یاداشت

نگاهی آسیب شناسانه به پژوهش های ادبیات پایداری از منظر استادان زبان و ادب فارسی

پژوهش در ادبیات پایداری

چکیده ;

نگاهی به وضعیت پژوهش‌های ادب پایداری و برنامه‌ریزی مناسب به‌منظور رفع نقاط ضعف آن‌ها از مسئله‌یابی تا ارائۀ نتایج راهبردی، اهمیت مطالعۀ این موضوع را ضروری می‌نماید. 

بدین منظور این نوشتار با هدف بررسی آسیب‌شناسانۀ پژوهش‌های انجام شده در تبیین وضعیت موجود و نقش سازمان‌هایی مانند اندیشکدۀ ادبیات پایداری حوزۀ هنری در سیاستگذاری و برنامه‌ریزی و ساماندهی پژوهش‌های ادب پایداری از منظر استادان رشتۀ زبان و ادب فارسی و ادبیات پایداری انجام شده است. 

روش استفاده در این مقاله، روش تحقیق اکتشافی بوده است. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبۀ نیمه ساختاریافته و عمیق با یازده تن از پژوهشگران و منتقدان مطالعات ادب پایداری بوده است. برای تحلیل مصاحبه‌ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. 

نتایج برآمده از این مطالعه نشان می‌دهد که آسیب‌های حوزۀ پژوهش در دو سطح علمی _ پژوهشی‌ و ساختاری _ سازمانی طبقه‌بندی می‌شوند. 

آسیب‌های حوزۀ علمی _ پژوهشی شامل چهار بُعد: 1. سرمایۀانسانی؛‌ 2. مسئله‌شناسی؛ 3. مباحث نظری و 4. روش‌شناسی است. 

آسیب‌های حوزۀ ساختاری _ سازمانی نیز شامل چهار بُعد: 1. غلبۀ نگاه سیاسی و ایدئولوژیک؛‌ 2. فقدان برنامه‌ریزی و سیاستگذاری کلان؛‌ 3. مسائل و مشکلات اقتصادی؛ 4.‌ مدیریت ناكارآمد و غیر متخصص است. 

همچنین نقش اندیشکدۀ ادبیات پایداری در سیاستگذاری و فعالیت‌های راهبردی، شبکه‌سازی و برقراری ارتباط با سازمان‌ها، دانشگاه‌ها و پژوهشگران، آموزشی (ساماندهی رشته ادبیات پایداری)، و ساماندهی پژوهش‌ها از منظر مصاحبه‌‌‌شوندگان بررسی شده است. 

واژگان کلیدی

پژوهش، ادبیات پایداری، روش‌شناسی، مسئله، نظریه، آسیب‌شناسی، سیاستگذاری.


طرح مسئله

توجه به پژوهش نقش مهمی در گسترش علوم دارد و پرداختن به رویکردها و روش‌های گوناگون پژوهشی می‌تواند زمینه‌ساز رشد و توسعۀ تحقیقات کارآمد و مؤثر باشد. پژوهش، بستری مناسب برای ارتباط بین مسائل و واقعیت‌های جامعه و پاسخگویی تخصصی و کاربردی به آن‌ها است. همچنین پژوهش «فرصتی برای تولید دانش و پایگاهی برای تضارب آراست». (راز، 1394: ج)پژوهش‌های ادبیات پایداری یکی از گسترده‌ترین و پرتنوع‌ترین رویکردهای پژوهشی حوزۀ ادبیات فارسی به‌شمار می‌رود. با وجود آنکه ادبیات پایداری و عنوان ادبیات پایداری شاخه نسبتاً جوانی از درخت زبان و ادبیات فارسی است، اما از میانۀ دهۀ هشتاد شمسی به بعد به‌سبب تأسیس رشتۀ ادبیات پایداری، راه‌اندازی فصلنامه‌ها و نشریات علمی با این موضوع و ادبیات تولید جنگ هشت ساله (دفاع مقدس)، پژوهش‌های بسیار زیادی در این حوزه انجام شده است. چنانچه هنگامی که کلیدواژۀ «ادبیات پایداری» را در پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) جستجو می‌کنیم، با 2460 پایان‌نامه و رسالۀ دکتری در این حوزه مواجه می‌شویم. تعداد رکوردهای مقالات نوشته شده در این حوزه نیز بیش از 10000 مورد در جویشگر علمی فارسی (علم‌نت) نمایش داده 

می‌شود. 

پژوهش‌های ادبی در ایران در تمام مراحل انجام تحقیق از ابتدا تا انتها به‌لحاظ کیفیت و مراحل تحقیق علمی دچار نقصان و کاستی‌های زیادی است (رضی، 1391( امروزه شیوۀ انجام پژوهش با مسئله‌مندی، فرآیند منطقی، منسجم، نظریه‌مند، روشمند و بدیع می‌تواند گره از مشکلات حوزۀ ادبی گشوده و بخشی از نیازهای جامعه را مرتفع نماید. انجام پژوهش با رعایت موارد ذکر شده، نیازمند ملزوماتی است که شامل برخورداری از مهارت‌های محققان در مسئله‌یابی، چارچوب‌بندی پژوهش، بهره‌گیری از روش‌تحقیق مناسب و پیوند ذهن و واقعیات روز جامعه است. «آموزش در زمینۀ تحقیق، مهارت‌ها و تکنیک‌ها عنصری کلیدی در رشد دانشجویان و محققان ادبیات است»

(Sekar J. Johan، (2019).  

نیم‌نگاهی به کارنامۀ پژوهشی ادبیات پایداری نشان می‌دهد که فعالیت‌های علمی این عرصه به‌لحاظ کمّی بسیار رشد کرده است. به‌ویژه در سال‌های 1395 و 1396 از نظر تعداد مقالات و در سال 1400 از نظر تعداد پایان‌نامه‌ها به اوج خود رسیده است. 

از مجموعه پژوهش‌های علمی که در زمینۀ ادبیات پایداری انجام شده انتظار می‌رود دریچۀ تازه‌ای را پیش روی مخاطبان خود قرار دهد و برای مسائل موجود، راه‌حل‌های مناسب و کاربردی ارائه دهد. لازمۀ بررسی این مهم پاسخگویی به این سؤالات است که پژوهش‌های ادبیات پایداری تا چه اندازه مسئله‌محور بوده‌اند؟ به چه میزان به روش‌های تحقیق علمی پایبند بوده‌اند؟ چه مقدار پاسخگوی مسائل جامعه بوده‌اند؟ 

بررسی وضعیت پژوهش‌های ادب پایداری از منظر استادان رشتۀ ادبیات فارسی و ادبیات پایداری می‌تواند در ترسیم تصویری کلی، یاریگر اندیشکدۀ ادبیات پایداری در انجام رسالت خطیر سیاستگذاری و برنامه‌ریزی رشتۀ تحصیلی ادبیات پایداری و تعیین اولویت‌های پژوهشی باشد. 

بررسی‌ها نشان می‌دهد که رویکردهای میان‌رشته‌ای در پژوهش‌های ادبی در سال‌های اخیر روبه گسترش بوده است (حیدری، 1399: 1) و موجب بازخوانی آثار ادبیات فارسی با نگاهی تازه، چندوجهی و استفاده از روش‌های پژوهشی جدید شده است. این امر ضرورت ایجاد افق‌های جدید فکری، برقراری رابطۀ ادبیات پایداری با سایر رشته‌های علوم انسانی، تقویت استفاده از روش‌های پژوهشی را در آثار پژوهشی ادبی بیش از پیش می‌نمایاند. 

هدف از انجام این مطالعه بررسی آسیب‌شناسانۀ پژوهش‌های انجام شده در تبیین وضعیت موجود و حل مسئله و نقش سازمان‌هایی مانند اندیشکدۀ ادبیات پایداری حوزۀ هنری در سیاستگذاری و برنامه‌ریزی و ساماندهی پژوهش‌های ادب پایداری از نظر استادان رشتۀ زبان و ادب فارسی و ادبیات پایداری است. 

روش شناسی 

رویکرد انجام این پژوهش، کاربردی بوده و با روش تحقیق کیفی اکتشافی انجام شده است. بدین منظور با یازده تن از پژوهشگران و منتقدان مطالعات ادب پایداری مصاحبۀ نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد. برای تحلیل مصاحبه‌ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. 

استخراج مضامین به این ترتیب بود که پس از پیاده‌سازی فایل مصاحبۀ ضبط شده، و خوانش مکرر متن مصاحبه‌ها، با استفاده از نرم‌افزار مکس کیودا، کدهای اولیه استنتاج و ایجاد شدند. شیوۀ نمونه‌گیری در مطالعه حاضر، روش نمونه‌گیری هدفمند یا معیارمحور بوده است. 

مصاحبه‌‌‌شوندگان با توجه به سابقۀ پژوهش ادبی، تجربه و تخصص انتخاب شدند و معیار کفایت تعداد مصاحبه‌شوندگان، اشباع نظری بوده است. این افراد به ترتیب حروف الفبا عبارتند از:

محمدصادق بصیری، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید باهنر کرمان؛

سیده زیبا بهروز، پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی؛

کامران پارسی‌‌‌نژاد، عضو دائمی هیئت علمی حلقه ادبیات پژوهشگاه اندیشه، معاون پژوهش بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان؛

فرانک جهانگرد، استادیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛

احمد خاتمی، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، استاد تمام و عضو هیئت علمیِ گروه زبان و ادبیات فارسی، و مدیر قطب علمی «تاریخ ادبیات فارسی» دانشگاه شهید بهشتی؛

احمد رضی، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان؛

محمود رنجبر، دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان؛

حامد صافی، مدیر پشتیبانی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر؛

محمدرضا صرفی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید باهنر کرمان؛

اسحاق طغیانی، عضو هیئت علمی و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان؛

کاظم کاظمی، استادیار بخش علوم اجتماعی دانشگاه شهید باهنر کرمان.


یافته‌های پژوهش

در این قسمت دیدگاه افراد مصاحبه‌‌‌شونده در دو شاخصۀ اصلی ارائه شده است که به ترتیب عبارتند از:

الف) آسیب‌شناسی پژوهش‌های انجام شده در تبیین وضعیت موجود و حل مسئله؛

ب)  نقش اندیشکدۀ ادبیات پایداری در سیاستگذاری و ساماندهی پژوهش‌ها.


الف) آسیب‌شناسی پژوهش‌های انجام شده در تبیین وضعیت موجود و حل مسئله

مصاحبه‌شوندگان با رویكردی آسیب‌شناسانه به وضعیت موجود پژوهش‌های ادبیات پایداری پرداختند. آسیب‌های مطرح شده در دو سطح علمی ـ پژوهشی،‌ و ساختاری _ سازمانی طبقه‌بندی شد. آسیب‌های علمی _ پژوهشی شامل چهار بُعد: 1. سرمایۀ انسانی،‌ 2. مسئله‌شناسی، 3. مباحث نظری، 4. روش‌شناسی است. 

آسیب‌های ساختاری _ سازمانی نیز به چهار بُعد:

1. غلبۀ نگاه سیاسی و ایدئولوژیک،‌ 2. فقدان برنامه‌ریزی و سیاستگذاری کلان،‌ 3. مسائل و مشکلات اقتصادی،‌

4. مدیریت ناكارآمد و غیر متخصص تقسیم شده است. 

در ادامه به توضیح مقولات مربوط به هر بعد در دو سطح نامبرده می‌پردازیم.

1. آسیب‌های مربوط به حوزه علم و پژوهش:

1-1. سرمایه انسانی: منظور از سرمایۀ انسانی،‌ استادان،‌ دانشجویان، پژوهشگران و متخصصانی هستند كه در عرصۀ ادبیات پایداری به فعالیت مشغولند. رضی،‌ طغیانی،‌ خاتمی،‌ و صرفی،  نقش محققان را در تولید علمی و پژوهشی ادبیات پایداری  مهم برشمردند. سه مقولۀ اصلی استخراج شده در بعد سرمایۀ انسانی ادب پایداری شامل موارد زیر است: 

الف) نقش محققان پیشگام در الگوسازی و کلیشه‌سازی؛ ب) کمبود پژوهشگران متخصص و متعهد؛ج) تعداد اندک مخاطبان پیشگام پژوهش در هر رشتۀ تخصصی در الگوسازی تولیدات علمی و بنانهادن خشت اول این بنا نقش مهمی دارند. به‌ویژه اگر تعداد محققان و مخاطبان علاقمند به پژوهش و تولید در حوزۀ مربوطه اندک باشد. این امر موجب می‌شود تا  تولیدات علمی در چرخة تعداد اندکی از همین پیشگامان محصور شده و با تأکید بر روش‌ها و نگرش خاص افراد همین جرگه، الگوهای مشابه و قدیمی، و بعضاً غیرپاسخگو به مسائل جدید روز ادبیات پایداری شکل بگیرد. 


1-2. مسئله‌شناسی: در این بعد، سه مؤلفۀ الف) عدم شناخت پژوهشگران نسبت به مسئله، ب) عدم پاسخگویی به مسائل روز به دلیل جوان بودن این حوزه، ج) فقدان مسئله‌یابی از متن سخنان مصاحبه‌شوندگان استخراج شده است. صافی، صرفی، رنجبر و بصیری بر این بعد از مطالعات ادب پایداری تأکید داشته‌اند. 

در پژوهش‌های مسئله‌محور،  قدرت تحلیل و تفکر پژوهشگر در چهارچوب روش‌شناسی تحقیق، اهمیت و جایگاه بی‌بدیلی دارد. نظریه‌ها و دستاوردهای تحلیل ادبی، حاصل پژوهش‌های مسئله‌محور است. لذا مقصود از پژوهش در معنای اصیل و تخصصی آن همین نوع از تحقیق است که آغاز آن مسئله‌‌ای با تقابل ذهن و عین برای پژوهشگر مطرح می‌شود و پایان آن به نظری جدید و استنتاجی نو ختم می‌شود. چنانچه پژوهشگر از مسئلۀ مرکزی تحقیق فاصله بگیرد، و به ارائۀ اطلاعات دربارۀ موضوع‌های مختلف بپردازد، پژوهش دچار آسیبی به نام «موضوع‌محوری» می‌شود. (قبول، 1390: 34) 


1-3. مباحث نظری: معمولاً در پژوهش‌های ادبیات پایداری، پژوهشگران با چارچوب مفهومی و نظری تحقیق نمی‌کنند و به تعاریف متغیرها یا واژه‌های مهم پژوهش بسنده می‌کنند. الف) نامشخص بودن تعریف و انواع ادبیات پایداری، ب) تحریف حقایق پایداری به‌دلیل به‌کارگیری نادرست نظریه‌های مکاتب غربی و فقدان دانش بومی، دو مقوله مطرح شده از سوی 

مصاحبه‌شوندگان به‌ویژه بصیری، جهانگرد، صافی، طغیانی، و پارسی‌نژاد بوده است. برخی پژوهش‌های ادب پایداری به دلیل برداشت‌های نادرست و سطحی از مفاهیم نظری،‌ دچار اشتباه شده و انفصال بین نظریه و روش ایجاد شده است.

علیرضا محمدی کله‌سری (1392) در مطالعه‌ای با عنوان «گزینش متن و روش‌شناسی مطالعات ادبی» به این نتیجه دست یافته است که در پژوهش‌هایی که در پرتو نظریه‌ای شناخته‌شده _ از نوع نظریه‌های مورد استفاده در نقد ادبی _ به خوانش متن می‌پردازند، عدم گزینش روشمند متن پیوندی جدی با غلبۀ نظریه بر پژوهش دارد. به نظر می‌رسد تأکید بر تمایز میان روش تحقیق و روش‌شناسی و همچنین نظریه و چارچوب نظری می‌تواند اهمیت روش‌شناختی گزینش متن را بیش از پیش آشکار کند (محمدی 

کله‌سری، 1392: 54-55). 


1-4. روش‌شناسی: در بعد روش‌شناسی، دو مقولۀ الف) فقدان مبانی مستحکم روش‌شناختی، ب) پیروی از روش‌های تکراری و یکسان از متن مصاحبه‌ها استخراج شد. پژوهش اصیل در چهارچوب روش‌شناسی، معنا و مفهوم حقیقی و علمی خود را می‌یابد. روش‌شناسی فرایند علمی هدایت و انجام یک پژوهش علمی از طرح سؤال تا نتیجه‌گیری و گاهی منجر به نظریه‌پردازی است. بر اساس روش‌شناسی پژوهشگر می‌تواند مبتنی بر اطلاعات تخصصی و تفکر انتقادیش برای سؤال‌های علمی مطرح شده ساختار و طرح علمی، دقیق، آزمون‌پذیر و منظم تعریف کند و توانایی پیشبرد تحقیق از آغاز تا پایان را با یک مجموعه‌ای از روش‌های مرتبط بیاید. (سرمد، 1376: 19-25؛ گری، 2004: 25)


2. ‌آسیب‌های مربوط به حوزه ساختاری و سازمانی:

آسیب‌های مربوط به حوزۀ ساختاری و سازمانی به چهار بعد: 1. غلبۀ نگاه سیاسی و ایدئولوژیک، 2. فقدان برنامه‌ریزی و سیاستگذاری کلان، 3. مسائل و مشکلات اقتصادی، 4. مدیریت ناکارآمد و غیرمتخصص تقسیم شده است که به ترتیب به بررسی هر کدام از این موارد می‌پردازیم.


2-1. غلبۀ نگاه سیاسی و ایدئولوژیک: در این بعد چهار مقوله استخراج شده است که بهروز، کاظمی، صرفی، صافی، رنجبر و پارسی‌نژاد در مطالعات ادب پایداری بر این بعد تأکید داشته‌اند. این مقولات به شرح زیر است:

الف) جهت‌دهی پژوهش‌ها توسط نهادهای ذی‌نفع، ب) سفارش‌های سازمانی در حوزۀ تاریخ شفاهی، ج) فقدان نقدپذیری به دلیل تقدس‌بخشی به حوزۀ ادب پایداری، د) فضای نیمه‌روشنفکرانه و سیاست‌زده (انحصاری شدن پژوهش‌ها و اختصاص یافتن به گروه خاص). 

علاوه بر سازمان‌ها، برخی پژوهشگران نیز با نگاهی ایدئولوژیک به پژوهش در حوزۀ جنگ پرداخته‌اند؛ کمری