌تر و جامع‌تر برنامه‌ریزی یا سیاستگذاری کرد و این رویکرد، مکمّل تاریخ شفاهی نخبگان، مدیران و مبارزان ارشد است و هر کدام بدون دیگری ناقص و نادرست است. 

با این توضیح می‌توان گفت در موضوعات جدید و مسأله‌یابی‌ها، تمرکز اصلی ما بیان روایت‌های مردم، نقش‌آفرینی آن‌ها و ثبت روایت‌ها، خاطرات و تجربیات مردمی است. مثلاً در ایام شهادت حاج قاسم، بیشتر ناشران مهم کشور به نشر آثاری دربارۀ زندگی حاج قاسم پرداختند، اما انتشارات راه‌یار با توجه به رویکرد و رسالت خود و بعد از همفکری و تأملات زیاد به ثبت و ضبط روایت‌های مردمی مربوط به حاج قاسم پرداخت که نمونه‌ای از آن کتاب خاطرات مردمی از تشییع حاج قاسم در 30 جلد می‌باشد. این مجموعه، گزیده‌ای از روایت‌های مردم و نقش‌آفرینی آن‌ها در این ایام و در سایر استان‌های کشور است. این روایت‌ها تنها محدود به ایران نیست و حس و حال بعضی از مردم جمهوری آذربایجان و زندانیان بحرینی در این ایام را نیز ثبت کرده است. 

در ماجرای شیوع کرونا، هم تمرکز اصلی مجموعه بر ثبت خاطرات و روایت‌های مردم و گروه‌های جهادی از حوادث، فداکاری‌ها و نقش‌آفرینی مردم در این ایام بود. هم‌اکنون شش عنوان کتاب در این زمینه منتشر شده است. البته سرعت اتفاقات و حوادث در جامعه بالاست بنابراین مجموعۀ دفتر مطالعات با توانی که دارد نمی‌تواند در همۀ موضوعات مورد نیاز، ورود پیدا کند ولی تاکنون کوشیده است با توجه به محدودیت‌های مالی خود، افق‌ها یا سرفصل‌های تحقیقاتی جدیدی را پیش روی مخاطبان، مدیران، فعالان و نخبگان علوم انسانی کشور قرار دهد. این محدودیت‌های عمومی، تنوع و گستردگی موضوعات و سوژه‌ها، مدیران مجموعه، ریاست و ایده‌پرداز اصلی مجموعه، آقای جلیلی، را به ارائۀ طرحی با عنوان «نهضت ملّی و مردمی تاریخ شفاهی» رساند. این طرح در جاهای مختلفی مطرح شده است. مجموعۀ این دفتر برای تحقق مقدمات اولیه این طرح، آماده است تا تاریخ شفاهی و تجربه‌نگاری را در همۀ واحدها، مراکز و مؤسسات آموزش دهد؛ به همین جهت تاکنون بیش از 100 دورۀ آموزش حضوری و مجازی تاریخ شفاهی در کشور برگزار کرده است.

بازخوردهای مخاطبان و نخبگان انقلابی و اهالی کتاب و تاریخ، ما را در این مسیر باانگیزه‌تر و جامعه را برای پذیرش این رویکرد، مهیاتر کرده است. همچین این مجموعه تلاش می‌کند در آثار در دست تولید به این نکات، پیشنهادات و دغدغه‌های منتقدان، بیشتر توجه کند.


 در جــــریان‌سازی و جریــــان‌شناســــی چه تلاش‌هایی داشته‌اید؟ نتایج آن‌ها چه بوده است؟ 

بحث جریان‌سازی و گفتمان‌سازی سطوح مختلفی را دربر می‌گیرد که از فعالیت‌های رسانه‌ای و هنری تا تولید ادبیات و نظریه‌پردازی و حتی تأسیس رشته، مرکز و نهاد را شامل می‌شود.

از آنجا که انتشارات «راه‌یار» و واحد تاریخ شفاهی زیرمجموعۀ دفتر مطالعات به‌شمار می‌روند و این دفتر دارای بازوانی هنری مانند جشنوارۀ فیلم عمار، مدرسۀ مستند و فیلم‌سازی (مدرسۀ اندیشه و رسانه «ماه») و باشگاه طنز و واحد تلویزیونی و... است، از امکاناتی برخوردار می‌باشد که ممکن است سایر ناشران این فرصت‌ها و ظرفیت‌ها را نداشته باشند. دفتر مطالعات برای برخی سوژه‌های خاص یا کتاب‌های ویژه، سفارش ساخت مستند و یا فیلم و سریال می‌دهد، یا از دل سوژه‌های مستند، کتاب تاریخ شفاهی‌اش را منتشر می‌کند. این دفتر غیر از کارهای رسانه‌ای و برگزاری میزگردهای تخصصی و مراسم متعارف حوزۀ کتاب و نشر همچون دیگر ناشران، ده‌ها مراسم رونمایی و نقد کتاب و صدها گزارش و گفت‌وگوی رسانه‌ای نیز انجام داده است. مزیت مجموعه، امکان تولیدات هنری مانند مستند، سریال و فیلم سینمایی ناظر به پژوهش‌های انجام‌شدۀ واحد تاریخ شفاهی و کتاب‌های منتشر شده است. برای مثال بخشی از سریال «بچه زرنگ»، ناظر به پژوهش‌های واحد تاریخ شفاهی در حوزۀ شهدای مدافع حرم بود. چندین سریال و مستند دربارۀ کتاب‌های دفتر در دست تولید است. برای برخی از کتاب‌ها، مستند نیز تولید شده است. مثلاً همزمان با تولید مستندهایی مانند «بانو»، «خیرالنساء»، «داستان آینده» و «عابدان کُهنز»، به ترتیب کتاب‌های مادر ایران، خیرالنساء، نان سال‌های جنگ، داستان رویان و سرباز روز نهم نیز منتشر شدند.

یکی از رویکردهای ویژه و متمایز ما برای جریان‌سازی، تولید ادبیات علمی و تلاش برای برقراری ارتباط میان نخبگان علوم انسانی با واحد تاریخ شفاهی و کتب تاریخ شفاهی و مستندهای جشنوارۀ عمار است. ما گام‌های اولیه را در این زمینه برداشته‌ایم. دفتر مطالعات کوشیده است که جلساتی با نخبگان جوان و انقلابی علوم انسانی برگزار کند تا این تولیدات و تجربۀ زیسته در فضای انقلاب اسلامی، در عرصۀ علوم انسانی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند و شاید بتواند زمینه‌ساز یا الهام‌بخش نظریات بومی در علوم انسانی، به‌ویژه علوم اجتماعی، مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی و... شوند. خوشبختانه برای تحقق این امر، در سال‌های اخیر جشنوارۀ علوم انسانی عمار و جشنوارۀ معماری عمار هم ذیل دفتر مطالعات شکل گرفته‌اند و قرار است چنین نقشی را بر عهده بگیرند. این مجموعه‌ها رابطۀ تنگاتنگی با یکدیگر دارند و کتاب‌های انتشارات و پژوهش‌های واحد تاریخ شفاهی یکی از محورهای اصلی مورد توجه در این جشنواره‌ها هستند و افزون بر آن آثار دیگر ناشران همسو هم محل توجه ویژۀ این جشنواره‌ها هستند.

با توجه به سابقۀ درخشان در رونق سه دهه‌ای تاریخ شفاهی و تاریخ‌نگاری کشور، تعاملات جدی‌تر با نخبگان علوم انسانی و مستندسازان و فیلم‌سازان سبب می‌شود، این جریان‌سازی به‌صورت ممتاز و ویژه‌ای انجام شود. انتشار نشریات و فصلنامۀ تخصصی تاریخ شفاهی مردمی و راه‌اندازی رشته‌های تخصصی تاریخ شفاهی ایران معاصر یا انقلاب اسلامی و حتی دانشکدۀ تخصصی تاریخ شفاهی هم از برنامه‌های آتی دفتر مطالعات و واحد تاریخ شفاهی است که متأسفانه هنوز جامه عمل نپوشیده است. فرآیند راه‌اندازی رشته‌های جدید و دانشکده‌های تخصصی طولانی، سخت و گاه مأیوس‌کننده است.


 تحلیل شما از وضعیت فعلی نشر در حوزۀ ادبیات پایداری به‌ویژه پژوهش چیست؟

دربارۀ وضعیت فعلی نشر در حوزۀ ادبیات پایداری باید گفت که ما به نگاه‌ها و رویکردهای جدید، ابتکارات و ابداعات نیازمندیم؛ بنابراین باید بیشتر در جریان تجربه‌های دیگر کشورها در این عرصه باشیم؛ باید از تجربیات و عملکرد آن‌ها مطلع شویم تا بتوانیم الگو و الهاماتی از آن‌ها بگیریم. متأسفانه پُررنگ بودن رویکردهای ایدئولوژیک و سیاست‌زدگی و گاه کم‌توجهی به سنت، هویت ملّی و دینی در بین بعضی از نخبگان علوم انسانی کشور و محدودیت‌های دانشی و روشی علاقه‌مندان باعث شده که آثار ادبیات پایداری با بایکوت و یا سکوت و بی‌تفاوتی بیشتر نخبگان علوم انسانی همراه شود. ممکن است کشور دیگری با چنین آثار و محصولاتی در ادبیات، فرهنگ و هویت می‌توانست ده‌ها نظریه و صدها ایده و سیاست راهبردی ارائه دهد و یا صدها فیلم و سریال برای مخاطبان جهانی بسازد. به نظر می‌رسد بخشی از این مسائل، با برقراری ارتباطات دوستانه و همدلانه‌ میان فعالان این عرصه و مراکز دانشگاهی، اساتید و نخبگان دردمند، قابل حل است و باید این ارتباطات عمیق‌تر و مستمرتر باشد.


 به چه موضوعاتی کمتر پرداخته شده و یا در چه حوزه‌هایی کار نشده است؟ خلأها و کاستی‌ها کجاست؟

می‌توان گفت کم‌کاری‌های ما بیشتر ناشی از عدم تنوع موضوعی و رویکردی است؛ افزون بر این، نگاه‌های سوژه‌محور یا مفهوم‌محور هم کم است و این کاستی‌ها بیشتر به ضعف تحقیقات و سطح علمی محققان و نویسندگان و محدودیت‌های مؤسسات بازمی‌گردد.

برای فهم دقیق‌تر این موضوع چند نمونه می‌آورم. برای مثال در زمینۀ دفاع مقدس صدها و هزارها کتاب نوشته شده است ولی هنوز تحقیق خوب و جامعی دربارۀ سطح و منابع مطالعاتی رزمندگان و حوزۀ علاقۀ آن‌ها نداریم؛ یا دربارۀ تبلیغات جنگ و پشتیبانی جبهه شنیده‌ایم و یا به‌صورت گذرا خوانده‌ایم ولی کتاب جامع و مبتکرانه‌ای با روایتی خواندنی و مردم‌پسند در این زمینه‌ها نداریم؛ یا در زمینۀ تبلیغات و پشتیبانی جنگ و مراحل، ادوار و تحولات آن خیلی کم کار شده است. با اینکه مجموعۀ ما حداقل ده عنوان در این زمینه منتشر کرده ولی باز هم نیازمند تحقیق بیشتر است؛ هر شهر، محله و مسجدی می‌تواند کتابی مستقل و مجزا دربارۀ پشتیبانی جنگ به خود اختصاص دهد. مثال دیگر، وضعیت آموزش در دوران جنگ است؛ آموزش مدارس و دانشگاه‌ها چگونه بوده است؟ بحث حقوق و دستمزد و حل مشکلات معیشتی رزمندگان و خانواده‌هایشان چگونه بوده است؟ آیا می‌توان از نتایج این پژوهش‌ها، مدل یا الگویی برای آموزش یا حقوق در دورۀ بحران به‌دست آورد.مواردی که ذکر شد در بیشتر تحقیقات پژوهشگران این حوزه جایی ندارد. بنابراین، بخشی از این کاستی‌ها به تحقیقات و خود محقق برمی‌گردد. از سویی دیگر برخی از این کاستی‌ها مربوط به محدویت‌های مؤسسات است؛ از جمله: محدودیت نیروهای خوش‌فکر، محدودیت‌ روش، رویکرد، ارزیابی و نظارت ضعیف و محدودیت مالی. امروزه به دلیل سرعت تحولات جامعه، تغییرات مدیریتی فراوان، فقدان نگاه‌های کلان‌نگر و استراتژیک، دغدغه‌های مالی نویسندگان و محققان، کمتر شاهد آثار فاخر و ماندگار هستیم. سطح اکثر کتاب‌های این حوزه، با سابقه و تجربۀ طولانی، پایین است؛ بسیاری از کتاب‌ها، فاقد نظارت محتوایی‌اند و از نظر تاریخی و محتوایی چندان غنی نیستند. چون هم نویسنده و هم ناشر در چاپ و توزیع آن در بازار عجله دارند و این مسئله به آثاری با سوژه و موضوعات ناب لطمه وارد می‌کند و کتاب‌های معمولی و ضعیفی روانۀ بازار می‌شوند که سرمایۀ مالی را هم هدر می‌دهند. 

خلأ دیگر این است که بیشتر کتاب‌های این حوزه، برای مخاطبان داخلی نوشته شده است و مخاطبان غیرایرانی نادیده گرفته شده‌اند. 

خلأ جدی دیگر، فقدان مرکز یا مراکز مشاوره و ارزیابی کتاب‌های این حوزه هستند. یعنی محلی برای ارائۀ خدمات مشاوره‌ای محتوایی، نویسندگی به نویسندگان یا ناشران نداریم. از خواسته‌های محققان و نویسندگان علاقه‌مند و تازه‌کار این حوزه آن است که نویسندۀ باتجربه و مطمئن یا مرکز مورد اعتمادی کار آن‌ها را بخواند، ارزیابی کند و مشورت‌های لازم را بدهد. بیشتر افراد باتجربه در این حوزه، به دلیل اوضاع اقتصادی کشور و دغدغه‌های معیشتی آن‌قدر پرمشغله هستند که دیگر وقت مناسب برای مشاوره و انتقال تجربیاتشان را ندارند.

از سویی دیگر ما نیازمند مراکزی برای نقد و بررسی آثار این حوزه هستیم جایی که بی‌ملاحظه و تعارف این آثار را بررسی و نقد کند. امروزه بیشتر جلسات نقد کتاب، نمایشی و تعارفی هستند و تا زمانی که این رویه حاکم باشد، نباید انتظار داشت که سطح کتب این حوزه ارتقا پیدا کند. حتی برنامه‌های کتاب‌محور تلویزیون هم دچار چنین مشکلی هستند. البته بهتر است این مراکز غیرانتفاعی باشند و به‌دنبال سود مالی نباشند تا بتوانند بهتر خدمات عمومی مشاوره‌ای به نویسندگان و ناشران این حوزه بدهند.


 در نشر و توزیع آثار، مخاطب‌یابی، شناسایی موضوعات، با چه چالش‌ها و موانع و مشکلاتی روبه‌رو هستید؟ 

مشکل توزیع آثار یکی از جدی‌ترین مسائل حوزۀ نشر است؛ همۀ ناشران و نویسندگان انتظار دارند کتاب‌ها یا محصولاتشان سریع‌تر و راحت‌تر وارد بازار شده و به دست مخاطبان برسد. مسئلۀ دیگر، فقدان مراکز پخش فراگیر برای آثار این حوزه است. تعداد زیاد مراکز پخش دلیلی بر توزیع گستردۀ همۀ کتاب‌های مفید و خواندنی این حوزه نیست. چون لیست آثار همه آن‌ها تقریباً مشابه به هم است.

خوشبختانه رسانه‌ها و فضای مجازی تا حدی ضعف اطلاع‌رسانی در این زمینه را رفع کرده‌اند ولی با توجه به هجمۀ رسانه‌ای و همچنین فقدان قدرت تشخیص کتاب‌های خوب و ضعیف در بازار، کار توزیع کتاب را سخت و مخاطب را سردرگم کرده است. اگر مرکز یا رسانه‌ای بدون ملاحظه، تعارف و گروه‌گرایی به نقد و بررسی آثار بپردازد، این مشکل تا حد زیادی برطرف می‌شود. ارتقای نگاه مدیران و رویکرد استراتژیک تصمیم‌گیران، برنامه‌ریزان و افق بلند متولیان فرهنگی یکی از مطالبات جدی ماست. مسئلۀ دیگر این است که برخی مواقع حمایت‌های قانونی از کتاب‌های دفاع مقدس، تبعیض‌آمیز و عمدتاً بر اساس روابط و شناخت قبلی است و سطح کیفی کتاب‌ها در نظر گرفته نمی‌شود. ده‌ها مرکز و مجموعه هستند که به روش‌‌های مختلف به حمایت از این آثار می‌پردازند اما سامانۀ حمایتی جامع و یکپارچه وجود ندارد که میزان حمایت هر کدام از ادارات و ارگان‌ها را مشخص کند و این باعث می‌شود که یک کتاب یا ناشر از تمام ظرفیت‌های حمایتی موجود استفاده کرده و کتاب و ناشر دیگر از هیچ‌کدام از این حمایت‌ها بهره‌ای نبرد.

به دلیل فقدان مرکز یا مراکز تحلیل و نقد، سطح کیفی آثار ادبیات پایداری اگرچه نسبت به سال‌های گذشته ارتقا پیدا کرده اما با توجه به سطح دانش و درک مخاطبان رشد قابل قبولی نداشته و آثار معمولی و حتی ضعیف ـ به‌ویژه در شهرستان‌ها ـ زیاد هستند. به عبارت دیگر، با این‌که آمار نشر کتاب در این حوزه پیشرفت کرده اما کیفیت آثار آن‌چنان تغییری نکرده است؛ همین آمارهای گمراه‌کننده، بعضی از متولیان و سیاستگذاران را فریب می‌دهد. به نظر می‌رسد که باید تعارف و ملاحظه‌کاری را کنار گذاشت و مانع نشر آثار ضعیف و معمولی و گاه تکراری شد. متأسفانه به نظر می‌رسد عزم و اراده‌ای برای این کار در مسئولان وجود ندارد. تنوع و تکثر این نوع کتاب‌ها در حوزۀ دفاع مقدس و دین، اثرات منفی و مخربی برجای خواهد ‌گذاشت.

مسئلۀ دیگر، فقدان یک مرکز اطلاع‌رسانی جامع دربارۀ معرفی آثار جدید به اهالی کتاب، محققان و علاقه‌مندان این حوزه است معمولاً اطلاع‌رسانی در این زمینه به کندی صورت می‌گیرد. 

متأسفانه در دو دهۀ اخیر، یک نوع ذائقه‌سازی در زمینۀ کتاب‌های ادبیات پایداری شده است. این ذائقه‌سازی اگرچه در مقاطع و عرصه‌هایی، مفید و کارا بوده است ولی تبعات و پیامدهای منفی آن به تازگی خود را نشان داده است. این ذائقه‌سازی تمرکز و توجه زیاد به بُعد عاطفه و احساسی آثار است. این ویژگی، مخاطبان را از مشکلات و واقعیت‌های زندگی، انقلاب و جنگ دور نگه داشته است و آن‌ها را تک‌بُعدی و دچار رشد کاریکاتوری کرده است. امروزه چنین ذائقه‌ای بر آثار سیطره پیدا کرده است، بنابراین کتاب‌هایی که بیانگر واقعیت‌ها است یا به بعد عاطفه و احساسی نمی‌پردازند، مخاطبان کمتری دارد. تأکید زیاد بر تولید رمان چنین مشکلاتی نیز ایجاد می‌کند. از دغدغه‌های ما عدم توجه به تبعات و پیامدهای هر رویکرد پیشنهادی و ذائقه‌سازی در مخاطبان است بنابراین باید تلاش کنیم با نشر آثاری با رویکردهای مکمّل، از تک‌بعدی شدن مخاطبان و جامعۀ هدف جلوگیری کنیم. از تبعات نگاه افراطی به مسألۀ احساس و عاطفه، غلبۀ ادبیات زنانه در این عرصه است. تعدد محققان و نویسندگان زن هم به این مسأله دامن زده است. اگرچه مخالف حضور و بروز رویکرد زنانه در ادبیات پایداری نیستم ولی غلبۀ این نگاه را نادرست می‌دانم زیرا سایر ابعاد یک موضوع مغفول می‌ماند؛ همچنان که نگاه مردانه و مکانیکی و خالی از عاطفه و احساس را نادرست می‌دانیم. به نظر می‌رسد هر دو رویکرد، مخاطبان خود را تک‌بُعدی رشد می‌دهند. امروزه در این حوزه از نگاه‌ها و رویکردهای خشک، بی‌روح و عاطفه، مکانیکی و نظامیِ آثار دهۀ هفتاد به نگاه‌ها و رویکردهای احساسی و جزئی‌نگر افراطی، زنانه و غیرنظامی رسیده‌ایم. ناگفته نماند که از مزیت‌های نگاه زنانه در این حوزه، دقت، جزئی‌نگری و بیان عواطف و احساسات است ولی غالباً از کلی‌نگری، کلان‌نگری و واقع‌گرایی غافل شده است بنابراین ایجاد تعادل بین این دو رویکرد ضروری به نظر می‌رسد.نکته‌ای که باید دربارۀ مخاطب‌یابی و شناسایی موضوعات گفته شود آن است که ما همواره به گزارش‌های تحلیلی یا آمارهای نهادهای متولی فرهنگ و نشر نیاز داریم. متأسفانه آماری از استقبال مخاطبان از کتاب‌ها در ایام نمایشگاه مجازی کتاب یا پژوهش‌های حوزۀ مخاطب‌شناسی توسط ناشران، مراکز تاریخ شفاهی و تاریخ‌نگاری ارائه نمی‌شود. اطلاع‌رسانی دربارۀ این آمار و تحلیل و بررسی آن‌ قطعاً در بهبود کارها و سرمایه‌گذاری بر موضوعات مؤثر خواهد بود. به نظر می‌رسد ناشران جریان رقیب و ترجمه، به این آمارها و تحلیل‌ها دسترسی دارند بنابراین با قوت و قدرت بیشتر، فعالیت‌هایشان را دنبال می‌کنند.


 مخاطب‌یابی برای شما اهمیت بیشتری دارد (رویکرد خواندنی کردن آثار) یا کار علمی و دقیق؟ یکی از مسائل مهم در تاریخ شفاهی و یا مستندنگاری، دقت در استناد و جلوگیری از تحریف تاریخ است تا کار معتبری به‌دست مخاطبان برسد. اعتبارسنجی روایت و استناد در آثار شما چگونه است؟ 

با توجه به این‌که واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات یک رویکرد جدید در حوزۀ تاریخ شفاهی را دنبال می‌کند، کار علمی، دقیق و همه‌جانبۀ وقایع در اولویت قرار دارد، و تلاش می‌کنیم که آثار تولیدشده برای مخاطبان جذاب و خواندنی هم باشد. بررسی و مقایسۀ کتاب‌های سال‌های نخستین تأسیس دفتر با آثار جدید نشان می‌دهد که آثار این مجموعه علاوه بر ارتقای محتوا، سطح قلم و ادبیات آن‌ها نیز رشد داشته است. طبیعی است هر مجموعه‌ای که به هر دو مؤلفۀ «دقت» و «روانی قلم و ادبیات فاخر» توجه نشان دهد، با استقبال بیشتری مواجه خواهد شد. 

اما دربارۀ صحّت روایت و استنادات، باید بگویم که هم محقق و هم نویسنده و هم کارشناسان سعی می‌کنند از حوادث پیرامون زندگی راوی یا مرتبط با سوژه‌ها مطلع شوند و آن را در کارها لحاظ کنند و مواردی که نیاز به توضیح دارد در پاورقی و یا در مقدمه اشاره کنند و فضا را برای تحقیقات جدید باز نگه دارند. ما معتقدیم که اگر تعدد و تنوع راوی در هر حوزه‌ای وجود داشته باشد و روایت مردم ـ که معمولاً منافع خاصی ندارند ـ برجسته شود، به خودی خود مانع از تحریف تاریخ می‌شود. ما سعی کرده‌ایم با راویان متعدد و سطح‌بندی خاطرات و روایت‌های مردم، ابعاد مختلف ماجرا را روشن کنیم تا تحلیلگران و مورخان بتوانند همۀ ابعاد حوادث و رویدادها را ببینند و تحلیل معتبرتری ارائه دهند.


 مخاطبان چه کسانی هستند و دامنۀ تأثیرگذاری آثار چگونه ارزیابی می‌شود؟ زیرا چاپ کتاب، پایان آن نیست و بعد از نشر، نقد و تحلیل آن باید انجام شود. 

مخاطبان آثار ما عمدتاً فعالان، مدیران فرهنگی، دانشجویان، طلاب و جوانان از همۀ طیف‌ها به‌ویژه طیف مذهبی و انقلابی هستند. در سال‌های اخیر تلاش کرده‌ایم تا با روان‌سازی مطالب و خواندنی‌تر کردن آثار، عموم مردم جزء مخاطبان مجموعه قرار گیرند. خوشبختانه سوژه‌های عمومی و استانی ما با استقبال بیشتری مواجه شده است. بیشتر آثار با سوژه‌های محلی و استانی، در محیط جغرافیای خود به‌خوبی دیده شده‌ است. از این میان می‌توانیم به محصولات دفتر سبزوار یا حسینیۀ هنر سبزوار اشاره کنم که آثارش مخاطب مردمی و محلی فراوانی دارد و هر کتابشان حداقل سه یا چهار بار تجدید چاپ شده است.

به‌طور دقیق باید بگوییم که هر حوزه‌ای مخاطبان مشخص و خاص خود را دارد. برخی حوزه‌ها ممکن است مخاطب عمومی نداشته باشد و بیشتر برای یک طیف و مخاطب ویژه‌ای نوشته شده باشد اما سعی شده غالب کتاب‌های انتشارات، برای مخاطبان عمومی جذاب و مفید باشد و برای اهالی فرهنگ و فکر هم قابل استفاده و اعتنا باشد.

این که دامنۀ تأثیرگذاری آثار انتشارات چگونه بوده، باید گفت که در برخی حوزه‌ها توانسته‌ایم جریان‌ساز باشیم ولی در برخی از حوزه‌های دیگر، توفیق خاصی نداشته‌ایم. برای مثال حوزۀ تاریخ شفاهی پیشرفت، بابِ جدیدی را در حوزۀ تاریخ شفاهی باز کرده است و اگر پیش‌تر در این زمینه آثاری منتشر شده بود می‌توانست این عرصه را تقویت کرده و حتی برخی از ناشران و نویسندگان را به این سمت و سو سوق دهد. رویکرد ثبت خاطرات مردمی در ماجرای کرونا و تشییع حاج قاسم، سبب شد که جریان واقعه‌نگاری و روزنگاری حوادث کشور تقویت شود. حادثه‌نگاری وقایع مختلف در کشور شروع و فاصلۀ زمانی نوشتن با خود حادثه کوتاه شد. تعداد رونمایی‌ها و دیدار با نویسندگان یا کارگاه‌های آموزشی برای برخی کتاب‌ها یا نویسندگان یا موضوعات، تا حدی بیانگر اثرگذاری آن‌ها بر مخاطبان است. برای مثال کتاب‌هایی مانند آرزوهای دست‌ساز و خانم مربی با اینکه در سال‌های گذشته به چاپ رسیده اما هر سال شاهد استقبال فراوان مخاطبان از این کتاب، نویسنده و راوی آن‌ها در شهرها و دانشگاه‌های مختلف هستیم. 


 ارتباط و تعامل با سایر نهادها یا مراکز فعال، پژوهشگران و محققان حوزۀ پایداری چگونه است؟

ارتباط و تعامل نهادها با مراکز فعال و پژوهشگران این حوزه، هدفمند و پروژه‌محور و محدود است. به‌طور کلی مراکز تاریخ‌نگاری با یکدیگر ارتباط کمی دارند؛ این ارتباطات مقطعی و بیشتر در سطح مدیران ارشد است و کمترین ارتباط و شناخت را با بدنۀ فعال دارند. هر مجموعه‌ای برای افزایش تعامل با دیگر مراکز، ملاحظاتی دارد تا از بعضی آسیب‌ها، تبعات و حاشیه‌سازی‌ها در امان باشد. به نظر این نقص و تبعات برای همۀ مراکز وجود دارد ولی باید با تدابیری، این رویۀ نادرست اصلاح شود. ما بر این باور هستیم که اگرچه ارتباطات اصلی با مدیران ارشد است ولی ارتباط با محققان به عنوان افرادی که سیاست‌ها و رویکردها را تصحیح یا تقویت یا تعمیق می‌کنند، ضروری به نظر می‌رسد، زیرا این ارتباطات هدفمند و برنامه‌ریزی شده می‌تواند کمک خوبی برای این مراکز باشد.


 برنامه‌های جانبی انتشارات چیست؟

برنامه‌های جانبی انتشارات و واحد تاریخ شفاهی و در کل مجموعۀ دفتر مطالعات، تلاش برای شکل‌گیری نهضت ملّی تاریخ شفاهی و تجربه‌نگاری است. این مجموعه تلاش می‌کند که در ارتباطات با ادارات، ارگان‌ها و مؤسسات، آن‌ها را به ثبت تاریخ شفاهی و تجربیات مدیران و فعالانش تشویق کند تا هر مجموعه سوابق شکل‌گیری، ادوار فعالیت‌ها و تجربیات مدیران و کارشناسان خود را ثبت، ضبط و منتقل کند. به نظر می‌رسد اگر این نهضت تاریخ شفاهی و تجربه‌نگاری در کشور به‌صورت جدی، دقیق، غیرفرمایشی، برنامه‌ریزی شده و ناظر به نیازها انجام شود، هم در سیاست‌گذاری‌ها مؤثر خواهد بود، هم در سطوح مدیریتی بهبود حاصل خواهد ‌شد، هم عرصۀ خدمات عمومی مناسب‌تر می‌شود و هم انباشت تجربیات، نظرات و نظریات بومی، در عرصه‌های مدیریت و سیاستگذاری و علوم انسانی کاربردی‌تر شده و می‌توانند تا حدی سبب تحول و یا بومی شدن بعضی از رشته‌های علوم انسانی شوند.


 در حوزه ترجمه و ادبیات مقاومت بین‌الملل چه کارهایی انجام داده‌اید؟

انتشارات در حوزۀ ترجمه و ادبیات مقاومت بین‌الملل دو رویکرد را هم‌زمان پیش می برد. رویکرد اول داشتن ردۀ تخصصی تاریخ شفاهی بین‌المللی است که رویکرد آن ثبت و ضبط وقایع و تجربیات بین‌المللی، خاطرات فعالان جهان اسلام، هم‌افزایی فرهنگی و هنری کشورهای اسلامی و تقویت مناسبات فرهنگی و هویتی آن‌ها است. تاکنون پنج کتاب در حوزۀ افغانستان و یک کتاب در زمینۀ جبهۀ مقاومت اسلامی (اینجا سوریه است) منتشر شده است. دربارۀ برخی کشورهای دیگر و فعالان بین‌المللی هم چند کتاب در دست تحقیق و تدوین است. ما معتقدیم که با توجه به دانش و تجربه‌ای که نویسندگان مراکز تاریخ شفاهی و تاریخ‌نگاری دارند باید به ثبت و ضبط خاطرات شخصیت‌های جهان اسلام بپردازیم و دیدگاه‌مان را برای مخاطبان غیر ایرانی بیان کنیم. متأسفانه مراکز تاریخ‌نگاری ما به این موضوع دیر ورود پیدا کردند بنابراین هنوز آثار فاخری در این عرصه تولید نشده است. اگرچه در این زمینه، حوزۀ هنری پیشگام بوده ولی به کندی پیش رفته است. ما معتقدیم که مـــحققـــان ایرانی بایــــد خـــاطــرات شخصیت‌های جهان اسلام، احزاب، گروه‌ها، رهبران، وزرا و مدیران ارشد کشورهای اسلامی را ثبت و ضبط کنند و مخاطبان اسلامی یا جهانی را از سیطرۀ روایت تک بُعدی جهان غرب خارج کنند. ما باید راوی صداهای متفاوت در بازار تک‌صدایی غربی باشیم. طبیعی است کتابی که نویسندگان ایرانی همسو با انقلاب از زندگی و خاطرات نجم‌الدین اربکان، بشار اسد، حامد کرزای و پرویز مشرف منتشر می‌کنند با روایت دیگران تفاوت بنیادی داشته باشد.

رویکرد دوم توجه به ترجمۀ آثار به زبان‌های دیگر است. هم‌اینک حدود 15 عنوان از کتاب‌های دفتر به زبان عربی و 5 کتاب نیز به زبان انگلیسی ترجمه شده است. اگر محدویت مالی وجود نداشته باشد و وعده‌های مسئولان و متولیان فرهنگی در عمل محقق شود، کارهای بیشتری در این زمینه می‌توان انجام داد.


 در کل کشور چند شعبه دارید؟ (امکانات استــــانی و منطقه‌ای) همکاران مجــــموعه چــــه تعداد هستند؟ (امکانات انسانی)

مجموعۀ دفتر مطالعات در پانزده شهر، گروه یا دفتر تاریخ شفاهی دارد. تعداد همکاران از یک یا دو نفر شروع می‌شود و در برخی دفاتر قدیمی به ده یا پانزده نفر می‌رسد. به‌طور کلی بیش از 200 نفر با واحد تاریخ شفاهی به‌ اشکال مختلفی همکاری می‌کنند از جمله: محقق رسمی، محقق همکار، محقق پروژه‌ای، پیاده‌سازی صوت‌ها و تنظــــیم اولیه متن، کــــارشناســــی تحقــــیقات، ویــــراستــــاری و مشاورۀ پروژه‌ها. دفاتر تاریخ شفاهی ما در شهرهای تهران، مشهد، سبزوار، قم، کاشان، همدان، اصفهان، یزد، اردکان، شیراز، اهواز، زنجان، اراک، تبریز و قائم شهر فعال است اما در سایر استان‌ها حضور ندارند؛ بنابراین نتوانستیم این رویکردها و دغدغه‌هایی که در زمینۀ ثبت و تقویت روایت و خاطرات مردمی داریم، در این استان‌ها محقق کنیم. امیدواریم با همین توان و دفاتر، بتوانیم در انجام رسالت تاریخی و مأموریت‌های اشاره شده، فعال باشیم و افق‌های جدیدی در عرصۀ تاریخ شفاهی کشور بگشاییم.