پایداری برای تحقق آرمانها، موضوعی است که در ادبیات همۀ ملتها حضور دارد و از گذشتههای دور مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است؛ البته در میان بعضی از ملتها بیشتر و در بعضی هم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. شاعران و نویسندگان هر کشور متناسب با فرهنگ خودشان حول محور پایداری مضمونپردازی کردهاند. پایداری به معنای عام یک جریان عادی در زندگی عموم مردم است و نقش مهمی در بقای نسل انسان و بقای جوامع گوناگون داشته است. بنابراین، ادبیات پایداری هم فرازمینی و هم فرامکانی است. ادبیاتی همهجایی است. همین فرامکانی و فرازمانی بودن میتواند موضوع مهمی برای پژوهشگران باشد و دستاوردهای پژوهشهای آنان، چراغی فرا راه نسل امروز قرار بدهد که بخشی از آنها درگیر بحران هویت شدهاند.
پــژوهــــش ادبـــیـــات پـــایــداری زمینهساز شکلگیری و تولید دانش جدید در این حوزۀ مطالعاتی است، زیرا یـکی از ویــژگیهای پــژوهـشْ نوآوری، طرح حرفهای تازه، حـل مسئله و باز کردن گرههاست. هرچند با کثرت نشر آثار پژوهشی در حوزۀ مطالعات ادبی پایداری مواجهیم، اما اغلب آنها جنبۀ اطلاعرسانی دارند و بیشتر در صدد بازنشر و تبلیغ و ترویج یافتههای موجود هستند. اگر هم نوآوری در آنها دیده شود، بیشتر در نحوۀ عرضۀ مطالب و شیوۀ بیان است. قاعدتاً پژوهشهای اصیلْ دستاوردهای تازهای خواهند داشت. یافتههای جدید پژوهشی به آفرینشگران ادبی هم کمک خواهد کرد. شاعران و نویسندگان برای خلق آثار ادبی در ادبیات پایداری نیاز به اطلاعات درست و دقیقی دارند که از راه پژوهش علمی بهدست میآید.
ترویج گسترده و مستمر هر موضوعی ازجمله ادبیات پایداری اگر با پژوهشهای نو همراه نباشد، کمکم آن را به موضوعی کلیشهای و تکراری تبدیل میکند و جذابیت خود را برای مخاطبان از دست میدهد. این در حالی است که بسیاری از جنبههای ادبیات پایداری ناشناخته است، بهویژه در عرصههایی که ادبیات پایداری با سایر هنرها و یا با سایر رشتههای دانشگاهی پیوند میخورد.
نگاه مسئلهمحور، مهمترین راهبرد
نقش اندیشکدۀ ادبیات پایداری در این موضوعْ ارائۀ راهکارهاست. اندیشکدهها میتوانند محلی برای ایدهپردازی باشند و اتاق فکری که در آن تلاش میشود با مطالعۀ عمیق و همهجانبه به مجریان و ذینفعان مشاوره بدهند. اندیشکده میتواند بـــا پیـــشنهاد راهبردها، مشخص کـــردن ســـیاســـتها، زمـــینهســازی برای تصمیمگیریهای خوب و ارائۀ راهحل برای مسئلههای مبتلابه، اثرگذار باشد. اندیشکدۀ ادبیات پایداری زمانی میتواند نقشآفرین باشد که کارگروهی را اساس قرار بدهد و بتواند همۀ افراد و نهادهای دخیل را مشارکت بدهد. مهمترین راهبرد این است که نگاه مسئلهمحور به این موضوع داشته باشد نه نگاه صرفاً تبلیغی و ترویجی؛ یعنی بنا را بر این بگذارد که هر تحقیقی در این زمینه گرهی را بگشاید. هر پژوهش، مانعی را از سر راه بردارد. لازمۀ این کار در ابتدا شناسایی و طبقهبندی مسائل حوزۀ ادبیات پایداری است. مسئلهها و گرههای زیادی در مطالعات ادبیات پایداری وجود دارد. مثلاً تعریف ادبیات پایداری که مرور آنها نشان از آشفتگی دارد؛ یا مسائل میانرشتهای، یعنی آنجایی که ادبیات پایداری با هنرها و سایر رشتههای علمی پیوند میخورد.
اندیشکدهها معمولاً یا در مراکز علمی ایجاد میشوند و یا رکن اصلی آنها را دانشگاهیان تشکیل میدهند. ارتباط اندیشکدۀ ادبیات پایداری با دانشگاهها و پژوهشگاهها، که از مراکز اصلی تحقیق و پژوهش بهشمار میروند، در به ثمر نشستن تلاشها بسیار مؤثر خواهد بود. همایشهای علمی در سطح ملی یا بینالمللی هم محل خوبی برای این شبکهسازی هستند که البته بهصورت سنتی برگزار میشوند، اما با شکلگیری و گسترش شبکههای اجتماعی در فضای مجازی، امکانات تازهتری برای این کار فراهم شده که باید از آنها استفاده کرد. اندیشکدۀ ادبیات پایداری بهخوبی میتواند از ظرفیت دانشگاهها و پژوهشگاهها برای رسیدن به اهداف خودش بهره ببرد، ولی این ارتباط باید بهگونهای باشد که پژوهشگران مراکز علمی احساس نکنند که افراد یا نهادهای غیرمتخصص در بیرون از دانشگاه در صددند تا برای آنها تعیین تکلیف کنند یا محتوایی را به آنها القا کنند و یا اینکه از آنها انتظار داشته باشند با شیوهای غیرآکادمیک به مسائل بپردازند. در اندیشکدۀ ادبیات پایداری، حمایت از پژوهشهای اصیل دانشگاهی، حمایت از پایاننامههای دانشجویی با موضوع مسئلههای اولویتدار، باید مورد توجه قرار بگیرد.
رویکردهای پژوهش در ادبیات پایداری
رویکردهای پژوهش در ادبیات پایداری را از منظرهای مختلف میتوان مورد مطالعه قرار داد. با رویکرد تاریخی میتوان بازتاب پایداری را در ادبیات پیشینیان ازجمله ادبیات کلاسیک مطالعه کرد و سیر تحول آن را نشان داد. بهویژه در ادبیات حماسی، با رویکرد بلاغی میتوان عناصر زیباییشناسانۀ آن را ارزیابی کرد. با رویکرد زبانی میتوان چگونگی بهکارگیری عاطفی واژگان و نحوۀ چینش آنها را برای اثرگذاری بر مخاطب مورد مطالعه قرار داد. با رویکرد تطبیقی میتوان موضوع پایداری را در ادبیات ملل مختلف با هم مقایسه کرد و شباهتها و تفاوتهای آنها را معرفی کرد و عوامل فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی و همچنین شباهتها و تمایزات را بررسی کرد. میتوان ترجمۀ آثار ادبی با موضوع پایداری را دنبال کرد. حتی با رویکرد نسخهپژوهی میتوان به تصحیح نسخههای بهجامانده از آثار ادبی پایداری پرداخت. مهمتر از همه میتوان با رویکرد میانرشتهای چگونگی پیوند ادبیات پایداری با سایر رشتهها را مطالعه کرد؛ مثل سیاست، روانشناسی، جامعهشناسی، روابط بینالملل، نشانهشناسی، مطالعات فرهنگی. همچنین، میتوان با رویکرد بیناهنری چگونگی بازتاب پایداری را در هنرهای ترکیبی مثل نمایش، سینما، موسیقی و خطاطی مورد مطالعه قرار داد.
مسئلهها چیست؟
تقلیل دادن ادبیات پایداری به ادبیات چند دهۀ اخیر ایران یا به ادبیات دوران دفاع مقدس یکی از مسئلههاست. اصرار بر اینکه ادبیات پایداری خاص تاریخ معاصر سرزمین ماست، نه مفید است و نه درست. هرچند بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بحث دربارۀ ادبیات پایداری و مبانی آن مورد توجه ویژه قرار گرفت و رشتۀ ادبیات پایداری در بسیاری از دانشگاهها راهاندازی شد، مجلاتی در این حوزه شروع به فعالیت کردند، کتابها و مقالات زیادی حول محور آن منتشر شد، همایشهای علمی متعددی برگزار شد، اما موضوع پایداری موضوعی است که همیشه مورد توجه گروهی از شاعران و نویسندگان بوده است که بازتاب آن را میشود در گذشتۀ ادبیات فارسی و همچنین در ادبیات گذشتۀ ملتهای دیگر دید. در دهۀ 80، بهسرعت شاهد گسترش کمّی کرسیهای ادبیات پایداری در دانشگاهها بودهایم، بدون آنکه دربارۀ مبانی نظری و اندیشهگانی آن به اندازۀ کافی بحث و توافق شده باشد. این اقدام زمینهساز انتشار شبهتحقیقاتی شده که بهصورت سطحی و کلیشهای به این موضوع پرداختهاند و چون گروهی از اینگونه آثار جزو اولینها بودهاند، مرتباً بهوسیلۀ دیگران بهعنوان الگو مورد استفاده قرار میگیرند و کلیشهوار بازتولید میشوند. از دیگر دلایل ناباروری پژوهشهای ادبیات پایداری بهرهگیری از مهارتهای آفرینش آثار ادبی در پژوهش ادبی است؛ درحالیکه ماهیت این دو حوزه با هم متفاوت است و هر کدام روش، فرم و زبان خاص خود را دارند. در آفرینش ادبی تخیل، عاطفه و ذوق هنری دخالت دارد و شاعر میتواند از ابزارهای ضمنی همچون تمثیل بهره بگیرد، اما حوزۀ پژوهش ادبی از نوع دانش و شناخت است و ابزار کار پژوهشگرْ استدلال و منطق علمی است. او حق ندارد از حس تحلیلهای شاعرانه برای تبیین موضوعی و بیان چرایی وقوع رویدادی بهره بگیرد.
اهمیت روشمندی در پژوهشهای ادب پایداری
همایشها و کنگرهها امکان خوبی برای این است که پژوهشگران تازهترین یافتههای خود را عرضه کنند و مسئلهها طرح و برای حل آنها ایدهیابی و بحث شود. اما مرور مجموعه مقالات همایشهای حوزۀ پایداری در سالهای اخیر نشان میدهد که بحثها بهسمت تکراری شدن و کلیشهای شدن پیش میروند. بسیار از مقالات صرفاً توصیفیاند و غیرکاربردی و غیرروشمند. برخی از مقالات منتشرشده حتی در مجلات علمی ادبیات پایداری، از همین شرایط پیروی میکنند. علت اصلی به وجود آمدن چنین شرایطی، مسئلهمحور کار نکردن و بسنده کردن به توصیف و بیتوجهی به نقد است. بهنظر میرسد موقع آن فرا رسیده که مجموعه آثار پژوهشی منتشرشده با نگاه آسیبشناسانه مورد ارزیابی قرار بگیرند و مطالعات جدید با رویکرد انتقادی همراه باشد، و مهمتر از همه، مسئلۀ روشمندی در تحقیق ادبیات پایداری جدیتر گرفته شود. اکنون بهترین زمان ارزیابی و آسیبشناسی تحقیقات منتشرشده دربارۀ ادبیات پایداری است. پیشنهاد میشود نشستهای تخصصی با حضور صاحبنظران دانشگاهی برای ارزیابی وضعیت موجود پژوهش ادبیات پایداری برگزار شود و چگونگی ایجاد تحول در این حوزۀ مطالعاتی مورد بحث قرار بگیرد. برگزاری نشستهای تخصصی با حضور و مشارکت پژوهشگران خارج از ایران هم میتواند خوب باشد و بُعد بینالملل مطالعات پایداری را تقویت کند و اصلاً زمینهساز گسترش مطالعات تطبیقی شود.
اهمیت بانک منابع و اسناد
مهمترین نیاز پژوهشگران دسترسی آسان به منابع و اسناد ادبیات پایداری است. اگر مواد و مصالح کاری آماده نباشد، اجرای درست و بهموقع آن دشوار میشود. دراینخصوص، باید زمینه برای بهرهگیری از امکانات فناوری اطلاعات کتابخانۀ مجازی برای مطالعات ادبیات پایداری ایجاد شود تا امکان دسترسی هر پژوهشگر از هر مکان و در هر زمانی به منابع فراهم شود. این کار اگر به شیوۀ دانشنامه (ویکیپدیا) انجام شود، در زمانی کوتاه میتوانیم کتابخانۀ بسیار بزرگی در حوزۀ ادبیات پایداری داشته باشیم که آثار ایرانی و آثار دیگر ملتها را در خود دارد. در اجرای این طرح، ضمن اینکه منابع الکترونیکی تهیه و در کتابخانه قابل دسترسی است، این امکان برای کاربران وجود دارد که آنها هم بتوانند منابع و اسناد و هر چیزی را که در اختیار دارند بهصورت الکترونیکی به اشتراک بگذارند و امکان جستوجوی پیشرفته در محتوای منابع هم فراهم باشد.