چندین هزاره از نوشتهها و نقشهایی که بر سنگها، دیوارها و درختان نگاشته یا حک شده است، میگذرد. شاید نقشهای حکشده بر دیوارۀ غارها را بتوان نخستین دیوارنوشته یا دیوارنگاره محسوب کرد. استفاده از دیوارنوشته به عنوان رسانه، پیوسته همگام با زندگی بشر در اعصار مختلف به پیش رفته و اینک در هزارۀ سوم، عصر دانایی و انفجار اطلاعات، هنوز هم کارایی و حضور برجسته و پررنگی دارد.
به این نوع نوشتهها و نگارهها Graffiti (برگرفته از واژۀ ایتالیایی گرافیو به معنای خطخطی) و در زبان عربی «جداریات» و در فارسی «دیوارنوشته» و «دیوارنگاره» میگویند. دیوارنوشتهها توسط افراد با سنین و جنسیت مختلف و با ابزار گوناگون (گچ، رنگ، ماژیک، کندهکاری و حکاکی و... ) بر دیوارها یا سطوح مختلف چون درها، پنجرهها، نماها، تابلوهای تبلیغاتی، بدنه خودروها یا هر سطح سنگی، گچی و فلزی دیگری نگاشته و حکاکی میشد.آنچه بر دیوار نگاشته میشود، گاه نوشته، گاه نگاره و گاه ترکیب نگاره و متن نوشتاری است. دیوارنوشتهها به مثابه راهی برای انتقال پیام، ارزش رسانهای دارند و در طول تاریخ بشریت با موضوعات مختلف بهیادگار گذاشته شـدهاند که در نگاهی کلی میتوان مضمون و محتوای آنها را در چند دسته تقسیمبندی نمود:
دیوارنوشتههای تبلیغاتی: این نوع دیوارنوشتهها بیشتر کارکرد اقتصادی و اطلاعرسانی دارند که در حال حاضر از سوی مؤسسات، نهادها، سازمانها، مجموعهها و افراد نگاشته میشوند و در گذشته از سوی پادشاهان و امیران و... حکاکی میشدند.
دیوارنوشتههای عاشقانه: این نوع از دیوارنویسی در ایران کمتر از کشورهای اروپایی و آمریکایی رواج دارد. این نوع نوشتهها بیان غم و اندوه عشق، پیامهای عاشقانه و مواردی از این دست است.
دیوارنوشتههای مذهبی: اینگونه از دیوارنوشتهها بیشتر برای بیان عقاید و گاه هماهنگ با مناسبتهای مذهبی نگاشته میشوند و بیشتر وجۀ تبلیغی و تربیتی و گاهی سیاسی مییابند.
دیوارنوشتههای سیاسی: این نوع بیشتر توسط گروههای سیاسی و حاکمیت نوشته میشود و مثلاً در زمان انتخابات بیشتر مشهود است. اما گاه مضمون این نوع از دیوارنوشتهها اعتراض و مخالفتهای سیاسی و اجتماعی است.
دیوارنوشتهها در زبان امروز انواع نوشتهها، آیات، احادیث، شعارها و شعرهایی را دربرمیگیرد که در قالبها و گونههای زبانی مختلف مانند شعر، نثر، طنز، هجو و... نمود و ظهور مییابد. امروزه جز دیوارها، بر بدنۀ وسایل نقلیه و حتی موشکها و سفینهها، نوشتهها و نگارههایی دیده میشود که آنها را نیز در دستۀ «دیوارنوشتهها» بهشمار میآورند. در مطالعه و بررسی دیوارنوشتهها چند نکته محل اعتناست که میتواند دادههای میدانی دست اولی را از آنها بازجست. نوع خط، انتخاب رنگ، اندازه و ابعاد، مضمون، موضوع، بلندی و کوتاهی عبارات، محل نگارش، زمان نگارش، تعدد و کثرت نوع خاصی از نوشتهها، داشتن امضا و نشانه برای معرفی نگارنده، همراه بودن متن با نقاشی و نگاره و... . در بررسی این مؤلفهها، باید میان دیوارنوشتههای «رسمی» و «غیر رسمی» تفاوت قائل شد. در دیوارنویسیهای رسمی، معمولاً زمان، هزینه و فرصت کافی در اختیار است و وجه رسانهای رسمی آن غالب است؛ اما در دیوارنوشتههای غیر رسمی که ذیل ادبیات عامه قابل بررسی است، معمولاً وجه رسانایی پیام مد نظر است و در این متون، جزئیات محل قابل اعتنا است؛ مثلاً اینکه عبارتی دقیقاً در کدام محل (کدام نقطه از دیوار شهر، دیوار زندان و...) نگاشته شده و یا اینکه از فرصت تاریکی شب برای نگارش استفاده شده، اهمیت دارد. دیوارنوشتهها از منابع مکتوب و دست اولی هستند که دادهها و یافتههای مناسبی برای بررسی شرایط اجتماعی غالب در جامعه دارند و میتوانند منبع مناسبی برای بررسی فضای غیر رسمی جامعه باشند.
بعد از وقوع تحولاتی در کشورهای عربی که از آن با عنوان «بهار عربی» یـاد مـیشـود مـوجی از دیوارنویسـی بـا عنـاوینی همچون «جداریات» آغاز شد. مضامین جداریات به عنوان نوعی از ادبیات عامه از شرایط اجتماعی تأثیر میپذیرفتند. این نوشتهها دربردارندۀ مفاهیم انقلابی، جنگ، مبارزه، وطندوستی، آزادی، شهادت و اعتراض هستند. آنچه در این نوشته آمده پیرامون دیوارنوشتههای سیاسی سوریه است که در کتابی با عنوان بر دیوارهای سوریه: خوانش دیوارنوشتههای سوریه در تحولات اخیر به همت موسی بیاتگردآوری شده است. این کتاب در 163 صفحه توسط انتشارات سورۀ مهر در سال 1401 منتشر و با شمارگان 1250 نسخه در قطع رقعی عرضه شده است.
نویسنده در مقدمۀ کتاب دربارۀ اهمیت دیوارنوشتهها در جنبشهای کشورهای عربی مینویسد: «از همان ابتدای جنبشهای کشورهای عربی، از تونس تا بحرین و سوریه، دیوارها به میدانی برای نبرد واژگان تبدیل شد و به همین سبب دیوارهای شهرها همیشه پر بود از نگارهها و نوشتهها. گفته میشود 15 مارس 2011 در شهر درعا، در جنوب غرب سوریه، چند دانشآموز با اسپری روی دیوار مدرسهشان علیه حکومت، دیوارنوشتههای اعتراضی نوشتند و اینچنین نخستین اعتراضات در سوریه به ثبت رسید». نگارندۀ اثر معتقد است: «مطالعۀ این دیوارنوشتهها میتواند دادههای میدانی دست اولی از پشت صحنۀ تحولات سوریه، واقعیتهای روزمرۀ مردم در شهرهای جنگزده و تجربههای زیستۀ شهروندان حلب، دمشق، غوطه، ادلب، کوبانی و دیگر شهرها بهدست دهد. تصویری از دغدغهها و دلمشغولیهای شهروندان ارائه دهد؛ تصویری که رسانههای رسمی از آن در غفلت بوده یا آگاهانه از آن چشم پوشیدهاند».
در نگاهی اجمالی به منابع و کتب فارسی، میتوان دریافت پیش از انتشار این کتاب، دیوارنوشتهها بارها مورد بررسی پژوهشگران قرار گرفته است در اینجا به چند اثر شاخص اشاره میشود:
تصاویر دیوارنوشتههای انقلاب اثر مرتضی ممیز که در سال 1361 به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسید. این اثر مجموعه عکسهایی است که در دوران مبارزات انقلاب اسلامی از دیوارنوشتههای انقلابیون گرفته شده است. عکسهای این کتاب گزیدهای از آلبوم مرتضی ممیز است که در موزۀ هنرهای معاصر ایران نگهداری میشود. گردآوری این کتاب را شهرزاد چنگلوایی عهدهدار بوده است.
شعارها و دیوارنوشتهها در انقلاب به روایت اکبر ناظمی که به همت انتشارات سورۀ مهر در سال 1389 به چاپ رسیده است. این کتاب چهارمین جلد از مجموعه چهار جلدی «مجموعه عکسهای انقلاب به روایت اکبر ناظمی» است. سه کتاب دیگر از عکسهای اکبر ناظمی، زنان در انقلاب، انقلاب و کودکان و نوجوانان در انقلاب میباشد. این اثر شامل عکسهای رنگی منتشرنشده از وقایع انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ است.
دیوارها سخن میگویند اثر امراله فرهادیآردکپان که گزیده عکسهایی از دیوارنوشتههای انقلاب در تهران 1358_1357 را دربردارد. هرچند این کتاب یک اثر عکسمحور است و تاریخ انقلاب اسلامی را در دهه 50 شمسی بهتصویر کشیده، اما علاوه بر آن به توصیف نمادها و علائمی پرداخته است که فضای شهر و وضعیت ساکنان آن را در زمان وقوع انقلاب اسلامی بازگو میکند. همچنین شروع این کتاب با جستارهایی از متخصصین عکاسی و صحبت پیرامون تجربههای انقلابی آنها همراه است.
در این موضوع مقالات متعددی به رشته تحـــریــر درآمــده اســت و پـــایاننـــامهای بـــا عنـوان «بررسی دیوارنوشتههای شهر تهران از دیدگاه زبانشناسی اجتماعی» به قلم شکوفه بهاری نیز نگاشته شده است.
در کتاب بر دیوارهای سوریه، 76 دیوارنوشته و دیوارنگاره ارائه شده (عکسهای سیاه و سفید) و ذیل آن عبارت عربی و همچنین ترجمۀ فارسی آن آمده است. نگارندۀ اثر کوشیده است به پیوست و تناسب هر تصویر، نکاتی در تفسیر و توضیح دیوارنوشته/ نگاره نیز بیاورد که از این حیث، اثری متمایز و قابل توجه است.
بررسی و تحلیلهای نویسنده در مقدمۀ اثر نشان میدهد که مضمون دیوارنوشتههای این مجموعه طیف وسیعی از معانی را دربرمیگیرند. در یک بررسی همه جانبه میتوان آنها را در چند شاخۀ اصلی دستهبندی کرد:
حمایت از بشاراسد: محتوای بخشی از دیوارنوشتهها در حمایت از بشار اسد و توسط طرفداران او نگاشته شده است. این متون معمولاً سرشار از قدرتنمایی و پایبندی به شخص رئیسجمهور است و معمولاً در خطاب به گروههای سازمانیافتۀ سیاسی و یا شبهنظامی مخالف بشار اسد نوشته شدهاند. شعارهایی چون: «الأسد أو لا أحد: یا اسد یا هیچکس دیگر» و «الأسد أو نحرق البلد: یا اسد یا کشور را به آتش میکشیم» از این زمرهاند که در صفحات اولیه کتاب، به این شعارها اشاره شده است.
مخالفت با رژیم بشار اسد: روی دیگر سکه، کسانی هستند که خواهان سقوط حکومت بشار اسد هستند که نمونۀ این اعتراضها در صفحات17 تا 21 کتاب بهتصویر کشیده شده است. به اذعان نویسنده عبارت «یسقط بشار الأسد: بشار اسد سقوط میکند» از جمله دیوارنوشتههایی است که بهوفور در سوریه و سایر کشورهای عربی از سوی معترضان (درباره سران کشورها و در خصوص معمر قذافی یا حسنی مبارک در لیبی و مصر) بهکار رفته است.
وطـــنستـــایی: مــضمــون بخـش گستردهای از دیوارنوشتهها، ستایش وطن و عشقورزی به مام میهن است. ستایش کسانی که پشت به میهن نمیکنند و سرزنش و اعتراض به کسانی است که بهمحض وقوع بحران در کشورشان آن را ترک کردند. این دست از دیوارنوشتهها، سرشار از آرزوی التیام درد و رنج برای وطن است. عباراتی پر از احساس مانند «وطنی... ألف لا بأس علیک: میهنم... بلا به دور/ سرت سلامت»، «سوریتی بحبّک یا أمی: سوریهام، مادرم، دوستت دارم»، «قلبی علیک یا وطنی و أنت تنام علی حجر: دلبسته توام ای وطن؛ در حالیکه تو بر سنگ میخوابی (رنجور هستی)». همچنین در این مضامین، بر اتحاد و همدلی برای بازسازی و آبادی وطن تکیه شده است مانند: «یداً بید... نبنی الوطن»: دست به دست هم... وطن را میسازیم.»، «رُح نرجع نعمرها: برخواهیم گشت تا آبادش کنیم».
مضامین عاشقانه: در میانۀ جنگ و بحرانها، دغدغۀ آزادی و رهایی و قصۀ عشق همچنان ادامه دارد. نمونههایی از این مضامین عاشقانه که در میان حجم انبوهی از دیوارنوشتههای سیاسی و اجتماعی بهچشم میخورد، نشان از این دارد که در فضای جنگزده و بحرانی سوریه، هنوز بارقههای احساسات عاشقانه وجود دارد. «بس فکّ الحصار/ رح أجی أحطک: حصر که شکسته شود، خواهم آمد تا از تو خواستگاری کنم»، «راجعین یا هوا: ای عشق، برمیگردیم».
مرگ و عشق به زندگی: جدال میان مرگ و زندگی از دیگر درونمایههای دیوارنوشتههاست. مفاهیمی چون عشق به زندگی، تلاش برای بهبود اوضاع، دوری از ناامیدی و مرگ از معانی دریافتی از این طیف دیوارنوشتههاست. برای نمونه: «لن نألف الموت و سنبقی نحب الحیاه و نبنی موسم عشق بین قذیفتین: هرگز به مرگ خو نمیگیریم و به زندگی عشق میورزیم و فصل عشق را میان دو گلوله بنا میکنیم».
صلح و آزادی: اشاره به مفهوم صلح و نماد زیتون، یکی از مضامین پرتکرار و برجسته در ادبیات مقاومت و همچنین دیوارنوشتههاست. «تمادمنا نحترف الحیاه، لن ینتهی الزیتون: تا زمانی که زنده هستیم، زیتون (صلح) پایان نخواهد یافت».
شهیدان وطن: از دیگر مضامین دیوارنوشتهها اشاره به جایگاه شهیدان وطن و قهرمانان ملّی است. در این دیوارنوشتهها، کشتههای وطن را شهید میخوانند و برایشان شیون سرمیدهند. «غنّ لمن رحلوا: برای سفر کردهها ترانه سرایید»، اشاره به نقش زنانی که پشتوانۀ شهدا هستند. «وراء کل شهید إمراه تقف کوطن: پشت سر هر شهیدی، زنی است که بهسان میهن ایستاده است».
شهرهای سوریه: پرداختن به حال و روز شهرهای جنگزده مانند: ادلب، حمص، رقه و دمشق از دیگر درونمایههاست.» دمشق – نحن و الأبدیه سکان هذا البلد: دمشق/ ما تا همیشه ساکن این سرزمینیم».
مخالفت با حضور بیگانگان در کشور عباراتی مانند: «لاللتدخل الأجنبی» با معنای محکومیت و مخالفت با دخالت بیگانگان در امور داخلی یک کشور از دیگر مضامین پرتکرار دیوارنوشتههاست. عباراتی با این مضمون نهتنها در دیوارنوشتههای سوریه، بلکه در بسیاری از کشورهای عربی به ویژه الجزایر بسامد و برجستگی بسیاری داشته است.
کودکان در جنگ: در تعدادی از این دیوارنوشتهها به موضوع کودکان پرداخته شده و حضور کودکان به عنوان سرباز جنگی به شکلهای مختلف محکوم شده است. عباراتی چون «اطفال لا جنود: کودکان سرباز نیستند» و «عیش طفولتک من دون سلاح: کودکیات را بدون سلاح زندگی کن».
به نظر میرسد تلاش نویسنده بر آن بوده تا در طرح تصاویر نوعی چینش موضوعی را در نظر بگیرد طوری که تصاویر با مضمون مشترک در پی هم قرار گرفته است. همچنین توضیحاتی که در کنار هر تصویر توسط نویسنده آمده است به تفسیر حال و هوای آن و درک فضای معنوی و تاریخی آن کمک شایانی میکند. اما در صفحات پایانی کتاب اندکاندک موضوعات شکلی پراکنده به خود میگیرند. شاید بهتر بود در این مجموعه نوعی از دستهبندی به لحاظ مضمون یا بر اساس شکل دیوارنوشتهها (تفکیک بر اساس دیوارنوشته و دیوارنگاره) صورت میگرفت و نوعی تحلیل در پایان کتاب انجام میشد.
از نکات قابل توجه در دیوارنوشتههای سوریه، نقش و حضور پررنگ اشعار شاعران عرب بهویژه محمود درویش (شاعر مقاومت فلسطین) است. هر چند نویسنده به این بروز و ظهور، با ذکر متن اشعار اشاره کرده است اما به نظر میرسد این موضوع نیازمند تحلیل و بررسی بیشتر است و اینکه دیوارنوشتهها تا چه میزان مردمنوشته و تا چه میزان با بهرهگیری از کلام شخصیتهای شناخته شده نگاشته شدهاند. بهطور کلی، موضوع دیوارنوشتهها میتواند به عنوان گونهای از ادبیات مقاومت (پایداری) همچنان محل بحث و بررسی و پژوهش قرار گیرد.