معرفی

مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان گفت وگو با فرزانه قلعه‌قوند، مدیر پژوهشی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان فاطمه سنگری

پژوهش در ادبیات پایداری

پیش از هر چیز از شما برای فراهم کردن این فرصت متشکرم. گفت‌و‌گو را با توضیحی دربارۀ چگونگی شکل‌گیری مؤسسه پیام آزادگان شروع کنیم و اینکه فعالیت‌های مربوط به آزادگان از چه زمانی شروع شد و نقش مرحوم سید علی‌اکبر ابوترابی در شکل‌گیری و راه‌اندازی این مجموعه چگونه بود؟ 

قبل از تأسیس مؤسسۀ پیام آزادگان، از سال 1368 مقدمات تأسیس «ستاد آزادسازی اسرا» به‌سبب تصویب قانون حمایت از آزادگان فراهم شده بود. همان‌موقع هم مجلس، مشکل مسکن و اشتغال و درمان و آموزش آزاده‌ها را تصویب کرد. بعد از آزادی اسرا، ستاد آزادسازی اسرا به ستاد رسیدگی به امور آزادگان تبدیل شد. این ستاد، مستقیماً زیر نظر رئیس‌جمهور وقت اداره می‌شد و مرحوم سیدعلی اکبر ابوترابی طی حکمی از سوی رهبر انقلاب اسلامی به عنوان نمایندۀ ولی فقیه در امور آزادگان انتخاب شدند و علاوه بر نمایندگی در ستاد آزادگان، در تمام امور مربوط به آزادگان کشور نیز مأموریت یافتند. البته شیوۀ نمایندگی ایشان با سایرین متفاوت بود. سید آزادگان در همۀ امور مربوط به آزادگان ورود می‌کردند. تجربۀ سخت و زجرآور سال‌ها اسارت سبب شده بود که او بیش از هر کس دیگری آزادگان را درک ‌کند. فعالیت مرحوم ابوترابی فراتر از وظایف دولتی مشخص شده بود. سرکشی به خانوادۀ آزادگان از کارهایی بود که ایشان به‌وفور انجام می‌دادند. بزرگترین دغدغۀ ایشان دغدغۀ فرهنگی بود و معتقد بودند کارهای فرهنگی باعث نجات‌ اسیران در سال‌های اسارت بوده است. ابوترابی خود به‌تنهایی یک جریان فرهنگی سیال بود. ایشان شهر به شهر و خانه به خانه می‌رفتند و در تجمع‌ها و گردهمایی‌ها شرکت می‌کردند. گردهمایی بزرگ سی‌هزار نفرۀ آزادگان در ورزشگاه آزادی، برگزاری مراسم سالگرد آزادگان، کوهپیمایی و... به همت ایشان صورت گرفت. مرحوم ابوترابی پیوسته در جشنواره‌ها و مسابقات قرآنی و برنامه‌هایی که در این تشکیلات انجام می‌شد، حضور داشتند. پس از هجرت آسمانی ایشان در آخرین روزهای سال 1382، جلساتی به سرپرستی سیدمحمدحسن ابوترابی شکل گرفت که منجر به تأسیس مؤسسه فرهنگی و هنری پیام آزادگان شد که با ادغام سه نهاد ایثارگری: ستاد آزادگان، بنیاد جانبازان و بنیاد شهید اتفاق افتاد. در سال 1384 با همت و حمایت ایشان فعالیت‌های فرهنگی در حوزۀ آزادگان رونق دوباره گرفت و مؤسسه‌ای که از ابتدا حالت هیئتی داشت، شکلی رسمی پیدا کرد. 


در حال حاضر این مؤسسه دارای بخش‌های روابط عمومی، رسانه، اجتماعی، امور استان‌ها، پژوهش، انتشارات و... است. در طی این سال‌ها شش دفتر در مشهد، تبریز، اهواز، اصفهان، همدان و قم دایر شده است و در برخی از شهرها مثل یزد، دزفول و... نمایندگی‌هایی داریم که نمایندۀ آن آزاده است و با او در ارتباط هستیم. 


 در حـــال حـــاضـــر مهم‌تریـن فعـالیـت‌ها و برنامه‌های مؤسسه چیست و تمرکز فعالیت‌های یکی دو سال اخیر بر چه موضوعاتی بوده است؟ 

در حال حاضر مؤسسۀ پیام آزادگان، تنها مؤسسه‌ای در کشور است که در حوزۀ ترویج فرهنگ آزادگی فعالیت‌های تخصصی و گسترده دارد. بی‌تردید در حوزۀ دفاع مقدس، تنها حوزه‌ای که هم‌چنان فعال است حوزۀ اسارت است. گردآوری، ثبت و انتشار خاطرات، تاریخ و فرهنگ اسارت مهم‌ترین فعالیت مؤسسه است. به‌طورکلی فعالیت‌های ما در دو بخش «برای آزاده» و «دربارۀ آزاده» شکل می‌گیرد. فعالیت برای آزادگان نیاز ماست و موجب انبساط خاطر آزادگان می‌شود. خود آزادگان هم از دورهمی‌ها استقبال می‌کنند؛ چون زمانی با هم زندگی می‌کردند و خانوادۀ هم بوده‌اند. همایش‌های اردوگاهی بخشی از این دورهمی‌ها است که در استان‌های مختلف و با حمایت دفاتر استانی تشکیل می‌شود. همایش‌های دیگری هم وجود دارد مانند سالگرد ارتحال مرحوم ابوترابی یا همایش سالگرد ورود آزادگان که همۀ آزادگان در آن شرکت می‌کنند. سرکشی به خانواده‌هایی که مشکلاتی دارند، عیادت از بیماران، برگزاری اردوهای خانوادگی، تفریحی، زیارتی، سیاحتی، مسابقه‌های فرهنگی، مسابقات ورزشی و کوهنوردی و... از جملۀ فعالیت‌های حمایتی ما برای آزادگان است. این فعالیت‌ها تاریخ مصرف مشخصی دارند؛ یعنی با نبودن آزادگان در صد سال دیگر پایان می‌یابند، اما آنچه ماندگار است استفاده از تجربیات آن‌هاست که باید در قالب‌ تاریخ شفاهی و مصاحبه ثبت و همچنین اسناد، دست‌نوشته‌ها، عکس‌ها و نامه‌های آنان جمع‌آوری ‌شود. از این‌رو در یکی‌دو سال اخیر مؤسسۀ پیام آزادگان با تعیین سیاست‌های جدیدی فعالیت‌های پژوهشی را در دستور کار خود قرار داد و از آن حمایت می‌کند. اکنون فعالیت عمدۀ ما دربارۀ «آزادگان» است و مهمترین این فعالیت‌ها عبارت است از: 

اقدام به راه‌اندازی «ویکی آزادگان» (پروژۀ ایجاد سامانۀ تخصصی حفظ و نشر آثار و ارزش‌های اسارت و آزادگان) که هدف آن امکان دستیابی تمام آزادگان و رزمندگان دفاع مقدس به منابع موجود در باب مسائل و عناوین مرتبط با دفاع مقدس و آزادگان است. 

تهیۀ سمفونی صبر و پایداری (آزادگان) که هدف آن بیان عظمت یک موضوع ملّی یعنی «آزادگان» در اذهان یک ملّت است که در سطح بین‌المللی با مذاکره و حمایت «بنیاد رودکی» و «وزارت ارشاد اسلامی» تولید شده است. تولید این اثر فاخر را استاد «احمد پژمان» به‌عهده گرفته است. 

راه‌انــــدازی کــــتابـــخانۀ تــخصــصی آزادگــان بـا هدف یاری‌رساندن به جامعۀ پژوهشگران و علاقه‌مندان حوزۀ اسارت. شناسایی و تهیۀ كتب موجود در زمینۀ آزادگان، شناسایی منابع مرتبط با خاطرات اسیران عراقی در ایران، تفکیک اردوگاهی همۀ کتاب‌های خاطرات و تاریخ شفاهی، تفکیک کتاب‌های مرجع، پژوهشی، و... بخشی از فعالیت‌های کتابخانۀ تخصصی پیام آزادگان است.

انتشار بیش از 220 عنوان کتاب در حوزۀ کودک و نوجوان و بزرگسال و در قالب‌های خاطره، شعر، پژوهش، تاریخ شفاهی، رمان و... از جمله کتاب سرباز کوچک امام که مزین به تقریظ مقام معظم رهبری است. کتاب‌های این انتشارات پس از راستی‌آزمایی و تطبیق استنادی چاپ می‌شود. از دیگر کتاب‌ها می‌توان به کتاب پژوهشی نگاره‌نگاشت آزادگان اشاره کرد. این کتاب با هدف معرفی آزادگان هر استان و استفادۀ سریع و آسان از اطلاعات عمومی آزادگان، ضمن تفکیک استانی آزادگان و شهدای اسارت، دربرگیرندۀ تصویر آزادگان جنگ تحمیلی است و شامل برخی از اطلاعات مهم مربوط به اسارت نیز می‌شود. کتاب منشور پاکی و خدمتگزاری و نیز مجموعۀ چهار جلدی آموزش عربی در اسارت بر اساس اسناد ثبت‌شده روی لف سیگار در دوران اسارت گردآوری شد و به نگارش درآمده است.

اجرای طرح‌های علمی پژوهشی؛ از جمله تدوین «دانشنامۀ آزادگان» تحت نظارت بنیاد دانشنامه (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، دو پروژۀ اردوگاه‌پژوهی، پروژۀ سبک زندگی آزادگان، طرح بررسی عوامل تأثیر‌گذار بر استحکام یا تزلزل بین خانواده‌های آزادگان (در سطح ملّی با شیوۀ پیمایش)، سند راهبردی جامعۀ آزادگان و....

آرشیو اسناد و اطلاعات آزادگان؛ ساماندهی بانک اطلاعات فردی و فرهنگی مربوط به آزادگان و جلوگیری از امحا و به فراموشی ‌سپردن دستاوردها و میراث گرانبهای دوران مقاومت، انتقال مفاهیم برجسته و ارزشی دوران مقاومت به نسل‌های آینده در نهایت منجر به تهیۀ آرشیو اسناد و اطلاعات آزادگان شد. این آرشیو شامل جمع‌آوری حدود ده‌هزار نامه، گردآوری بالغ بر پانزده‌هزار ساعت مصاحبه، اسناد دوران اسارت مانند دست‌نوشته‌ها و عکس و... است. 

اجرای برنامه‌های هنری؛ تاکنون در همۀ شاخه‌های هنری از جمله سینما، تهیۀ مستند، فیلمنامه، انجام مشاوره‌های هنری برای تهیۀ فیلم سینمایی، سریال، تله‌فیلم و... وارد شده‌ایم. ساخت بالغ بر هفتاد مستند تلویزیونی، هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی، نماهنگ، سرود، بخشی از فعالیت‌های هنری مؤسسۀ پیام آزادگان است.

برگزاری همایش و جشنواره؛ مانند جشنوارۀ ادبی کودک و نوجوان آزاد مثل «آزاده»، «همایش بانوی انتظار». یکی از پروژه‌های مهم «همایش بانوی انتظار» بوده است که با اهدافی مانند: توسعه و تداوم شیوه‌های صبوری در بین خانواده‌ها و تقویت ارزش‌های مربوط خودسازی مانند انتظار و صبر به اجرا درآمد و خروجی آن مجموعۀ 10 جلدی بانوی انتظار (قطع جیبی) بود.

از دیگر برنامه‌های جدید مؤسسه تمرکز و تأکید بر خاطرات گروهی است. به‌همین دلیل یکی از اهداف ما در برگزاری نشست‌های آینده، جمع‌آوری اسناد و تشکیل اتاق فکر اردوگاهی است. به این ترتیب از هر اردوگاه چند نفر به روایت خاطره می‌پردازند. ثبت خاطرات گروهی سبب می‌شود که ما گرفتار آفت فراموشی و تحریف و اشتباه نشویم. هم‌چنین مدت‌هاست که به جمع‌آوری خاطرات موضوعی مثلاً در مورد بهداشت، استخبارات و... پرداخته‌ایم. در خاطرات فردی به موضوعاتی مانند مدیریت در اردوگاه، سلوک سیاسی و فرهنگی در اردوگاه، طنز، غذا، بهداشت، رادیو، رسانه، تئاتر، ورزش، آموزش و... اشاره شده است؛ تمرکز بر یک موضوع، قطعاً نگاه جدیدی را ایجاد می‌کند. دلیل انتخاب پرداختن به اطلاعات موضوعی نیز اهمیت آن‌ها در غربت است، برای مثال در ایام‌اللّه دوران اسارت مراسمی چون تئاتر و شعرخوانی، سرود و... برگزار می‌شد. گروه‌های سرود، خاطره و لطیفه سبب روحیه‌بخشی و نشاط اسرا بود و بیشتر درون‌مایۀ‌ طنز داشت. حتی برای افراد صلیب‌سرخ سؤال بود که چطور بین اسرا خودکشی و یا افسردگی نیست یا انگشت‌شمار است! آن‌ها واقعاً یک حکومت و مملکت کوچک برای خودشان درست کرده بودند. یک گروه تحلیلگر سیاسی وجود داشت که به تحلیل روزنامه‌ها می‌پرداخت یا گروهی با عنوان گروه رادیو بودند که پنهانی از عراقی‌ها رادیو می‌گرفتند و اخبار را پی‌گیری می‌کردند. سرودها یا نمایش‌های اردوگاهی نیز وجود داشت. البته این موارد در اسارت متناسب با موقعیت ارزشمند بود وگرنه لزوماً ارزش هنری و ادبی نداشت. سروده‌ها اغلب مشکل وزن و قافیه داشتند و یا گاهی بازسازی سرودهای دیگران با همان ریتم ولی با کلمات دیگر بود. تئاترها هم بیشتر از داستان‌ها و اتفاقات روز گرفته می‌شد که اغلب هم ترکیبی از نمایش و سرود بود. اسرای شاعر هم در شرایط سخت زندان و با همۀ فشارهای روحی، روانی و ممنوعیت کاغذ، خودکار و مداد یک پتو رویشان می‌انداختند و شعر می‌گفتند. کتاب زمان ایستاده بود از نوع خاطرات موضوعی است که دربارۀ لحظۀ اسارت است. حسن ثبت موضوعی خاطرات این است که به پژوهشگران یا سازمان‌ها یا وزارتخانه‌ها برای پرداختن و بررسی یک موضوع مشخص کمک می‌کند. برای مثال وزارت بهداشت یا وزارت ورزش و جوانان می‌تواند از این موضوعات استفاده کنند. مؤسسه سال‌هاست که به این موارد می‌پردازیم و به دنبال تقویت آن است. 

کار دیگر مؤسسه آن است که به سراغ‌ افرادی می‌رود که تأثیرگذاری خاصی در دوران اسارت از جهت فرهنگی داشته‌اند. مثلاً در خاطرات آقای مهدی طحانیان، فقط داستان مصاحبه با ناصره شارما نبود، رویارویی هوشمندانۀ‌ او با عدنان خیرالله وزیر دفاع و اتفاقات دیگری وجود داشت که به‌نوعی نشانگر هوشیاری و سواد رسانه‌ای مهدی طحانیان است، بدون اینکه ایشان در آن مقطع تحصیلات دانشگاهی یا حتی دبیرستانی داشته باشند. به نظر می‌رسد در این برهه که عصر رسانه است ما بسیار به این افراد نیازمندیم. مهدی نوجوانی بود که شیطنت رسانه و دشمن را می‌شناخت و در مقابل آن تمکین نکرد و هوشمندانه تشخیص داد که چه باید بگوید، اما امروزه جوان و نوجوان ما خبرها را در هر رسانه‌ای بدون منبع و سند می‌پذیرد و به‌راحتی آن را بازنشر می‌کند. این نشان می‌دهد که با وجود رسانه‌های مختلف و تحصیلات دانشگاهی ما همچنان قدرت تشخیص اخبار صحیح را پیدا نکرده‌ایم. 

امروزه با وجود تنگناها و تحریم‌های تحمیل‌شده ضرورت ترویج‌ سبک زندگی آزادگان به شدت احساس می‌شود. در میان اسرا، تعدادی دانش‌آموز با سن پایین داشتیم که رزمنده هم نبودند ولی اسیر شدند. برای نمونه‌ آقای علیرضا احمدی با دوازده یا سیزده سال سن، زمانی که با پدرشان در جبهه نذری پخش می‌کردند، اسیر شدند. تبلیغات دشمن در این موارد این بود که ایرانی‌ها رزمنده ندارند و امام خمینی رزمندگان را از مهدکودک‌ها به جبهه آورده و در یک نمایش تبلیغاتی جلوی رسانه‌های دنیا، برای نشان دادن مهربانی و رأفت اسلامی به او اسباب‌بازی می‌دادند. بعد در مقابل بلندگوها و دوربین‌ها از او پرسیده بودند ماشین، هواپیما، خوراکی یا لباس می‌خواهی؟ اما او در جواب گفته بود که فقط برای من یک قرآن بیاورید. من با وجود این‌که این خاطره بارها شنیده و بازگو کرده‌ام اما هر بار که آن را بیان می‌کنم، دوباره منقلب می‌شوم. بعد هم به او آب داده بودند ولی او آن را زمین ریخته و گفته بود تا همه آب نخورند، من هم نمی‌خورم. شما از این‌ نمونه‌ها کجای دنیا سراغ دارید؟ 

نظر برخی این است که دیگر این افراد مثل قبل نیستند، اعتقاد قبلی را ندارند و تغییر کرده‌اند؛ روزی با آقای مهدی طحانیان صحبت می‌کردم و از او پرسیدم: «آیا شما به اقتضای سن از روی احساس و هیجان به جنگ رفتید و...؟» ایشان گفتند: اگر از روی احساس بود این احساس باید با گذشت زمان فروکش می‌کرد، اما من مهدی طحانیان هیچ تغییری نکرده‌ام.» نمونۀ دیگر آقای قنبرعلی بهارستانی است که او هم در سن نوجوانی اسیر شد. قنبرعلی در آبادان زندگی می‌کرد اما زمان جنگ به داران اصفهان مهاجرت کردند. بعد از مدتی پدر او می‌خواهد برای سرکشی به خانه و زندگی، کشاورزی و دام به آبادان برود. او و پدرش در آبادان اسیر شدند در حالی‌که رزمنده نبودند. در اسارت متوجه می‌شود که یکی از برادرهایش که رزمنده بوده هم اسیر شده است. زمان اسارت او پاییز بوده و یک سرهنگ عراقی که دلش برای او سوخته بود، یک انار به او می‌دهد اما قنبرعلی انار را به زمین می‌اندازد و می‌گوید که من از دست دشمن چیزی نمی‌خورم. او و پدرش در اردوگاه موصل بودند و حاج آقا ابوترابی و علیرضا احمدی هم بودند. بعد او را از پدرش جدا کردند و زودتر به ایران فرستادند. برادر او هم در اردوگاه دیگری اسیر بود. زمانی که او به ایران آمد دریافت که دو برادر دیگرش هم در ایران شهید شده‌اند. با وجود همۀ این سختی‌ها و این‌که می‌دانست طبق قوانین جنگ اگر اسیر جنگی آزاد شده، دوباره اسیر شود حکم او تیرباران است، اما دوباره به عنوان رزمنده به جبهه بازگشت. این بار او از ناحیه پا و دست و چشم مجروح و جانباز 70 درصد شد. او چند سال پیش، در کمال مظلومیت شهید شد. به‌همین دلیل من فکر می‌کنم ما خیلی به این آزادگان بدهکاریم، به همۀ آن‌ها که در دفاع مقدس بودند بدهکاریم، اما به اسرا بیشتر؛ چون آن‌ها در دو جبهه می‌جنگیدند، جنگیدن بدون سلاح آن هم در دست دشمن سخت‌تر است! 


 رزمندگان هم در میدان جنگ با سلاح و تفنگ و مسلسل می‌جنگیدند و هم در اسارت با دست بسته و بدون سلاح جنگی اما با سلاح ایمان می‌جنگیدند. چون ما در معرض خطر تحریف یا فراموشی این خاطرات هستیم، ثبت این خاطرات اهمیت دارد. اما به نظر شما در کنار مواردی که مطرح شد، به چه موضوعاتی هنوز پرداخته نشده و جای آن‌ها خالی است؟ برای مثال آیا رویکرد مؤسسه پرداختن به زندگی و خاطرات اسیران مدافع حرم، اسیران افغان (فاطمیون)، اسرای جنگ‌های مرزی و مرزبانانی که اسیر می‌شوند، نیست؟ شاید ثبت این موضوعات هم در این برهه کم از ثبت خاطرات آزادگان جنگ تحمیلی نباشد که چه بسا اگر امروز به آن نپردازیم، بعدها افسوس خواهیم خورد که چرا این کار زودتر انجام نشده و باز هم دچار مشکلات فراموشی و از دست رفتن خاطرات شویم.

بــلــه درســت اســت اتــفاقــاً بــارهــا خواسته‌ایم که به موضوع مدافعان حرم ورود کنیم ولی متأسفانه این اتفاق نیفتاد؛ این رویکرد در اساسنامۀ ما نیست و ورود به این موضوعات مستلزم تغییر در اساسنامه است. به هر حال مأموریت ما در جنگ عراق با ایران خلاصه می‌شود. البته ما اطلاعات نسبی و فردی از زندانی‌های زمان شاه که در در زندان ساواک بودند، یا کسانی که بعد از جنگ برای تفحص رفته بودند، یا در کشورهای دیگر اسیر شده بودند را داریم ولی همان‌طوری که عرض کردم مأموریت ما فقط جنگ تحمیلی عراق با ایران است، بنابراین روی مواردی غیراز آن تمرکز نمی‌کنیم. 


 با بررسی کارنامۀ فعالیت‌ها و آثار منتشر شده، متوجه می‌شویم که مؤسسه در سال‌های اخیر، به غیر از کار ثبت خاطرات، به‌طور چشمگیری به کارهای پژوهشی‌اش افزوده است. لطفاً در مورد این آثار توضیح بفرمایید.

مجموعه آثار منتشرشدۀ مؤسسه را می‌توان در کتابنامۀ آزادگان ملاحظه کرد، اما دانشنامۀ آزادگان از مهم‌ترین آثار مؤسسه است که تمامی مدخل‌های کتاب توسط یک تیم علمی و با همکاری بنیاد دانشنامه استخراج شده است. این کتاب، مرجع خوبی برای پژوهشگران و دانشجویان است. 

همچنین مؤسسه با اهدافی مانند: شناساندن صحیح جامعۀ آزادگان از ابعاد مختلف انسانی و ارزشی، فراهم‌آوردن فرصت‌ برای نهادینه کردن ارزش‌های دوران مقاومت اسرای ایرانی، شفاف‌سازی مقوله‌های مهم و پنهان دوران مقاومت و... اقدام به چاپ کتابی با عنوان مقوله‌های پژوهشی کرده است که به معرفی نیازهای پژوهشی در پانزده ساحت مطالعاتی و 448 عنوان موضوع برای نوشتن مقاله، پایان‌نامه و رسالۀ دکتری می‌پردازد. 

کــتــاب‌شنــاسی ســیــد آزادگــان حجت‌الاسلام حاج سید علی‌اکبر ابوترابی و سیره ابوترابی در 2 جلد، مــجموعــه ســخنرانــی‌هــای مــرحــوم ابوترابی با عنوان منشور پاکی و خدمتگزاری، از دیگر کارهای خوب و تأثیرگذار مؤسسه است. کتاب و دوباره خورشید به قلم بیژن کیانی از کتاب‌های موضوعی است که به نامه‌ها، اشعار و روایت خاطرات شماری از آزادگان در رثای امام خمینی (ره) و آرامش ناشی از انتخاب رهبر معظم انقلاب می‌پردازد. کتاب جنگ، اسارت، مذاکره بر اساس یک طرح پژوهشی تدوین شده که به اهمیت حضور بیش از چهل‌هزار اسیر جنگی در اردوگاه‌های عراق و بررسی تأثیر آن‌ها بر سیاست‌گذاری، اتاق فکر جنگ، مذاکرات دوران جنگ و نیز پذیرش قطعنامۀ 598 می‌پردازد. از دیگر کتاب‌های پژوهشی، کتاب شرح قفص است که در آن اطلاعات مختصر و مفیدی برای شناخت کلیه اردوگاه‌ها و وضعیت اسرای ایرانی گردآوری شده است. این طرح به‌طور گسترده و به‌صورت مجزا با عنوان اردوگاه‌پژوهی در 21 عنوان کتاب منتشر خواهد شد. 


 تحلیل شما از وضعیت فعلی نشر در حوزۀ ادبیات پایداری به‌ویژه پژوهش چیست؟

واقعیت امر این است که وضعیت نشر مساعد نیست؛ اوضاع اقتصادی مردم در زندگی روزمره و گرانی کتاب، انگیزه و زمان کافی برای مطالعه باقی نگذاشته است. حوزۀ ادبیات پایداری هم از این قاعده مستثنی نیست، به‌خصوص در اوضاع کنونی. قبلاً ادبیات پایداری مخاطب خاص نداشت و از هر باور و طرز تفکر و فرهنگ و... به سراغ این حوزه می‌آمدند. البته کتاب‌هایی که مورد عنایت مقام معظم رهبری قرار می‌گیرند، هنوز هم طیف زیادی را به خود جذب می‌کنند.

اوضاع کتاب‌های پژوهشی کمی متفاوت است. اینگونه آثار گرچه مخاطب عام ندارد، اما همان تعداد محدود و خاص نیز ناگزیر به مراجعه به این آثار هستند، در ثانی آثار پژوهشی حاصل یافته‌های یک فرایند علمی هستند، بنابراین همچنان مراجعان خود را دارند.


 درباره پروژۀ اردوگاه‌پژوهی بیشتر توضیح بفرمایید.

به‌طورکلی اسرای ما دوران اسارت خود را در بیست اردوگاه و چندین زندان گذراندند که تعدادی از این آزادگان ثبت‌ نام شده و تعدادی هم مفقود بودند و تا پایان جنگ خانواده‌های اسرا از آن‌ها اطلاعی نداشتند. اردوگاه‌های 1، 2، 3، 4 موصل، 17 تکریت، 6، 7 (اردوگاه اطفال یا بین‌القفصین)، 8، 9، 10 و 13 رمادی ثبت‌نام شده بودند، اردوگاه تکریت 5 را که در سه قسمت می‌توان تعریف کرد، هم آزادۀ ثبت‌نام شده داشت و هم مفقود، قسمت سوم در مردادماه 1367 با انتقال حدود 750 اسیر شکل گرفت که تا پایان دوران اسارت مفقود بوده‌اند. تعداد اسرای ایرانی، سی و نه‌هزار و بیست و شش نفر بودند که از این تعداد نزدیک به بیست و سه‌هزار اسیر مفقودالاثر داشتیم یعنی 48 درصد از اسرای ایرانی ثبت نام شده و 52 درصد تا پایان جنگ مفقود‌الاثر بودند. بنابر این بیشتر اسرا ثبت‌نام نشده و از چشم صلیب‌سرخ دور مانده بودند. این اسرا در اردوگاه‌های 11، 12، 14، 15، 16، 19 و 20 تکریت، 17 نهروان و 18 بعقوبه، نگهداری می‌شدند. در طرح اردوگاه‌پژوهی، بناست با توجه به اطلاعات جمع‌آوری شده، هر اردوگاه در یک کتاب معرفی شود که این کار در مرحلۀ نگارش و تدوین است و ان‌شاءالله در 21 جلد به چاپ خواهد رسید. 


 تازه‌ترین‌ها و مهم‌ترین‌های نشر پیام آزادگان را معرفی بفرمایید.


بخش اعظمی از کتاب‌های ما، خاطرات آزادگان و اغلب خاطرات خودنگاشت است. کتاب‌های ارشد سلطنتی، چند وجب جای خالی، عکس دسته‌جمعی، آزادی بیان، نغمه‌های کبود (سرودهای اردگاهی)، مثل عیددیدنی، گل کاشتی عباس، پنج خطی و مجموعۀ 20 جلدی (پالتویی) سفری کوتاه به اردوگاه، از تازه‌ترین آثار ما در سال جاری (1401) است، که هر کدام در جای خود دارای اهمیت است، زیرا وقایع مشترک نبوده و در اردوگاه‌های مختلف اتفاق افتاده است. کتاب اهمیت سفری کوتاه به اردوگاه هم به‌دلیل پژوهشی ‌بودن آن است.

 در تولید و نشر آثار، مخاطب‌یابی برای شما اهمیت بیشتری دارد یعنی رویکرد مجموعه، خواندنی‌کردن آثار است یا کار علمی و دقیق را مبنا قرار داده‌اید؟ چون یکی از مسائل مهم در مستندنگاری و ثبت خاطرات، دقت در استناد و جلوگیری از تحریف تاریخ است تا کار مستندی به دست مخاطبان برسد. توجه شما به صحت روایت و استناد در آثار به چه شکلی است؟ 

قطعاً هر دو برای ما اهمیت دارند. اما مؤسسه برای جلب و جذب مخاطب، اصل را فدا نمی‌کند. شخص اول کتاب (راوی، قهرمان یا نقش اول) در آثار ما صرفاً خود شخص است. او را با صنایع ادبی آرایش و پیرایش نمی‌کنیم و از او شخص دیگری نمی‌سازیم تا خواننده خوشش بیاید، سعی می‌کنیم روان و درست بنویسیم. 

نکتۀ قابل‌ تأمل دیگر که شاید فقط در انتشارات پیام آزادگان به آن توجه می‌شود، حساسیت نسبت به مستند بودن اتفاقات و انتخاب درست افراد است. همان چیزی که ما را وادار می‌کند همۀ مطالب کتاب را راستی‌آزمایی کنیم. شاید فرصت دسترسی به جامعۀ آزادگان، در این مسیر بی‌تأثیر نباشد. این نکته آنقدر اهمیت دارد که همان روزهای نخست که به مجموعه پیوسته بودم و شناخت و تجربۀ کافی نداشتم، در یک اشتباه جزیی و شاید قابل اغماض مجبور شدم، یک چاپ کتاب را خمیر کنم تا توزیع نشود.


 مشکلات پیش روی شما در تدوین و جمع‌آوری اطلاعات چیست؟ 

من به عنوان معاون پژوهشی مؤسسه نشر کتاب و پیگیری و مدیریت آثار پژوهشی و طرح‌ها را توأم انجام می‌دهم که هرکدام در جای خود نیاز به یک تیم مجزا دارد و به قول خودم نیاز به یک لشکر آدم است! این درهم‌تنیدگی به کار لطمه می‌زند. مدیریت پروژه‌ها و طرح‌ها و اصولاً آثار پژوهشی که رویۀ خود را دارد. در نشر کتاب پس از دریافت خاطره، ویرایش، بازنویسی، پیگیری‌های مالی و چاپ و حتی توزیع کتاب با خودمان است که این کار انرژی‌ زیادی از ما می‌گیرد و سبب می‌شود که ما به 100 درصد اهدافمان نرسیم. البته کارهای خوبی انجام داده‌ایم و تلاش بر این بوده که تطبیق استنادی و راستی‌آزمایی را هم انجام ‌دهیم که کار بسیار سختی است. یکی از دلایل سختی کارِ راست‌آزمایی این است که در دوران اسارت، بچه‌ها همدیگر را با اسم و فامیلی نمی‌شناختند و مثلاً به حسین عباس‌زاده خالدی، عباس تهرانی می‌گفتند. حالا من دو عباس تهرانی دارم و چه‌طور باید او را پیدا کنم. یا مثلاً در مواردی اصلاً فامیلی مطرح نبوده و به اسم پدر یا پدربزرگ شناخته می‌شدند. گاهی چون فامیلی مشخص نبوده براساس کاری که آنجا انجام می‌دادند، شناخته می‌شدند؛ مثلاً احمد آشپز. کار بسیار مشکلی است و به‌همین دلیل من قدم به قدم، آسایشگاه به آسایشگاه باید بگردم تا افراد را پیدا کنم. گاهی در آرشیو اطلاعات هم وقتی به سراغ شمارۀ‌ فردی می‌رویم، متوجه تشابه اسمی می‌شویم؛ مثلاً در آرشیو، پنج محمدعلی داریم و بعد باید بر اساس اطلاعات دیگری مثل زمان اسارت، نام اردوگاه، محل تولد و... آن‌ها را شناسایی کنیم. این کار در عین دشواری بسیار باارزش است. چون ما تاریخ را صحیح و مستند به نسل آینده منتقل می‌کنیم ولی متأسفانه این کار ما نه در جشنوارۀ جلال، و نه کتاب سال دفاع مقدس و نه هیچ‌جای دیگری دیده نمی‌شود، چون اغلب این جشنواره‌ها تحت‌الشعاع برخی مسائل مثل عنوان سنگین نویسندگان و انتشارات‌های صاحب‌نام است. در حالی‌که باید امتیاز رعایت‌کردن چارچوب سند و تطبیق استنادی بالاتر باشد. کار ما اهمیت تاریخی دارد. گاهی ممکن است برای پیداکردن یک سر نخ با پنجاه نفر تماس بگیرم. در عین حال هر شب حداقل ده نفر در گروه‌های مجازی آزادگان، برای من خاطره ارسال می‌کنند.

در بخش انتشارات یکی از مشکلات و موانع ما نگارش خاطرات عزیزانی است که تخصصی در زمینۀ خاطره‌نویسی ندارند اما برای چاپ خاطراتشان اصرار دارند که متأسفانه مقدور نیست. زیرا این دست‌نوشته‌ها بدون رعایت اصول و در قالب یک گزارش ناقص نوشته شده است و اغلب فاقد جزئیات، گفت‌وگو، زمان، مکان و نام افراد حاضر در گزارش و... می‌باشد. به‌لحاظ ادبی و ساختاری نیز استاندارد و قواعد و ادبیات لازم را ندارد.

از دیگر موانع، دولتی نبودن ماست که مورد حمایت نهادها و سازمان‌های مرتبط نیستیم. با این حساب، ترویج فرهنگ دوران مقاومت به‌کندی صورت می‌گیرد و همچنان «کربلا در کربلا می‌ماند».


 در صحبت‌هایتان به آرشیو اطلاعات اشاره کردید. کمی دربارۀ بانک اطلاعات مجموعه توضیح بفرمایید. این بانک شامل چه موارد و موضوعاتی است؟ دسته‌بندی موضوعی آرشیو چگونه است؟ چند ساعت گفت‌وگو جمع‌آوری شده؟ آیا امکان دسترسی به منابع برای دیگران نیز وجود دارد؟

ما در این‌جا یک بانک اطلاعاتی یعنی آرشیوی از اسناد داریم که پیوسته در حال ارتقای آن هستیم. قبلاً هم ذکر شد که آرشیو اسنادی مانند مصاحبه‌ها، فیلم، عکس، نامه و... جزو اولویت‌های ما است. از آنجایی که نرم‌افزار قبلی قابلیت آرشیوی نداشت و دارای امکاناتی ضعیف بود، برای این منظور با کارشناسی و بررسی نرم‌افزارهای گوناگون که دارای ظرفیت‌های متنوع هستند درصدد یافتن نرم‌افراز دیگری با قابلیت‌های آرشیوی، جست‌وجو و خروجی هستیم. در این صورت، با تعریف دسترسی، امکان استفادۀ دیگران از آن فراهم خواهد شد. بخش IT مؤسسه فعال و کارآمد است.


 چشم‌انداز آینده و برنامه‌های آتی مؤسسه چیست؟

قطعاً «پژوهش» مهم‌ترین اولویت ماست؛ زیرا متأسفانه در حال از دست دادن آزادگان هستیم. بی‌تردید بیماری‌های ناشی از دوران اسارت مهم‌ترین عامل مرگ و میر زودهنگام آزادگان عزیز است. نقش فراموشی هم در تعیین این اولویت بی‌تأثیر نیست. فردا خیلی دیر است و دوستان آزاده یک گام به نسیان نزدیک‌تر خواهند شد. تا زمان باقی است باید درصدد گردآوری و آرشیوسازی غنی باشیم زیرا برای تألیف زمان هست و حتی اگر ما نباشیم، آیندگان حاصل پژوهش‌ها را خواهند نوشت، اما اگر آزادگان نباشند، کسی خاطرات و اسناد را بازگو نخواهد کرد و هر آنچه به‌جای می‌ماند نقل‌قول‌ها است؛ زیرا از دوران اسارت سند خاصی نداریم. به‌عبارت دیگر جز خودِ آزادگان اصلاً سند دیگری نداریم. در اردوگاه مفقودان نه خبری از نامه بود و نه عکس و فیلم؛ این یعنی هیچ. 

قطعاً یکی از برنامه‌های آینده ما نشر یک فصلنامۀ پژوهشی است و نیز پرداختن به فرزندان، همسران و مادران انتظار، که البته مصاحبه با همسران و مادران در دست اقدام است.


 از مجموعه آثار منتشر شده در مؤسسه، چه آثاری ترجمه شده و یا با الهام از ادبیات اسارت در خارج از ایران تألیف شده است؟ 

ما کتابی که خودمان ترجمه کرده باشیم، نداریم ولی دو کتاب زمان ایستاده بود و سرباز کوچک امام به انگلیسی و عربی‌، اردو و پشتو ترجمه شده است که البته بعضی از آن‌ها به‌دست ما رسیده است. کتاب اسیر شمارۀ 1777 به زبان فرانسه است که چون خود آزاده به زبان فرانسه تسلط داشته آن را نوشته است. 

 از دیگر کارهای در دست اقدام و یا برنامه‌های جانبی مجموعه بفرمایید؟

کتابی پیرامون زندگی دوران اسارت و مبارزات قبل از انقلاب، در مورد سید آزادگان، مرحوم ابوترابی، در دست اقدام است که پژوهش و نگارش آن را نصرت‌الله محمودزاده به‌عهده دارد. همچنین در ساخت و تولید قسمتی از برنامۀ مستند «ثریا» با محوریت مرحوم ابوترابی مشارکت داریم که این برنامه از شبکۀ اول سیما در حال پخش است.

برای ما مصاحبه با برخی از افراد در اولویت است مثلاً مصاحبه با خانم جوزیان که در روز عروسی، همسرش اسیر و پدر و پدرشوهرش شهید شدند. مصاحبه با آقای رسول ملایری معروف به رسول رادیو و آقای احمدی‌نیا که مدت‌ها مفقود بوده است، مصاحبه با علی شط‌نیسانی و... را در دست اقدام داریم. طبق دســتورالعــملی کــه بــرای دفــاتر و

نــماینــدگی‌هــایمــان فــرستــاده‌ایــم، به‌صــورت مــستمر مــصاحبه‌هــایی صورت می‌گیرد که برای ما ارسال می‌شود. همچنین با بهره‌گیری از الگوی اقتصادی آزادگان در دوران اسارت و با استفاده از کاغذپاره‌ها، دفــترچه‌ای از اتفاقات و اطــلاعات اردوگاهی هم به چاپ رسیده که تقویم نیست ولی روزها در آن مشخص و در حاشیۀ روزهای سال به وقایع مهم دوران اسارت اشاره شده است.


 در پایان از لطف و همکاری شما در فراهم کردن این فرصت گفت‌وگو سپاسگزارم. موفق و پاینده باشید.